اینکه فوقستاره تیمت را برای نقض قرارداد به دادگاه بکشانی تا یک فصل دیگر بماند و بعد بهعنوان بازیکن آزاد از دستش بدهی، اصلاً شکل خوبی ندارد
گابریله مارکوتی
سایت بدون – مشکل تحلیل آینده لیونل مسی این است که بعد از ۲۰ سال رابطه او با بارسلونا چیزی میان حرفه و عشق است. میتوانید برای اولی از دلیل و منطق استفاده و سناریوهای محتمل را بررسی کنید. دومی را خیلی نمیتوانید محاسبه کنید چون از یک طرف کاملاً شخصی است (و او شاید بزرگترین فوقستاره ورزش سالهای اخیر باشد که زندگیاش را تا این حد خصوصی نگه داشته) و از طرف دیگر غیرمنطقی و متغیر است مثل همه روابط عاطفی دیگر. پس اجازه بدهید به قسمت نسبتاً آسانتر منطقی بپردازیم. مسی قراردادی را امضا کرده که تا ۱۰ تیر سال آینده اعتبار دارد. فصل آخر آن قرارداد ۲۰۲۱-۲۰۲۰ است که قرار بوده اختیاری باشد برای همین میتوانسته آن را نقض کند و با اطلاعرسانی به باشگاه در ۲۰ خرداد امسال بازیکن آزاد شود. در آن تاریخ قرار بوده فصل ۲۰۲۰-۲۰۱۹ به پایان برسد اما بهخاطر شیوع ویروس کرونا این فصل تا مرداد کش داده شد. بنابراین مسی و وکلایش مدعیاند او میتواند از حق خود برای فسخ یکطرفه قرارداد استفاده کند. بارسلونا اما طور دیگری فکر میکند و به همین دلیل است که اگر توافقی صورت نگیرد، کارشان به دادگاه کشیده میشود. وقتی مشخص شد فصل فوتبال از ۱۰ تیر یعنی تاریخ انقضای قراردادهای بازیکنان بیشتر طول میکشد، فیفا یک لایحه حقوقی مطرح کرد که بر اساس آن بازیکنان قراردادشان را تا آخر فصل تمدید کنند چون قرار بر این بوده و هیچکس پیشبینی این ویروس را نمیکرد اما این فقط یک لایحه بود و تحت قانون استخدام ملی قرار داشت که از سوی فیفا به رسمیت شناخته شده و فیفا در آن دخالتی ندارد. لالیگا و رئیس پرجوش و خروشش، خاویر تباس، دیدگاه خودشان را داشتند و طرف بارسلونا را گرفتند. آنها در حال تجارت هستند و با توجه به اینکه در سالهای اخیر نیمار و کریستیانو رونالدو را از دست دادهاند، نمیخواهند اتفاق مشابهی رخ دهد. البته آنها هم کارهای نیستند جز اینکه مجوز انتقال داخلی را صادر نکنند اما بیمعنی است چون اگر مسی برود، هدفش تیمی غیراسپانیایی است. اینطور پیش برود درگیریشان حقوقی میشود و هر دو آسیب میبینند. مسی ۳۳ساله است و جوان نمیشود. هر روز که تمرین و بازی نکند دیگر برنمیگردد و هر روز که میگذرد ارزش او کمتر میشود چه برای بارسلونا و چه تیم جدیدش. برای بارسلونا بدتر است. اینکه فوقستاره تیمت را برای نقض قرارداد به دادگاه بکشانی تا یک فصل دیگر بماند و بعد بهعنوان بازیکن آزاد از دستش بدهی، اصلاً شکل خوبی ندارد و بدتر میشود اگر در نظر بگیرید در اسفند، انتخابات ریاست باشگاه برگزار میشود. خوسپ ماریا بارتومئو رئیس باشگاه به آخر کار رسیده اما هرکس جای او را بگیرد با شرایط بسیار سختی مواجه است. برای اینکه این آسیب دو طرفه پیش نیاید، منطقی این است که خودشان به توافق برسند قبل از اینکه دادگاه بخواهد به نفع یکی و ضرر دیگری رأی بدهد. باید دید مسی واقعاً چه میخواهد. آنها که به او نزدیک هستند میگویند ذهنش خسته شده و فقط میخواهد برود. اگر اینطور باشد، مسأله فقط پول مانده، اینکه بارسلونا چقدر برای غرامت بخواهد و چقدر مسی از باشگاه جدیدش طلب کند. با توجه به قرارداد فعلی اگر حق تصویر و درآمدهای جنبی را در نظر بگیرید، سالانه ۱۰۰ میلیون یورو به او میرسد. این یکچهارم کل دستمزد باشگاه منچسترسیتی است که یکی از مقاصد احتمالی مسی تلقی میشود. به نظر شما از نظر مالی عاقلانه است پیشبینی کنیم او درآمد بیشتری برای باشگاه خواهد داشت حتی اگر معیارهای خاصی مانند ارزش برند را در نظر بگیریم؟ شاید اما اگر مجبور شوید برای خریدن او پول انتقال بپردازید، کار سخت میشود. برای همین در برخی سناریوها به احتمال معاوضه او با چند بازیکن از جمله آنجلینو، برناردو سیلوا، ریاض محرز و اریک گارسیا اشاره میشود. ما در اقتصاد کرونا دوران سپری میکنیم و با وجود آرامش نسبی، باید به قوانین بازی جوانمردانه مالی هم احترام بگذاریم. کار آسان میشود اگر مسی با کاهش دستمزد موافقت کند و قراردادش مبتنی بر پاداشها باشد. این گزینه وجود دارد اما پیام تلویحی آن این است که مسی آنقدر برای ترک نوکمپ مصمم بود که حاضر شد با پول کمتر در جای دیگری بازی کند. از طرف دیگر، مسی در تمام دوران بازی فقط دو پیراهن را به تن کرده، بارسلونا و آرژانتین و حالا باید در یک کشور جدید یک باشگاه جدید پیدا کند. بارسلونا هم از نظر مالی فضای نفس کشیدن پیدا میکند و شاید یک مشت بازیکن جوان به تیم بیایند. با انتخابات شاید دکمه ریست زده شود و همه چیز از نو شروع شود. نباید فراموش کنیم، باشگاه خیلی قبل از مسی بوده و خیلی بعد از او هم خواهد بود. حالا از یک جنبه منطقی دیگر حرف بزنیم؛ بازی قدرت. مسی از شیوه شرمآور اداره باشگاه خسته شده و احساس میکند به اندازه کافی مورد احترام قرار نمیگیرد و برای تیم عادی شده؛ این چیزی است که او تغییرش را میخواهد اما نه هر تغییری، تغییری که او بتواند تحت کنترل خود نگه دارد. فرض کنید او رئیس بعدی بارسلونا را انتخاب کند و بگوید اگر فلانی برنده نشود من ۱۰ تیر ۱۴۰۰ میروم. او از ۱۳سالگی اینجا بوده، عاشق این باشگاه است، در این شهر او خانواده تشکیل داده و مرد شده. او میتواند یوهان کرویف بعدی باشگاه شود اگر این را میخواهد. این درک اولیه من بود اما حالا مطمئن نیستم از یک طرف بهخاطر گزارشهایی از نوکمپ که آن را نقض میکند و از طرف دیگر بهخاطر اینکه اگر هدفش این بود، لازم نبود این جنجال را راه بیندازد. میتوانست به بارتومئو بگوید یا کاری که من میخواهم انجام بده یا از رقیبت حمایت میکنم و تو را خراب میکنم. این از منطق. درباره احساس چه؟ از آنجا که مسی ساکت است و علاقهای به افشای مسائل خصوصیاش ندارد، فقط میتوانیم حدس بزنیم. نقاط مشترکی با آنچه بعد از کوپاآمهریکای ۲۰۱۶ رخ داد، وجود دارد. مسی عصبانی و ناامید از فدراسیون فوتبال آرژانتین از تیم ملی کشورش خداحافظی کرد. این خداحافظی فقط ۴۷ روز دوام آورد و او در تصمیمش تجدید نظر کرد. البته اوضاع فرق میکرد، جامجهانی ۲۰۱۸ در راه بود و بر خلاف فوتبال باشگاهی نمیتوانست برای تیم ملی دیگری بازی کند. اما شاید حس کنید آن تصمیم به این بیشباهت نیست و نتیجه احساس است نه محاسبه. اگر ضربالاجل تا ۲۰ خرداد بود، او میتوانست از این بند استفاده کند و از باشگاه هم کاری برنمیآمد. بعد میتوانست قرارداد را موقتاً برای یک مدت کوتاه تمدید کند تا در ادامه فصل بازی کند و بعد دستنیافتنی میشد تا هر جایی میخواهد برود و چیزی هم گیر بارسلونا نمیآمد. تیم جدیدش هم پولی بابتش نمیداد تا پول بیشتری به مسی برسد و تیم جدید منابع مالی بهتری برای قرار دادن بازیکنان بهتر اطراف او داشت. با وجود از دست رفتن قهرمانی لالیگا و حذف تحقیرآمیز از لیگ قهرمانان، وضعیت بارسلونا نسبت به آن موقع تغییر نکرده؛ آن موقع آشفته بود و حالا هم هست. اگر این تصمیم ریشه در احساس و عاطفه دارد و نه منطق، هیچ چیزی را نمیشود پیشبینی کرد. این یک داستان عاشقانه است و هرکس عاشق شده خوب میداند معمولاً منطقی نیست و گاهی دردناک، ملالآور و ویرانگر است. امیدواریم فرازها بر نشیبها غلبه کند اما گاهی نشیبها خیلی بیرحم هستند.