درباره سروش رفیعی هافبک نابغه‌ای که مازاد ‌شد


علی مغانی

از همان روزی که با نظر گابریل کالدرون، محمدحسین کنعانی‌زادگان و وحید امیری به پرسپولیس اضافه شدند، مشخص بود که سهمیه بازیکنان بالای ۲۳ سال پرسپولیس دو بازیکن اضافه دارد و باید از جمع نفرات قبلی، دو بازیکن «مازاد» اعلام شوند. گمانه‌زنی‌ها برای خروج یک مدافع و یک هافبک چند روزی بود که آغاز شده بود و بالاخره دیروز کالدرون شایان مصلح و سروش رفیعی را از فهرست بازیکنان مورد نیازش خارج کرد. خروج شایان مصلح، اتفاق غافلگیر‌کننده‌ای نبود. مدافع چپ سابق سپیدرود که روزگاری گفته می‌شد «نیکبخت واحدی جدید فوتبال ایران» است، در تیم برانکو هیچ‌وقت تبدیل به یک بازیکن ثابت نشد. مصلح خیلی خوش‌شانس بود که با دوره محرومیت پرسپولیس از نقل و انتقالات و کمبود مفرط بازیکن روبه‌رو شد. او یکی از ۱۴-۱۳ بازیکنی بود که برانکو چاره‌ای جز استفاده از آنها را نداشت وگرنه در شرایط طبیعی چه بسا کمتر از این هم بازی می‌کرد اما سروش رفیعی چه؟
سروش رفیعی به کجا رسیده که حتی نمی‌تواند در پرسپولیس یکی از ۱۸ بازیکن اصلی باشد؟ آیا سروش همان هافبک نابغه‌ای است که کی‌روش زمین و زمان را به هم دوخت تا او را همراه تیم ملی به جام ملت‌های ۲۰۱۵ ببرد؟ سروش رفیعی ۲۰ ساله نشده بود که با فجرسپاسی شیراز به لیگ برتر رسید، بعد از آن در فولاد پله‌پله بالاتر آمد و از آن بازیکنانی شد که هر تیمی آرزوی داشتنش را داشت. قهرمانی با فولاد، عملکرد درخشان در تراکتور و یک انتقال جنجالی در نیم‌فصل از تراکتور به پرسپولیس. پس از آن چه؟ هرچه از سروش رفیعی دیده‌ایم، توجیه انتخاب‌های نامناسب بوده.
بعد از قهرمانی با پرسپولیس و فقط پس از نیم‌فصل پیراهن شماره ۷ پرسپولیس را از تن درآورد و به تیم درجه سوم الخور قطر پیوست تنها با این توجیه که در دوره فوتبالم به اندازه کافی پول در نیاورده‌ام. در الخور نیمکت‌نشین شد و باز هم توجیه کرد که مربی تیم قطری با او خوب نبوده. از تیم ملی دور شد و باز هم توجیه هوادارانش این بود که‌ کارلوس کی‌روش هافبک فانتزی‌باز نمی‌خواهد. از قطر دوباره به پرسپولیس برگشت و به خاطر پنجره بسته نیم‌فصل به فولاد قرض داده شد اما در اهواز آنقدر بی‌رمق بود که فولادی‌ها قبل از نیم‌فصل عذرش را خواستند. باز هم توجیه این بود که سروش در فولاد انگیزه کافی نداشته و دلش با پرسپولیس است. نیم‌فصل دوم پارسال هم وقتی دوباره به پرسپولیس برگشت، باز هم این توجیه شنیده می‌شد که برای هماهنگی با تیم نیاز به زمان دارد. حالا هم که از پرسپولیس کنار گذاشته شده، احتمالاً به دلیل بدسلیقگی کالدرون است، نه افت محسوس او.
سروش رفیعی به جای اینکه در زمین همان هافبک کم‌نظیر دریبل‌زن و آن پاسور قهار باشد، فعلاً سرگرم توجیه‌های بی‌پایان شده. کسی یادش می‌آید آخرین باری که یک نفر گفته «جای سروش رفیعی در تیم ملی خالی است» چه زمانی بوده؟ آخرین بار کدام بازی بوده که سروش توانسته هواداران پرسپولیس را به وجد بیاورد؟ شاید کسی بگوید سروش رفیعی در این مدت هیچ‌وقت به نیمکت تبعید نشده ولی مسأله این است که او ظرفیت آن را داشت که یکی از بهترین‌های دهه نود ایران باشد نه صرفاً یکی از یازده بازیکن پرسپولیس.
فولاد در لیگ سیزدهم، در لیگی که به شکلی نادر، پنج تیم تا هفته آخر شانس قهرمانی داشتند، با درخشش سروش رفیعی و بختیار رحمانی بالاتر از پرسپولیس، نفت، سپاهان و استقلال قهرمان لیگ برتر شد. حالا بعد از ۶ سال، سروش و بختیار قبل از اینکه به ۳۰ سالگی برسند، یکی بازیکن مازاد پرسپولیس می‌شود و دیگری بعد از دو فصل نیمکت‌نشینی در اصفهان، راهی لیگ دسته دوم قطر می‌شود. این داستان تلخ استعدادهایی است که کاش کمی بیشتر در حق خودشان مهربان‌تر بودند.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *