رابطه مسی و بارسلونا دیگر مثل گذشته نمیشود رقص آخر ممکن است خشم به او انگیزه مضاعف بدهد تا قلههای بیشتری را در بارسا فتح کند
نویسنده :سید لو
لیونل مسی دیر عمل کرد، چه وقتی میخواست رسماً به بارسلونا بگوید از این تیم میرود و به ضربالاجل قیدشده در قراردادش نرسید و چه حالا که میخواست به همه بگوید در بارسلونا میماند. ده روز بعد از آنکه اعلام کرد قصد جدایی دارد، خبر داده که دوباره در بارسلونا بازی میکند. گفتند این بیانیه ساعت پنج منتشر شده، پنج دقیقه بعد هیچ خبری نبود، هرچند بار صفحه را ریفرش میکنی، خبری نیست. ۱۰ دقیقه بعد، همینطور، ۲۰ دقیقه، نیم ساعت بعد فرقی نکرده. ۲۰ دقیقه به شش، ۱۰ دقیقه به شش. زود باشید دیگر. تا شش خبری نیست و بعد مصاحبهای توضیحی که ساعاتی قبل ضبط شده، منتشر و سکوت شکسته میشود: مسی از نوکمپ نمیرود. او تصمیم گرفته بماند. البته او چنین تصمیمی نگرفته، برایش تصمیم گرفتهاند و به شکست اعتراف کرده. اینکه او هنوز بازیکن بارسلونا است را تغییر نظر ۱۸۰ درجهای میدانند اما نیست. میگویند فکرش را عوض کرده اما نکرده. او همچنان در بارسلونا است چون گیر افتاده، هیچ دلیل دیگری ندارد. او این فصل در بارسلونا میماند چون نگذاشتند برود. تیم باید واکنش نشان دهد. باید متقاعدش کنید و نگهش دارید، بتوانید با او و برای او کار کنید. اگر نتوانید یا نخواهید، باید مدیریت کنید. باید به طریقی به او انگیزه بدهید. آیا چیزی شبیه «رقص آخر» (مستندی درباره دوران حرفهای مایکل جردن بخصوص فصل آخرش در شیکاگو بولز) درست میکنید شبیه به کورس قهرمانی بیسابقه شیکاگوبولز در NBA؟ خداحافظی یکساله و وداع در اوج؟ مسی قبول میکند؟ آیا فایدهای دارد وقتی مربی عوض شده و لوییس سوارس در مسیر خروج است؟ مسی میتواند راه مایکل جردن را برود وقتی هیچ نمونهای از اسکاتی پیپن یا فیل جکسون در تیمش نیست؟ خیلی فوتبالیستها در موقعیت و باشگاهی قرار میگیرند که نمیخواهند. قدرت بازیکنان چیزی شبیه افسانه است و سرنوشت همیشه آنطوری که میخواهید رقم نمیخورد. در این مورد خاص، حتی قدرتمندترین بازیکن که متهم بود به کنترل باشگاه، باید تبعیت کند. چندان عجیب نیست، در واقع بازیکنان با یک شال و پیراهن عکس میگیرند و لبخند میزنند در حالی که بیشرشان این را نمیخواستند اما مسی مثل همه نیست. وقتی چنین چیزی پیش میآید، همه وانمود میکنند همه چیز عالی است، یک خط زیرش میکشند و از آن میگذرند. مسی این کار را نکرد. او مثل خیلیها نیست که بروند و بعد بخزند و برگردند. مسی حرف زد. اگر مصاحبهاش با روبن اوریا را ندیدهاید، همین الان این کار را بکنید، استثنایی است و البته باعث اتفاقات بعدی. اگر به اندازه کافی اصلاح اوضاع سخت بود، حالا سختتر شده. ماندن صرف کافی نیست. راه زیادی مانده تا ترمیم صورت بگیرد البته اگر ممکن باشد. بارسلونا دل مسی را به دست نیاورد، راضیاش نکرد، مجبورش کرد. البته این پیروزی به حساب نمیآید بخصوص حالا که مسی اینقدر روراست است و تأکید دارد برای اینکه کار به دادگاه نکشد، ماندنی شده، اعتراف میکند میخواسته و میخواهد برود، اینکه ناراضی است و باشگاه فریبش داده و اینکه به برنامه باشگاه اعتقادی ندارد. کدام برنامه؟ مسی گفت: «مدتها است برنامهای ندارند، فقط حساب و کتابهایشان را درست میکنند و چالهها را پر میکنند» و او فکر نمیکند به این زودیها تغییری صورت بگیرد. اعتمادش از بین رفته و این فرآیند فقط تلخکامیاش را بیشتر کرده. چطور میتوانی برگردی؟ چطور میتوانی در زمین همان بازیکن قبل باشی؟ سن مسی بالا رفته و خودش هم خوب میداند. از این حرف زده بود که سالهای پایانیاش را با شادی سپری کند و منظورش در بارسلونا نبود. حالا چه میشود؟ به نوکمپ برود، چه میگوید و چه میکند؟ قبل از این هیچ کس انتظار رفتنش را نداشت و حالا ماندنش. مسی نگفت میرود. او رفت یا طوری عمل کرد که انگار رفته. در رفتارش برای خودداری از تمرین با تیم انسجام دیده میشد؛ چرا باید خودش را خسته کند وقتی ماندنی نیست؟ او نماند چون میخواست برود و برگشت. باز هم نه به این خاطر که میخواست بماند بلکه نگهش داشتند، برخلاف میلش. مسی تأکید کرده: «با تمام وجود در خدمت تیم خواهم بود» و با اشتیاق و تعصب و استعدادی که در او سراغ داریم، همینطور خواهد بود. شاید فوتبال پناهگاه او باشد، جایی که بتواند خودش را پیدا کند. شاید هیچ جا برایش بهتر از زمین فوتبال نباشد. شاید کادر فنی و بازیکنان، تیمی ساختند که او را از باشگاه و بافتش، از بحرانی که احاطهاش کرده و از مردمی که تحمل دیدنشان را هم ندارد، جدایش کند. شاید تا حدودی بتوانند در برابر تصمیمگیران و قدرتمندان باشگاه برای او اتحادی درست کنند. این هم ممکن است که خشم به او انگیزه مضاعف بدهد، اینکه مصمم شود برای تاریخسازی و اینکه به عوضیها اجازه ندهد به خواستهشان برسند. او گفته: «آزاردهنده است که عدهای درباره عشق من به باشگاه ابراز تردید کردند.» شاید اینها به او انگیزه دهد و قلههای بیشتری را فتح کند. شاید اما یک چیزهایی در این ده روز عوض شده. خودش را رها کرده بود تا زنجیرهایی که عقب نگهش میدارند را پیدا کند. حالا حداقل برای یک فصل دیگر در اسپانیا بازی میکند چیزی که فکرش را نمیکرد و همچنان برایش چندان جذاب نیست. او حرف زد درباره اینکه این لحظه چطور برایش پیش آمده، اینکه چطور خواسته دوباره انگیزه و اشتیاق بگیرد و اینکه به دنبال شادی و رضایت است. گفته به آن «نیاز» داشته. از او دریغ کردند. رونالد کومان مربی جدید بارسلونا گفته تنها بازیکنانی را میخواهد که با تمام وجود میخواهند باشند. او حالا مثل همه میداند این شامل حال مسی نمیشود. مسی هم مدیریت جدید تیم را تأیید نکرده و هیچ شاهدی نیست مبنی بر اینکه او باور داشته باشد اوضاع تیم فرق کرده. او در این پنج سال دیده اوضاع چقدر سریع تغییر میکند و به این باور رسیده راه بازگشت صعب و طولانی است. او گفته: «نمیدانم چه اتفاقی میافتد. مربی جدید آمده با ایدههای جدید. خوب است اما باید دید تیم چطور به آن واکنش نشان میدهد و آیا برای رقابت کافی است یا نه.» این مسی قبل نیست و چیزی درون او واقعاً از بین رفته. او از نظر احساسی دیگر نمیتواند همان مسی باشد. البته هنوز چیز زیادی مشخص نیست درباره اینکه چه تغییراتی در حس او نسبت به بارسلونا پیش آمده با اتفاقاتی که رخ داده. حالا دیگر اقتدار او هم مانند گذشته نیست و نگاه دیگران نسبت به او تغییر کرده. آیا او میتواند مثل قبل رهبری کند و آیا دیگران تبعیت میکنند؟ برخی همتیمیها رفتن او را باور کرده بودند، هیچ کدام چیزی در این باره نگفتند و سکوت اختیار کردند. برخی از تغییر در فرهنگ باشگاه، ساختار جدید و رهبران متفاوت استقبال کردند. آنها شاهد این ماجرای غمانگیز و عواقبش بودند. مثلاً این سؤال مطرح میشود، آیا مسی هنوز هم میتواند کاپیتان باشد؟ سؤالات دیگری هم هست: او کجا قرار است بازی کند؟ یا سادهتر اینکه اصلاً بازی میکند؟ خب البته بازی میکند و چطور ممکن است با این دعوا برای نگه داشتنش بازی نکند؟ اما آیا واقعاً این همان چیزی بود که میخواستند؟ آیا این همان چیزی است که کومان به دنبالش است؟ اگر او یک شروع مقتدرانه را ترجیح نمیداد و میخواست همه چیز را از نو بسازد و سطح انتظارات را پایین بیاورد، حالا همه چیز برایش فراهم است. مسی گفت رفتنش به نفع همه است و شاید کومان با او هم نظر باشد. او میداند فضای مانورش حالا تنگتر شده و حالا او است که باید با مسی کنار بیاید. منبع: ESPN