یادداشت سیدلو در باره وضعیت بارسلونا در این روزها/ خوب نتیجه‌ می‌گیرد اما بحران‌زده است!



بارسلونا توانست در ورزشگاه بوتارکه لگانس را دو بر یک شکست دهد و به صدر جدول لالیگا برسد. آنها در لیگ قهرمانان شکست نخورده‌اند و صدرنشین گروهشان هستند و بالاتر از اینتر و بوروسیا دورتموند قرار دارند. پیروزی امشب مقابل دورتموند صعود آنها به دور بعد لیگ قهرمانان را در فاصله یک بازی مانده به پایان مرحله گروهی قطعی می‌کند، آن هم از سخت‌ترین گروه این فصل. آنها در ۱۱ بازی اخیر خود تنها یک باخت را تجربه کرده‌اند و ۹ پیروزی به دست آورده‌اند. آنها بهترین خط حمله اسپانیا را دارند و ۷ گل بیشتر از رئال مادرید به ثمر رسانده‌اند. تعداد گل‌های زده آنها در لالیگا تقریباً دو برابر اتلتیک بیلبائو، تیم پنجم، اتلتیکو مادرید، تیم چهارم و سویا، تیم سوم لیگ است. آنها در دیدار با سویا چهار گل زدند. مقابل سلتا هم چهار گل به ثمر رساندند و برابر بتیس، والنسیا و وایادولید هم پنج گل زدند.
آنها مهاجمی دارند که در چهار فصل اخیر لالیگا ۱۱۵ گل به ثمر رسانده است، یعنی بیش از هر بازیکنی، به جز یک بازیکن خاص. اتفاقاً آن بازیکن خاص هم در تیمشان بازی می‌کند؛ بهترین بازیکن تاریخشان، و شاید بهترین بازیکن تاریخ فوتبال. آنها فصل گذشته فاتح لالیگا شده‌اند و توانستند چهارمین قهرمانی خود در پنج فصل اخیر را رقم بزنند. آنها تنها دو گل تا رسیدن به سه‌گانه فاصله داشتند. سپس آنها دو بازیکنی که باشگاه‌های بسیاری به دنبالشان بودند را خریدند، هرچند که این دو نفر آن فرد خاصی که بازیکنان می‌خواستند نبودند: یک نفرشان یک هافبک ۷۵ میلیون یورویی بود که بسیاری او را بهترین بازیکن اروپایی فصل پیش می‌دانستند و یک نفر دیگر هم یکی از دو بازیکن گران‌قیمت تابستان بود و با قیمت ۱۲۶ میلیون یورو خریداری شد. خط حمله سه‌نفره جدید آنها در پنج سال اخیر ۴۰۱ گل در لیگ زده است. دروازه‌بانشان احتمالاً بهترین دروازه‌بان اسپانیا است. آنها مدافع کناری‌ای را خریدند که بایرن، مادرید و سیتی به دنبالش بودند. آنها بازیکنان جوانی دارند که همه را به وجد می‌آورند.  قیمت ترکیب این هفته تیم ۴۸۹ میلیون یورو بود.
اما آنها خیلی خوب نیستند. جرارد پیکه اخیراً در جریان یک بازی در جام دیویس گفت: «اگر ما در صدر جدول هستیم، معنی‌اش این است که خیلی بد نیستیم» اما چرا؟ چند روز بعد، ارنستو والورده پرسید که چرا سؤالات خبرنگاران مرتباً با جمله «آیا از این نگرانید که …؟‌» آغاز می‌شود اما پاسخ مشخص است. آنها نگران هستند. اوضاع دارد بدتر می‌شود. آن روز، والورده گفت که همیشه در حالی نشست خبری را ترک می‌کند که نگران بسیاری چیزها است. روز شنبه، یک خبرنگار تلاش کرد بدون آن که به صراحت بگوید: «آیا از این نگرانید که… ؟» از او بپرسد که نگران است یا نه و این باعث خنده والورده شد. با این حال، مشخص بود که والورده نگران است. در واقع بیش از گذشته.
تیتر روزنامه اسپورت پس از پیروزی در خانه لگانس گویای همه چیز بود: «یک پیروزی نگران‌کننده».
یک پیروزی نگران‌کننده دیگر. نتیجه شنبه مقابل لگانس نسبت به فصل گذشته بهتر بود؛ بارسلونا فصل پیش در خانه لگانس باخته بود و در این فصل هم حرفی برای گفتن نداشت. آنها در دقیقه ۱۲ یک گل خوردند. یوسف النصیری ضربه‌ای زیبا به گوشه بالای دروازه زد. بارسلونا توانست با ضربات لوییس سوارس و آرتورو ویدال، بازیکن تعویضی‌اش گل بزند. والورده پس از بازی گفت: «عملکرد ما درخشان نبود» اما روزنامه‌ها توصیف‌های دیگری برای این پیروزی داشتند: «انزجارآمیز»، «ترسناک» و «کثیف». فرانسیسکو کابساس در ال‌موندو به شکلی زیبا اوضاع را توضیح داد: «بازیکنی مانند آرتورو ویدال تیم بارسلونای ارنستو والورده را در خانه تیمی نجات داد که در قعر جدول است. این بهترین توصیف این دوران است.»
او البته در حق ویدال کمی بی‌انصافی کرد. او بازیکنی است که همه از او متنفرند، در حالی که نباید این‌طور باشد. ویدال بیش از آن چه که به نظر می‌رسد از جنس بارسا است. او تنها هافبکی است که پرس می‌کند، تحرک دارد، می‌دود و گل می‌زند. روزنامه ال‌موندو دپورتیوو تیتر زد: Arturo Vital  «آرتورو ویتال» (Vital به معنای «حیاتی» است) اما در هر حال، زمانی که ویدال بازیکن حیاتی می‌شود و به کمک تیمش می‌شتابد، حتماً مشکلی وجود دارد. خود این بازیکن اهل شیلی گفت: «ما با حس بدی زمین را ترک کردیم.»
این پیروزی نباید این موضوع را پنهان کند. بارسلونا در دقیقه ۲، به مارتین بریث‌وایت فرصتی عالی داد و بازی را بد شروع کرد. آنها با یک ضربه سر روی یک ضربه شروع مجدد و گلی که در شلوغی محوطه جریمه به ثمر رسید بازی را برگرداندند. تنها دلیل اینکه ویدال کیلومترها در آفساید نبود، این بود که توپ با برخورد به پای مدافع حریف به او رسیده بود. آنها مقابل تیمی چنین نمایشی داشتند که در کل فصل تنها یک پیروزی کسب کرده بود. درست است، پیکه ضربه‌ای به تیر دروازه زد، و پیچو کوئیار هم واکنشی عالی روی یک ضربه لوییس سوارس داشت. درست است، بارسلونا مالکیت توپ را در دست داشت اما اوضاع اصلاً خوب نبود. بارسلونا روی دروازه حریف خیمه نزد. خبری از فرصت‌های پیاپی برای این تیم نبود. آنها موقعیت تک به تک نداشتند.
بارسلونا بازی را با چهار مهاجم و بدون ایده آغاز کرد. فضایی خالی در بازی این تیم به چشم می‌خورد. آنها نوعی از سبک ۳-۱-۱-۱-۴ یا ۴-۲-۴ را به نمایش گذاشتند؛ البته اگر بتوان روی سیستم‌شان اسم گذاشت. بارسلونا کند بود و ایده‌ای نداشت.
آنها نمی‌توانستند زیاد پاس‌ بدهند و ۱۳۵ بار توپ را لو دادند. اغراق نیست اگر گفته شود آنها در بیشتر دقایق بازی نمی‌دانستند که چه کنند.
آنتوان گریزمان اخیراً گفته بود: «من تلاش می‌کنم حرکات هم‌تیمی‌هایم را بخوانم اما این کار سختی است. این حرکات برای من تازگی دارد. من هنوز فرارهای سوارس، مسی یا دمبله را نمی‌شناسم. من هنوز اعتماد به نفس لازم برای پاس دادن یا شوت زدن را ندارم اما این مشکل حل خواهد شد.»
او به اجبار به پست بال چپ برده شده و بازیکنان هم از حرکت‌های او شناختی ندارند. تاکنون که این‌طور بوده است. اوضاع برای عثمان دمبله که حالا سومین فصل حضور در بارسلونا را می‌گذراند نگران‌کننده‌تر است. این دو نفر در روز شنبه هیچ کار خاصی انجام ندادند.
در خط میانی، فرنکی دی‌یونگ تنها بازیکنی بود که ضرباهنگ را به بازی تحمیل می‌کرد اما او هم گزینه‌های زیادی برای پاس دادن نداشت. عقب‌تر، زمانی که بازیکنان لگانس پرس می‌کردند، بازیکنان بارسلونا نمی‌توانستند همپای آنها بدوند. آنها تمرکز لازم را نداشتند. مشکلات در کناره‌های خط دفاعی بیش از همه‌جا قابل دیدن بود، جایی که جونیور فیرپو نمی‌دانست به کجا برود یا چه کار بکند. او نمی‌توانست حرکات اورلپ را انجام دهد یا اینکه بلد نبود که این کار را بکند.
مشکل فقط به شنبه برنمی‌گردد. مشکل سیستماتیک است. حتی عمیق‌تر از آن. رامون بسا از ال‌پاییس نوشت: «آنها توپ را از دست داده‌اند. بازی‌شان را از دست داده‌اند. روحشان را از دست داده‌اند.» مدیران بارسلونا ضعیف هستند و جهت‌گیری آنها نامشخص است. بسیار عجیب بود که پیکه – سازمان‌دهنده جام دیویس که گفته بعضی شب‌ها تنها چهار یا پنج ساعت می‌خوابد و چند روز گذشته را با سفر به مادرید و بازگشت از آن گذرانده است – گفت که مربی از او پرسیده که برنامه تیم برای این هفته چیست. بارسلونا بی‌تردید بهای این شرایط را می‌پردازد. البته پرداخته است. نمی‌توان انتظار داشت که یک تیم همیشه برنده شود اما دو بازی برابر رم و لیورپول اتفاقات نادری نبودند و سال ۲۰۱۵، آخرین سالی که بارسلونا فاتح لیگ قهرمانان شد، حالا خیلی دور به نظر می‌رسد.
پیروزی مقابل دورتموند (امروز) باعث صعود آنها به دور بعد لیگ قهرمانان می‌شود اما شکست در این مسابقه باعث خواهد شد آنها در خانه اینتر نیاز به پیروزی داشته باشند. بارسلونا یکشنبه هم در ورزشگاه متروپولیتانو باید به مصاف اتلتیکو مادرید برود. آنها در ۱۵ بازی اخیر خارج از خانه خود در لیگ قهرمانان تنها ۴ پیروزی داشته‌اند و در این فصل هم کمتر از نیمی از بازی‌های خارج از خانه خود در لالیگا را برده‌اند. بارسا در این فصل لالیگا سه بار باخته است، یعنی به اندازه کل فصل پیش و سه برابر دو فصل پیش. این بدترین عملکرد آنها در خانه حریفان در ابتدای فصل در ۱۸ سال گذشته بوده است. از سوی دیگر، رئال مادرید دارد خوب می‌شود. می‌گویند تیمی که حتی زمانی که خوب بازی نمی‌کند هم می‌برد روحیه قهرمانان را دارد اما اغلب، این نشان از تیمی دارد که به‌زودی نتایجش هم افت خواهد کرد. تنها یک گل از هفت گل اخیر آنها در جریان بازی زده شده است. اگر ندانید که چرا پیروز شده‌اید، دلیل باخت‌تان را هم نخواهید دانست. اگر سیستم آشکاری در تیم وجود نداشته باشد، سیستم تیم تبدیل به اتکا به مسی می‌شود. آنها به جای اینکه ساختار خوبی داشته باشند، به مسی پناه می‌برند. آنها گزینه‌های دیگری برای بازی ندارند. دادن توپ به بازیکنی که احتمالاً بهترین بازیکن دنیا باشد گاهی برنامه‌ای منطقی است اما نباید تنها برنامه شما باشد. این یعنی سلب مسئولیت، تضعیف تیم و تضعیف مسی. اینکه مسی اغلب کار را به‌تنهایی به پیش می‌برد معنی‌اش این نیست که باید این‌طور باشد، یا اینکه خودش دوست دارد این‌طور باشد. حتماً دلیلی داشت که مسی می‌خواست نیمار بیاید؛ بازیکنی که هم خوب است و هم خودش از این موضوع خبر دارد.

نویسنده :سید لو
     منبع: گاردین

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *