وصال روحانی
یک سؤال مهم بشر در ابتدای دهه ۱۹۷۰ میلادی این بود که آیا میشود روزی یک
وزنهبردار در مجموع سه حرکت دسته فوق سنگین، ۵۰۰ کیلو یا بیش از این را
بالای سر ببرد؟ سلاح بزرگ آن زمانها برای رسیدن به چنین دستاوردی واسیلی
الکسیف وزنهبردار بزرگ و مشهور روسی بود. مردی که هشت سال متوالی (۱۹۷۰ تا
۱۹۷۸) قهرمان جهان و المپیک در این وزن شد و از مرز ۴۶۵ کیلو عبور کرد و
از دور به هدف فوق مینگریست و با اندیشه خطیر آن کلنجار میرفت.
بالا رفتن سن و تمام شدن دوران اوج غول عبوس روسی باعث شد چنان کاری از او
سر نزند اما به تدریج کل آن مأموریت لغو و محو شد زیرا فدراسیون
بینالمللی وزنهبرداری (IWF) به دلایل مختلف منجمله ضرررسانی فیزیکی
«پرس» به وزنهبرداران، این حرکت را از جمع حرکات این ورزش حذف کرد و
وزنهبرداری دو حرکتی و منحصر به یکضرب و دو ضرب شد. شاید در سالهای نخست
پس از وقوع چنان تغییری کمتر کسی به یک مأموریت جدید میاندیشید اما کاری
سختتر دوباره در ذهنها شکل گرفت و عدهای شروع به پرسش این سؤال کردند
که آیا امکان دارد روزی انسان در مجموع دو حرکت ۵۰۰ کیلو بزند؟
جواب مثبت دادن به این سؤال به مثابه دیوانگی بود اما سی و اندی سال بعد
از شکلگیری اولیه آن سؤال جنونوار یک انسان و بهتر بگوییم یک «فرا انسان
آدمنما» به ۱۶ کیلویی چنان هدفی رسیده است.
در دوران غروب روسها
آن ابر انسان لاشا تالاخادزه سلطان چهار پنج سال اخیر وزن آخر وزنهبرداری
است که مدتی ۱۰۵+ کیلو و اینک ۱۰۹+ کیلو نامیده میشود. در استمرار غروب
روسها که مدتی است به جز روسلان البگوف فاقد تداوم و الکسی لوچف درگیر با
دوپینگ ستاره دیگری را در فوق سنگین رو نکردهاند، تالاخادزه گرجستانی به
چیزی تبدیل شده که توصیفاش واقعاً سخت است. او که در سالهای اخیر به
تدریج رکوردهای جهانی فوق سنگین را از چنگ حسین رضازاده و بهداد سلیمی خارج
کرده، در مسابقه جهانی اخیر قزاقستان ۲۲۰ کیلو یکضرب، ۲۶۴ کیلو دو ضرب و
طبعاً ۴۸۴ کیلو در مجموع دو حرکت وزنه برداشت و رکوردهای جهانی خودش و دو
چهره نامدار ایرانی را محو کرد. وزنه ۲۲۰ کیلویی تالاخادزه در یکضرب که
پیشتر نیز آن را زده بود، چهار کیلو بیشتر از یکضرب ۲۱۶ کیلویی دو سال پیش
سلیمی است و طبعاً یک رکورد جهانی یا بهتر بگوییم برابر با حد نصاب جهانی
قبلی وی است. تالاخادزه در دو ضرب هم ۲۶۴ کیلو را زده که یک کیلو بیشتر از
رکورد جهانی دیرپای حسین رضازاده است که حتی یک بار بر ۵/۲۶۳ کیلو نیز فائق
آمد اما IWF پس از تغییر مجدد قوانین خود و به رسمت نشناختن رکوردهایی که
فقط نیم کیلو از حد نصاب قبلی بالاتر باشند، آن را از دفاتر رکوردها خط
زده بود. تالاخادزه با مجموع ۴۸۴ کیلو عملاً از رکورد جهانی قبلی خود نیز
که در مسابقههای جهانی سال پیش به دست آورده بود فراتر رفت و رکورد ۵/۴۷۲
کیلویی مجموع سابق رضازاده را نیز به کلی به دست فراموشی سپرد.
بدون حرفی رسا
در دورهای که دنیا امیدوار بود واسیلی الکسیف با عبور از مرز ۴۷۰ کیلو
بشر را به سوی ۵۰۰ کیلو در مجموع سه حرکت رهنمون سازد، منوچهر برومند «فوق
سنگین» وقت ایران (و سرمربی سالهای بعد کشورمان) نیز در فوق سنگین فعال
بود و همان آرزوها را در سر داشت یا اینکه در مصاحبههایش درباره آن صحبت
میکرد. با بازنشستگی و مربی شدن وی نسلهایی دیگر پرچم فوق سنگین
وزنهبرداری را در جامعه ورزش سرپا نگه داشتند و یکی از آنها که از اوایل
تا اواسط دهه ۱۹۸۰ مطرح و خبرساز ماند، رمضانعلی تیموری بود. وارد شدن
اتهام دوپینگ به وی و بالا رفتن سن او و این واقعیت تاریخی که قدرت اصلی
وزنهبرداری ایران را باید در اوزان سبک جستوجو کرد، سبب شد ایران در
سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ عملاً حرف رسایی برای این وزن لااقل در صحنههای
جهانی نداشته باشد و قدرتش به آسیا منحصر شود. به این ترتیب نه برومند
پاسخی به سؤال ۵۰۰ کیلویی شدن بشر در مجموع سه حرکت وزنهبرداری داد و نه
تیموری توانست در شروع عصر تازهتر این ورزش آماری را به ثبت برساند که دو
حرکتی شدن وزنهبرداری پایانی بر آرزوی فوق به حساب نیاید.
وحشت پزشکان و کارشناسان!
سنگین وزنهای جدید روسیه در دهه ۱۹۹۰ در این دسته جولان میدادند و وقتی
آندره چمرکین جوان در سالهای میانی و پایانی دهه ۱۹۹۰ به مرز ۴۶۰ کیلو
رسید و سه مدال طلای جهانی را به سینه زد یک بار دیگر سؤال قدیمی بر ذهنها
نشست و این بار در قالبی مدرنتر و شکل و روالی دشوارتر و با این مضمون
که؛ آیا بشر قادر است روزی در مجموع دو حرکت ۵۰۰ کیلو وزنه بزند؟ حتی مطرح
کردن این سؤال نیز اسباب وحشت پزشکان و کارشناسانی میشد که به درست یا غلط
معتقد بودند چنین چیزی از دسترس بشر خارج است و انسان توان بالقوه و تکنیک
و هنر لازم برای نیل به این مهم را ندارد و هرگز یا حداقل در یک ربع قرن
بعدی انسان حتی به نزدیکی ۵۰۰ کیلو نیز نخواهد رسید، چه برسد به عبور از آن
و اگر بر این مسأله اصرار ورزد، بشدت مصدوم و بیمار و به تبع آن
حاشیهنشین خواهد شد.
همه چیز در مشت رضازاده
حسین رضازاده یل اردبیلی مردی بود که با قدرتنمایی بیکرانش طی سالهای
پایانی دهه ۱۹۹۰ و شش هفت سال اول دهه ۲۰۰۰ پایههای باور فوق را سست و
آرزوهای مورد بحث را بارورتر کرد. او در یکضرب ۲۰۰ کیلو را بازیچه خود و
تبدیل به یک مهره دست آموز در مشت خود کرد و در دو ضرب از ۲۵۵ و ۲۶۰ کیلو
عبور کرد و وقتی ۵/۲۶۳ کیلو را هم به تسلیم واداشت بیش از پیش این سؤال بر
ذهنها نشست که آیا نمیتوان ۵۰۰ کیلو را هدفی ملموس و در دسترس برای انسان
در عصری دانست که نه تنها مهارتهای بشر بر اثر تحریفات پیشرفتهتر افزایش
یافته بلکه نوع تغذیه و مواد مکمل در دسترس ورزشکاران نیز به میزان قابل
ملاحظهای بر توانایی آنها افزوده است.
در انتظار فوق ستاره بعدی
آیا بیش از این هم برای تالاخادزه متصور است و آیا او به همان مردی تبدیل
خواهد شد که افتخار ماندگار و محو نشدنی اولین ۵۰۰ کیلویی تاریخ
وزنهبرداری را به ودیعت خواهد گرفت؟ به نظر میرسد برای چنین مهمی باید در
انتظار ظهور فوق ستاره بعدی این وزن ماند که شاید یک روس، یا یک گرجی و
اوکراینی باشد و شاید هم ایران که از اواخر دهه ۱۹۹۰ به یکی از غولسازان
اصلی این وزن تبدیل شده، این وظیفه را برعهده گیرد و فوق ستاره جدیدی را رو
کند. قدر مسلم اینکه دادرس در چنین اندازههایی و حتی ۴۵۰ کیلو هم نیست و
برای علی داودی که بسیار جوان است شاید ۴۶۰ یا ۴۶۵ کیلو بالاترین مرز متصور
باشد و سعید علی حسینی در مرز ۳۵ سالگی باید بیشتر به بازنشستگی بیندیشد
تا تبدیل شدن به یک مرد ۵۰۰ کیلویی و حتی ۴۷۵ کیلو نیز به وی لبخند
نمیزند.
چالشی غریب تر
انجام دهنده کار عظیم فوق که قاعدتاً ۲۲۵ تا ۵/۲۲۷ کیلو یکضرب و ۲۷۵ تا
۵/۲۷۲ کیلو دو ضرب خواهد زد، هر ملیتی داشته باشد و از هر مکان و هر سیستم
پرورشی که بیاید، مردی خواهد بود که نسلهای بعدی نیز پیوسته از وی خواهند
گفت زیرا در چالشی غریبتر و بزرگتر از همیشه این سؤال را مجدداً به
ذهنها خواهد آورد که مرز واقعی و نهایی قدرت بشر کجا است و این سؤال
تازهتر و هولناکتر را مزهمزه خواهد کرد که اولین مرد ۵۲۵ کیلویی تاریخ
چه کسی خواهد بود؟! مردی که ظهورش احتمالاً زودتر از سال ۲۰۴۰ تا ۲۰۴۵ روی
نخواهد داد ولی با این دشواری منحصر به فرد و واقعیت صریح و ظاهری روبهرو
خواهد بود که حتی دوپینگ گسترده و عظیم هم که حربهای بسیار رایج و البته
مذموم در این ورزش و منجمله در وزن آخر وزنهبرداری است، اجازه و امکان خلق
چنان آماری را در این ورزش نمیدهد؟ یعنی واقعاً نمیدهد؟!!
سؤالی که تکوین یافت
وقتی سعید علیحسینی و بهداد سلیمی فوق سنگینهای دیگری از ایران نیز به
رضازاده پیوستند و سپس جانشین وی شدند و هنگامی که اروپا در یک بازیابی
مجدد شروع به تکوین و معرفی قهرمانانی تازه در دسته فوق سنگین کرد، سؤال
«آیا روزی ۵۰۰ کیلویی میشویم؟» به پرسش «چه زمانی ۵۰۰ کیلویی میشویم»
تغییر مضمون داد. با بازنشستگی اجباری رضازاده که فشار خون امانش را بریده
بود و بازنشسته و خسته شدن سلیمی از برخوردهای خشک IWF با وی که دستاوردهای
او در سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ را مخدوش ساخت و حرکات دوضرب به ظاهر سالم وی
را با شائبه تأسی از حرکت ملغی شده پرس مردود برشمرد، پرچمداری فوق سنگین
به موجودی سپرده شد که توصیف درست و دقیقی از وی در دست نیست و کافی است
نامش را بیاوریم تا توان غیر معمولش را به یاد بیاورید و چیزهایی را در ذهن
مرور کنید که در سطور قبلی وصف آن آمده، او همان لاشا تالاخادزه گرجی است
که از ۵/۴۷۲ به ۴۷۵، از ۴۷۵ به ۴۷۸، از ۴۷۸ به ۴۸۰ و سرانجام در مسابقات
جهانی اخیر در شهر نورسلطان قزاقستان از ۴۸۰ به ۴۸۴ کیلو سفر و رکوردهای
جهانی را خرد کرد و اگر هنوز یک حاکمیت سه چهار سال باقی مانده را برای این
جوان تنومند و استثنایی قائل باشیم، او دست کم این توان را دارد که
یکضرباش را که نقطه قوت او است به ۲۲۳ و حتی ۲۲۵ کیلو، دو ضرب را به ۲۶۵
کیلو و به تبع آن مجموع را به ۴۹۰ کیلو برساند.