سایت بدون -وقتی به سنی رسیدم که میتوانستم تنها بروم سینما، پانزدهمین فیلم بلند مسعود کیمیایی روی پرده بود. «ردپای گرگ» در سال ۷۰ ساخته شده بود اما بنا به ملاحظاتی یکی، دو سال از اکران باز مانده بود و من فیلم را همراه برادر کوچکم که در آن زمان حدودا ۱۰ ساله بود، پاییز ۷۳ روی پرده دیدم. عصر جمعهروزی از مهرماه بود که خاطرهاش با نوای به یادماندنی موسیقی فریبرز لاچینی و صحنههای مختلف فیلم در خاطر هر دو نفرمان مانده. از پاره شدن طناب روی باربند سواری و افتادن جسد روی کف جاده تا صحنههای اسبسواری «رضا»ی تازه از حبسِ ۲۰ ساله رفیق برگشته در خیابانهای تهران و عبور راکب و مرکب از کنار میدان فردوسی و بعدتر صحنه مواجه شدن زن و شوهر (فرامرز قریبیان و گلچهره سجادیه) بعد از بیست سال در درگاه خانه زن و به چپ و راست رفتن استخوانهای فک صادقخان (منوچهر حامدی) وقتی در صحنه پایانی فیلم دستش را روی محل اصابت چاقو میگذارد و جان میدهد.
حالا ۲۵ سال از آن روزگار میگذرد. در دو و نیم دهه گذشته کمتر فیلمی از مسعود کیمیایی مورد پسندم بوده. با این وجود به کارنامه هنری از آغاز تاکنونِ او که نگاه میکنم، میبینم تعداد آثاری از او که دوستشان دارم و دوست دارم از آنها حرف بزنم یا دربارهشان بنویسم، کم نیست. من فیلمهای نیمه اول فیلمسازی کیمیایی را عمدتا در اتاق خانهام دیدهام و آثار نیمه دوم یعنی از «ردپای گرگ» به بعد را در سینماها. چرا که با احتساب خبری که دیروز از ساخته شدن فیلم تازه کیمیایی منتشر شد، ردپای گرگ تاکنون در میانه فهرست آثار کیمیایی قرار میگیرد. کیمیایی را باید در شمار هنرمندان مولفی آورد که خاطره فیلمهای موفقشان آنچنان بر کلیت کارنامه آنها سایه انداخته که دیگر چیزی نمیتواند جایگاهشان را در سینمای ایران مخدوش کند؛ حتی فیلمهای بدی که در این سالها ساختند. از این حیث میتوان کیمیایی را در کنار دیگر فیلمساز مولف همنسلش داریوش مهرجویی قرار داد. آنها از دو جهت به هم شبیهند؛ یکی وجود چند فیلم درخشان از تاریخ سینمای ایران در کارنامهشان و دیگری ساختن تعدادی از انتقادبرانگیزترین فیلمها در این سالها و در مورد کیمیایی دو دهه گذشته. با این حال هنوز خبر در دست ساخت بودن فیلمی تازه از هر کدامشان برایم جذابیت دارد. آیا این نشاندهنده غلبه گذشته آنها بر اکنونشان است؟ دیروز رسانهها خبر دادند که فیلمبرداری فیلم تازه کیمیایی که «خون شد» نام دارد، آغاز شد؛ گویا کیمیایی از سکانسهای خارجی آغاز کرده و صحنههای مربوط به خیابانهای تهران را جلوی دوربین علیرضا زریندست برده است. جواد نوروزبیگی تهیهکننده «خون شد» است و بناست فیلم برای نمایش در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر آماده شود. از محمدصادق رنجکشان به عنوان مجری طرح و سرمایهگذار پروژه نام برده شده و از سعید آقاخانی به عنوان بازیگر اصلی کار. این اولین تجربه همکاری آقاخانی با مسعود کیمیایی است. امیدوار یا ناامید به «خون شد»، برای اکرانش در جشنواره تا بهمنماه منتظر میمانم.