رایان اوهنلن
سایت بدون -وقتی کسی که با فوتبال ناآشنا است یا آشنایی اندکی دارد، از من میپرسد بهترین بازیکن تاریخ فوتبال کیست، میگویم: «خب، لیونل مسی». بعد وقتی دلیلش را جویا میشود، میگویم: «او بهترین گلزنی است که تا به حال دیدهام و به خاطر آنکه گلزنی در فوتبال اتفاق مهم و نادری است و برای همین ارزش زیادی دارد، بااهمیتترین کار یک فوتبالیست محسوب میشود.» معمولاً این کافی است و طرف تا حدی متقاعد میشود و تشکر میکند اما بعد ادامه میدهم که «او در فراهم کردن موقعیت گلزنی برای همتیمیهایش بهترین است و در دادن پاس بهترین است و در دریبل زدن بهترین است و در زدن ضربات ایستگاهی هم بهترین است.»
در حالی که کارایی من به عنوان یک بحث کننده در این مورد به وضوح قابل تشکیک است، بزرگی مسی هرگز نیست. در واقع، اثر فوقالعاده او روی مسابقات، من را به یاد وین گرتزکی بزرگ میاندازد. برای سلطه و اقتدار او در هاکی شاید همین یک جمله کافی باشد: «اگر گرتزکی حتی یک گل هم نزده بود، باز هم امتیازآورترین بازیکن تاریخ این رشته بود.» او البته بهترین گلزن تاریخ این ورزش است.
در عین حال، مسی در میان پنج لیگ اول اروپا از سال ۲۰۱۴ بیشترین گل را زده، بیشترین پاس گل را داده، بیشترین حرکت عمقی را داشته و از نظر آمار دریبل دوم بوده.
موضوع فراتر از این اعداد است. سال گذشته، گروهی از محققان بلژیکی و هلندی مقالهای را منتشر کردند که هدفش ارزشگذاری روی هر کار با توپی بود که در هر مسابقه فوتبال اتفاق میافتاد. به عنوان مثال نوشتند که هر اقدام با پنج صدم مثبت ارزش میتواند مثبت پنج صدم ارزش برای تیم اجرا کننده داشته باشد در حالی که هر اقدام با منفی پنج صدم ارزش منجر به دریافت گل، پنج صدم منفی ارزش برای تیم مقابل دارد. این تحقیق برای فصل ۲۰۱۸-۲۰۱۷ انجام شد و مسی با فاصله باارزشترین بازیکن اسپانیا شد.
نکتهای که شاید چندان هم تعجببرانگیز نباشد اینکه براساس یافتههای این تحقیق، تعداد فعالیتهای مهاجمان محدود است اما ارزش بالایی دارد در حالی که کار هافبکها برعکس است یعنی کار بسیار با ارزش پایین. البته تنها یک بازیکن بود که در هر دو عالی بود: «لیونل مسی یک استثنا است که همزمان از نظر کمی و کیفی آمار بسیار خوبی دارد.» خدای من، حتی یک تحقیق دیگر انجام شده که نتایجش نشان میدهد مسی در راه رفتن هم از همه بهتر است.
بنابراین باید بپرسیم: آیا کاری هست که مسی در آن بهترین نباشد؟ مشخص است که مسی یک مدافع عالی نیست اما خودتان این را میدانستید. از سال ۲۰۱۰، هرگز در یک فصل کامل لالیگا نتوانسته بیشتر از ۲۳ تکل برود یا ۲۲ بار از حریف توپگیری کند. او همچنین به ندرت توانسته مالکیت توپ را به تیم برگرداند اما بخشی از این به دلیل آن است که بارسلونا به شدت از نظر مالکیت توپ در بیشتر مسابقاتی که مسی بازی میکند، برتر است. علاوه بر آن تیم بارسلونا در یک دهه اخیر یکی از قویترین و موثرترین تیمهای جهان در پرسینگ بوده و پرسینگ موفقیتآمیز نخواهد بود اگر همه اعضای تیم در آن مشارکت نداشته باشند بنابراین میشود نتیجه گرفت که او حداقل یک عضو توانا در واحد دفاعی جسور و تاثیرگذار تیم بوده.
خب، او در پرس موفق بوده اما به ندرت کار مؤثری در یک سوم دفاعی تیمش انجام داده. او از سال ۲۰۱۰، پنج توپ را دفع کرده، پنج بار مقابل یک توپ ایستاده و یک بار در برابر سانتر ایستادگی کرده؛ در مجموع اما هر بار که مسی مجبور شده این کارها را انجام دهد، یک اشکال سیستماتیک موقت در بازی تیمش به وجود آمده بوده. شما او را نزدیک دروازه حریف میخواهید نه دروازه خودتان. مطمئناً او دروازهبان وحشتناکی هم هست و هر مربی که از او در دروازه استفاده کند، به سادیسم حاد دچار شده اما درباره کارهایی که انتظار میرود خوب انجامشان دهد، چه؟ ایجاد موقعیت گل، دریبل زدن و پاسکاری؛ آیا هیچ نشانهای وجود دارد از اینکه در این جهات، درخشندگی مسی کم شده باشد؟
حالا داریم به یک جاهایی میرسیم.
برای شروع، او یک سانترکننده عالی نیست. یان فان هارن یکی از نویسندگان مقاله ارزش محور مذکور میگوید: «در فصل ۲۰۱۹-۲۰۱۸ لالیگا، مسی از نظر تعداد شوت و پاس اول است و از نظر دریبل بعد از وینیسوس جونیور دوم. از نظر تعداد مشارکت در تعداد سانتر در ۹۰ دقیقه، مسی در میانه جدول قرار دارد.»
فصل قبل، مسی از ۷۸ سانتر تنها ۱۴ تا را به مقصد رساند که در لالیگا به ترتیب در رده مشترک هشتاد و چهارم و پنجاهم قرار میگیرد. درصد میانگین تکمیل پاسهایش ۱۷/۹ درصد بود که از متوسط لیگ یعنی ۲۳/۹ درصد کمتر است. به هر حال، سانترکردن از جمله راههای کمترمؤثر در گلزنی به حساب میآید و اگر قرار باشد یک جنبه از بازی هجومی را در نظر بگیرید که مسی در آن متوسط باشد، همین یکی است.
فان هارن رئیس گروه تکنولوژی و تولید سای اسپورت است که یک کمپانی تحلیلگر محسوب میشود و علاوه بر چیزهای دیگر، از چارچوب مقالهای که یکی از نویسندگانش است، برای ارزشگذاری بازیکنان استفاده میکند. حتی با وجود آمار متوسط سانتر، مسی در فصل گذشته بازیکنی متفاوت با دیگران بوده براساس مدل ارزشگذاری عملکرد کلی او در مقایسه با سایر بالها و هافبکها. جداولی که با توجه به آمار دو فصل قبل از فصل ۲۰۱۹-۲۰۱۸ تنظیم شده به خوبی گویا است.
بیشتر آمار نیمه پیشرفته موجود از حدود سال ۲۰۱۰ شروع شده اما اوایل امسال یک کمپانی تحلیلگر دیگر، استتس بام عقبتر رفت و تمام بازیهای مسی برای بارسلونا را مورد آنالیز قرار داد، همه را دستهبندی کرد و بعد یک فایل اطلاعاتی را به صورت عمومی منتشر کرد.
یک کار دیگر که مسی در آن متوسط است؟ گلزنی با سر. اینها آمار ضربات سر او از وقتی است که کارش در لالیگا شروع شد. براساس آمار استتس بام؛ جیمز یورک مدیر تحلیل این کمپانی میگوید: «او اساساً از نظر گلزنی با سر آمار بسیار ضعیفی دارد و گلهایش کمتر از حد انتظار است، تقریباً هر فصل یک گل». خیلی شبیه سانتر، ضربه سر زدن کار کم اثر دیگری است که مسی در آن عالی نیست بنابراین خیلی هم برایش تلاش نمیکند، غیر از اینها قد او به ۱۷۰ سانتیمتر هم نمیرسد.
بیشتر گلها و شوتهای مسی با پای چپ زده میشود اما حتی وقتی خرق عادت میکند و با پای دیگر ضربه میزند، اثر مشابهی دارد. براساس آمار استتس بام، او با پای راستش ۵۸ گل زده روی موقعیتهایی که براساس شانس گلزنی آماری بهتر از ۴۱/۴۷ درصد شانس گل نداشتهاند اما یک حفره وجود دارد. یکی از کارهای مخصوص مسی که مهر او رویش خورده، حرکت عمقی به محوطه جریمه از راست و ضربه زدن به توپ از گوشه شش قدم با پای چپ بوده. بر عکس آن به ندرت اتفاق افتاده و آمار منتشره در این مورد این ادعا را تأیید میکند. یورک میگوید: «آمار ثابت میکند او هرگز خودش را به جایی که مجبور شود با پای راست ضربه و گل بزند، نمیرساند. اگر این کار را میکرد، ما حاصل ضرباتش را میدیدیم. مشخصاً و احتمالاً هوشمندانه همیشه توپ را روی پای چپش میآورد اما این هم نکته جالبی در مورد او است.» بنابراین حالا که مسی در دهه چهارم زندگیاش پیش میرود و طبق معمول باید راه افت را در پیش بگیرد، نگاهی به کاستیهای اندک او کمک میکند به توضیح اینکه چرا در قله آسمان فوتبال اینگونه میدرخشد: کارهایی که او در انجامشان خوب نیست، آنقدرها اهمیت ندارد و وقتی نمیتواند کاری را بهتر از بقیه انجام دهد، به شما این اطمینان را میدهد که به ندرت نیاز به انجام آن کار دارد.
منبع: ESPN