نویسنده : داریوژ فورو | کارآفرین مطرح هلندی
سایت بدون – قضیه این نیست که چه تعداد کتاب میخوانید، موضوع این است که چه مقدار از آن چه را که میخوانید، جذب میکنید؟ بیشتر افراد هدفی برای خواندن ندارند. آنها کتابی را برمیدارند و شروع به خواندن میکنند. من هم همینطور بودم. البته مشکلی نیست که رمان را محض سرگرمی بخوانید اما به این موضوع فکر کنید؛ در وهلۀ اول چرا یک کتاب غیرداستانی را میخوانید؟ دقیقاً، چون میخواهید چیزی از آن بیرون بکشید. میخواهید چیزهایی یاد بگیرید که با به کار بردن آن در زندگیتان رشد کنید. تمام مسئله همین است. اغلب از من میپرسند: «چطور اطلاعاتی را که در کتابها میخوانی در خاطرت میمانند؟» در این جا، سیستم خودم را شرح میدهم. هدف داشته باشید/ پیش از آن که فکر کنم چه کتابهایی قرار است بخوانم، به این فکر میکنم که در پی به دست آوردن چه چیزی هستم. من باور بسیار دارم که محتوای کتابها، باید با سبک زندگیتان سازگار باشد. یکی از آموزگارانم در سال ۲۰۱۱ به من توصیه کرد تا «جریان» نوشتۀ «میهالی چیکسنت میهالی» را بخوانم. من به توصیۀ او گوش دادم و شروع به خواندنش کردم. اما در آن زمان نتوانستم با محتوای آن ارتباط برقرار کنم. آیا معنایش این است کتاب بدی است؟ نه، در واقع، چند وقت پیش آن را خواندم و واقعاً دوستش داشتم. حتی به نظرم بهترین کتابی است که تا به حال درباره عادات شغلی خواندهام. به خودتان به چشم یک معلم نگاه کنید/ دانش فقط وقتی به درد میخورد که آن را به کار ببرید اما در میان گذاشتن دانش، خود یک کاربرد مهم است. شما ممکن است معلم نباشید اما اگر مانند یک معلم عمل کنید، در واقع دانش خود را به کار بردهاید. تمام آن چه این کار میطلبد، تغییر طرز فکر است. کتاب را فقط نخوانید. کتاب را بخورید و درباره آن با دیگران صحبت کنید. به خودتان بگویید: «من باید روی این کتاب تمرکز کنم، چون میخواهم هر چه را یاد گرفتم با دیگران در میان بگذارم». ارتباطهای ذهنی ایجاد کنید/ اگر فکر میکنید کتابها تقدس دارند و نباید زیر نوشتههایش خط کشید یا رویشان چیزی نوشت، هیچوقت چیز زیادی از کتابها دستگیرتان نخواهد شد. یادداشتکردن، تا کردن ورقها و هایلایت کردن هم ساده است و هم کاربردی. اگر نسخۀ دیجیتال کتابها را میخوانید هم فراموش نکنید قسمتهای جالب را علامت گذاری کنید. وقتی چیز خیلی مهمی را علامت گذاری میکنم، از آن صفحه عکس میگیرم و در یادداشتهای کتاب کپیاش میکنم. سپس فوراً مینویسم که چرا مهم است و چطور میتوانم از آن استفاده کنم. بلافاصله، دانش جدید را به کار ببندید/ زندگی خود رابرانداز کنید. از خود بپرسید: چطور میتوانم رشد کنم؟ این رشد میتواند شخصی، مالی یا روحی باشد. یادگیری مهارتهای جدید، کسب پول بیشتر، داشتن یک رابطۀ عالی، همگی نیازمند سخت کوشی است. اگر چیزهایی را که در کتابها یاد میگیرید به کار ببندید، این رشد بسیار راحتتر خواهد شد. هیچ چیز غمانگیزتر از این نیست که فردی کتاب خوانده شده اش را در چهاردیواری اتاقش اسیر کند. پس همیشه بعد از به پایان بردن یک کتاب، این سوال را از خود بکنید: «آن چیزی که من بعد از خواندن این کتاب به کار خواهم بست، چیست؟»