صنعت
توریسم، کسبوکاری بزرگ برای کشورهایی است که گردشگران را جذب میکنند.
دریافتهای مستقیم از توریسم در سال ٢٠١٧ در مجموع به ١,۶هزارمیلیارد
دلار میرسد که این میزان، ٢درصد کل اقتصاد دنیاست. گرچه شورای جهانی
سفر و جهانگردی تخمین زده که فعالیتهای اقتصادیای که به دنبال صنعت
توریسم انجام میشود، بسیار بیشتر از این مقدار است و به ٨.٨هزارمیلیارد
دلار درسال ٢٠١٨ رسیده است. همچنین این حجم از فعالیتهای اقتصادی شامل
ایجاد ١٠ درصد شغلهای موجود در کره زمین است. با همه این اوصاف، صنعت
توریسم روی دیگری هم دارد که خیلی خوشایند نیست.
همچنانکه تجربه اورست نشان داد، سفر به مکانهای معروف و شناختهشده باعث
چیزی میشود که اقتصاددانها آن را تراکم خارجی مینامند. یعنی وقتی شما
به یک مکان معروف میروید، حضور شما باعث میشود که احساس راحتی دیگران کمی
کاهش پیدا کند. حالا اگر این تعداد بازدیدکنندگان چندین برابر شود و
بهمیلیون برسد، آن زمان است که متوجه میشوید توریستها و گردشگران در
سراسر دنیا درحال از بین بردن راحتی یکدیگر هستند. بهعنوان مثال در شهر
توکیو، کافهای مخفی و دنج وجود داشت که تقریبا افراد زیادی از این موضوع
باخبر نبودند، اما پس از مدتی گردشگران چینی و غربی به آنجا هجوم بردند و
دیگر آن کافهای نبود که بتوان مثل قبل لذت برد.
این مسأله برای شهرها بیشتر آزاردهنده است. حتی هنگامی که دلارهای توریستی
وارد یک شهر میشوند و در مغازهها و فروشگاههای آنجا خرج میشوند، اما
هیچگاه زیرساختهای این شهر برای هجوم این تعداد توریست ایجاد نشده است.
اگر قرار باشد زیرساختهای جدیدی در این شهر ایجاد شود، مثل ساختوساز
هتلها، مغازهها و غیره باید برای مدتی آن خیابانها و ایستگاههای مترو
بسته شوند و همین امر باعث از بین رفتن جذابیتهای توریستی میشود.
اگر تا زمانی که هتلهای جدید ساخته نشدهاند، گردشگران بخواهند خانه یا
آپارتمانها را اجاره کنند و در آنجا بمانند، این مسأله باعث افزایش
تقاضا و درنهایت موجب افزایش اجارهها برای مردم محلی که در آنجا زندگی
میکنند، میشود.
به طور کلی و به لحاظ منطقی، در هر نقطه از جهان اگر بیش از حد توان آنجا،
تقاضا برای جا و مکان، غذا، حملونقل و سایر امکانات وجود داشته باشد،
شرایط آنجا مختل میشود و کارآمدی خود را از دست میدهد.
این مشکلات درحال بدتر شدن هم هستند، چراکه تعداد بیشتری از کشورهای آسیایی
و آفریقایی درحال پیوستن به کشورهای توسعه یافته هستند. حالا طبقه متوسط
هند، بنگلادش و اندونزی بسیار بیش از گذشته درحال بازدید از سوییس، ونیز و
نیویورک هستند.
متاسفانه بهزودی به نقطهای میرسیم که به لحاظ منطقی، تجمع بیش از حد
توریستها باعث میشود سفر برای سایر توریستها و گردشگران سختتر شود و
دیگر لذتبخش نباشد. البته میتوان این مشکل را تا حدی حل کرد؛ همانطور که
ژاپن سعی کرده تا گردشگران را به سمت مکانهای کمتر شلوغ بفرستد. برخی از
مناطق مثل آمستردام درحال کم کردن تبلیغات برای جذب توریسم هستند. اما
درنهایت چارهای جز این نمیبینند که هزینه توریستها و گردشگران را افزایش
دهند.
فقط تعداد کمی از شهرها و کشورها درحال انجام چنین کاری هستند. ونیز
بهزودی برنامه خود را برای گرفتن هزینهای به عنوان ورودی آغاز خواهد
کرد. نیوزیلند نیز مالیاتی را بهعنوان مالیات توریسم در نظر گرفته است.
چندین کشور و شهر دیگر در اروپا نیز به دنبال ایجاد مالیات در هتلها و
اقامتگاههایشان هستند.
این سادهترین راه برای مقابله با هجوم بیش از حد توریستهاست که منافع اقتصادی هم دارد.
افزایش اجتنابناپذیر قیمتها اما میتواند خبر بدی برای طبقه نوظهور متوسط
در جهان باشد. این بدان معناست که دیگر نمیتوانید به همهجای دنیا با
قیمتی ارزان سفر کنید؛ دستکم به مکانهای معروف نمیتوانید بروید. احتمالا
در آیندهای نه چندان دور، بازدید از مکانهایی مثل ونیز فقط از عهده
افراد پولدار برخواهد آمد.