سایت بدون -یکی از دلایل روی آوردن افراد به این روانشناسیها ساده و عامه پسند بودن محتوای این کتابهاست. افراد به سمت این کتابهای عامیانه میروند مانند زمانی که به سراغ کتابهای فالگیری میروند. این کتابهای عامیانه مانند کتابهای فالگیری نیازهای مردم را پاسخ میدهند.
«به جلوی آینه بروید، به چشمان خود نگاه کنید و چند بار بلند همه خوبیها و ویژگیهای مثبتتان را فریاد بزنید، این کار حال شما را خوب میکند و به شما اعتمادبهنفس میدهد.» حتما شما هم بارها این جملات را در فضای مجازی و تبلیغات مختلف دیدهاید، جملاتی که در قالب حرفهای برگزیده روانشناسی به هم وصل میشوند.
گویندگان این جملات خود را از طرفداران روانشناسی مثبتگرا میدانند، حوزه جدیدی برای درمان که در چند سال اخیر به محبوبیت عجیبی رسیده است، محبوبیتی که روز به روز بیشتر میشود.
به طور کلی روانشناسی مثبت (Positive Psychology) به عنوان، نوع نگرش و عادات فکری روزمره مردم که بر زندگی آنها تاثیر مثبت دارد، تعریف میشود و چهرههای شاخصی هم در این موضوع کار میکنند. اما در بسیاری از مواقع این موضوع با مثبتاندیشی اشتباه گرفته میشود و بسیاری سعی میکنند با یکی کردن بحث مثبتاندیشی و روانشناسی مثبت این ادعا را مطرح کنند که در حال انجام اقداماتی علمی هستند.
برای مثال در یکی از سایتهای علمی ایرانی در رابطه با این حوزه نوشته شده است: «در حقیقت این جمله بدین معناست که اگر شما یک فرد مثبت اندیش باشید ناخودآگاه زمینه اتفاق های مثبت در زندگی برایتان فراهم می شود. به جای استفاده از جملات منفی از جملات مثبت و پرانرژی استفاده کنید، مثلا به جای خسته نباشید، شکست خورده و … از کلامتی مثل خدا قوت و با تجربه استفاده کنید.»
این افراد که مدعی هستند حرفهایشان علمی است حتی براین باورند که این اقدامات باعث میشود روان افراد سالمتر بشود.
این نوع روانشناسی که به روانشناسی بازاری معروف شده در چند سال اخیر آنقدر محبوب شده است که دهها کتاب آن در لیست پرفروشترین کتابها قرار دارد حتی بازار داغ این حوزه معطوف به دنیای کتابها نمانده است. همایشهای مختلفی در این زمینه برگزار میشود که استقبالکنندگان بسیاری دارند.
با «آب» خوب برخورد کن، به تو میخندد
اتفاقاتی در چند سال گذشته رخ دادند که این نوع از روانشناسی بازاری را به شدت تقویت کرد، از قانون راز تا تحقیق دانشمند ژاپنی که نشان میداد رفتار شما با آب روی شکل مولکولهای آب تاثیر میگذارد، پس رفتار مثبت شما با خودتان، روان خودتات را تغییر میدهد.
ماجرا به ۸ سال پیش برمیگردد، زمانی که ماسارو اموتو یک پزشک داروساز ژاپنی گفت براساس یک تحقیقی که انجام داده است به این نتیجه رسیده که با رفتار خوب با آب، شکل مولکولهای آن زیبا میشود و با رفتار بد هم این مولکولهای آن زشت میشوند.
همین موضوع به جملات اولیه سخنرانی برخی روانشناسان بازاری تبدیل شد، آنها از این موضوع استدلال کردند که حرفهای مثبت حال انسان را هم تغییر میدهد.
اما چندین سال است که دانشمندان این ادعای اموتو را رد کردند، آزمایش او هیچوقت دیگری تکرار نشد و حتی جیمز رندی، شعبده باز آمریکایی از اموتو درخواست کرد تا دوباره آزمایشاش را انجام بدهد و ۱ میلیون دلار جایزه بگیرد، اتفاقی که هیچوقت رخ نداد.روانشناسان بازاری در برخی مواقع هم از قانون راز برای اثبات حرفهایشان استفاده میکنند، موضوعی که باز هم توسط فیلسوفان علم به عنوان شبهعلم شناخته میشود.
علم شبهعلم را با این ۲ ویژگی تعریف میکند: این گزارهها نتیجه یک فرایند علمی نیستند اما افرادی که آنها را ساختند به شدت تلاش میکنند تا بگویند حرفهای علمی میزنند.
چرا «تعریف از خود» به ما اعتماد به نفس نمیدهد؟
از سویی روانشناسان هم معتقدند که گفتن این جملات مثبت تاثیری روی سلامت روان افراد ندارد، سوفی هنشا، روانشناس، در این رابطه نوشته است: «دلیل اینکه تایید مثبت فرستادن کار نمیکند این است که این کار بخش آگاه شما را مورد هدف قرار میدهد و نه ناخودآگاهتان را، اگر شما دنبال تعییر باور منفی عمیقتری هستید، باید به شکل دیگری مشکلتان را تغییر بدهید.»
برای مثال فرض کنید شما فردی افسرده هستید و به همین دلیل باور دارید که «زشت و بیارزش» هستید، بعد بخواهید جلوی آینده فریاد بزنید که «ظاهر و باطن من زیباست، من عاشق خودم هستم.» این اقدام هیچ تاثیری روی باور شما ندارد.
هنشا در رابطه با علت این اتفاق میگوید: «اگر عمیقا احساس کنید زشت و بیارزش هستید، در چنین مواقعی جنگی درون شما به وجود میآید و با هر جملهی مثبتی، ناخودآگاهتان فریاد میزند «واقعی نیست، واقعی نیست!»»
اما باز هم به سمت شبهعلم میرویم
با وجود این که این نوع اقدامات هیچ مبنای علمی ندارد و دانشمندان به شدت آنها را رد میکنند اما باز هم طرفداران آنها به شدت زیاد است.
آناهیتا خدابخش کولایی، روانشناس در این رابطه به آرمان گفته بود: « یکی از دلایل روی آوردن افراد به این روانشناسیها ساده و عامه پسند بودن محتوای این کتابهاست. افراد به سمت این کتابهای عامیانه میروند مانند زمانی که به سراغ کتابهای فالگیری میروند. این کتابهای عامیانه مانند کتابهای فالگیری نیازهای مردم را پاسخ میدهند.»
در واقع این ویژگی عامهپسند، شبهعلم و سادگی آنها باعث شده است که جمعیت زیادی طرفدارش باشند و حتی برای درمان برخی بیماریهای خود از روانشانسی مثبتگرای بازاری استفاده کنند.