بازگشت پراحساس میهایلوویچ پس از مبارزه با سرطان به نیمکت بولونیا / من ترحم نمـی‌خواهـم

مارک دویل

سایت بدون – پیروزی بولونیا در بازی برابر اسپال در نمایی بزرگتر هیچ چیز خاصی نیست اما اینکه سینیشا میهایلوویچ آنجا بود و تیمش را همراهی کرد، یعنی همه چیز. برای بازیکنان، برای هواداران و برای هر کسی که به باشگاه بولونیا تعلق خاطری دارد. مربی بولونیا هفته قبل در نخستین دور مسابقات فصل جدید سری A حضور شگفت‌انگیزی کنار نیمکت تیمش برابر ورونا داشت چون ۴۰ شب قبلش را در بیمارستان سانتواورسولا برای شیمی درمانی سرطان خون بستری بود. البته هیچ قطعیتی وجود نداشت که او بتواند در نخستین بازی خانگی تیمش در این فصل حاضر شود. میهایلوویچ وقتی برای نخستین بار در بیمارستان بستری شد به بازیکنان خود قول داد برای بازی با ورونا کنارشان خواهد بود. ریکاردو اورسولینی اعتراف می‌کند: «ما واقعاً فکر نمی‌کردیم بتواند به قولش عمل کند.»
او هر کاری می‌توانست کرد تا این اتفاق بیفتد از جمله زدن یک ماسک محافظ به هنگام سفر و یا حضور در استادیوم، تا بتواند از سیستم ایمنی تضعیف شده بدنش محافظت کند. پروفسور میکله کاوو پزشک مربی صرب می‌گوید: «به او گفتم وقتی در فضای باز کنار نیمکت است می‌تواند ماسکش را بردارد چون آنجا هوای آزاد است و خطر کمتری دارد. باید بگویم سینیشا یک بیمار نمونه است. هر کار به او گفته‌ام انجام داده و از کنار هیچ توصیه و پیشنهادی با بی‌توجهی عبور نکرده.»
میهایلوویچ بعد از تساوی یک بر یک در بنتگودی فورا به بیمارستان سانتواورسولا برگشت تا سه روز بعد نخستین دوره شیمی درمانی‌اش را تکمیل کند اما بعد مرخص شد تا استراحت کند و برای دوره دوم درمان آماده شود. او پنجشنبه برای نخستین بار بعد از ۵۰ روز بر جلسه تمرین تیم نظارت کرد. البته او همیشه حاضر بوده و از طریق پیام‌های ویدئویی با بازیکنانش ارتباط داشته و حالا دوباره به جمع آنها برگشته است. اورسولینی، بال ۲۲ ساله بولونیا ادامه داد: «کمی لاغر شده اما عشق و اراده و انگیزه‌اش مثل همیشه است.»
پیام آشکاری داشت: میهایلوویچ آماده بود تیمش را در رناتو دال آرا رهبری کند اما نبود. وقتی بازیکنان بولونیا وارد زمین شدند تا با حریفی که مثل خودشان از منطقه امیلیا است، بازی کنند، خبری از مربی تیم نبود. داشت سر و صدا بلند می‌شد اما وقتی میهایلوویچ از تونل بیرون آمد و تلاش کرد بدون اینکه کسی متوجه شود به سوی نیمکت بخزد، «دال آرا» منفجر شد مثل اینکه بمبی در قلب استادیوم کار گذاشته باشند.
میهایلوویچ گفته بود: «نمی‌خواهم کسی برایم گریه کند، ترحم نمی‌خواهم.» خبری از ترحم نبود، تنها همدلی و اتحاد.
یک بنر قبل از شروع مسابقه در ورزشگاه به اهتزاز درآمد، با این نوشته: «بیایید برای سینیشا مبارزه کنیم و برای این پیراهن. بیایید بچه‌ها!» این درخواست را با گوش جان شنیدند و خریدند. بولونیا تا ثانیه آخر جنگید و مبارزه کرد. با آنکه روبرتو سوریانو در فاصله چندمتری توپ را به تیرک دروازه کوبید و گل فدریکو سانتاندر به دلیل آفساید مردود اعلام شد، میزبان دست از تلاش برنداشت.
پاداش استقامت‌شان را در دقیقه سوم وقت‌های تلف‌شده گرفتند وقتی سوریانو راه دروازه میهمان را پیدا کرد و روی سانتر اورسولینی با شجاعانه‌ترین ضربه سری که شاید تا به حال دیده باشید، دروازه اتریت بریشا را که بارها با واکنش‌های خود مانع گلزنی شده بود، باز کرد. جشن گل آنقدر پرسرو صدا و مهیج بود که خیلی از هواداران متوجه رفتن میهایلوویچ به رختکن قبل از سوت پایان نشدند. او نمی‌خواست حضورش روی پیروزی تیم سایه بیندازد، بازیکنان او یک پیروزی شایسته به دست آورده بودند که به طور موقت در صدر جدول قرارشان داده که در این مقطع از فصل هیچ نیست اما اینکه میهایلوویچ کنار تیم بود، یعنی همه چیز.
منبع: سایت گل

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *