در استقلال یکی هست که می تواند همه را آینده کند؛ آندره آ استراماچونی



سایت بدون – پشت درخشش شیخ دیاباته که با آن هت‌تریک به یادماندنی خاطرات گلزنی مامه تیام را در ذهن‌مان تداعی کرد و در پس طراوت برخاسته از بازی دلفریب مهدی قائدی و در ماورای واکنش‌های نجات‌بخش حسینی در واپسین دقایق و آن بازی متفاوتی که از علی کریمی در ۴۵ دقیقه دوم دیدیم (یک گل زد و یک پاس گل داد)، یک نفر ایستاده؛ آندره‌آ استراماچونی.
سرمربی استقلال را باید اول مرد این بازی نامید. چهره ساده و بی‌غل و غشی که نمایی از یک مربی جنتلمن و آینده‌دار را پیش روی‌مان تصویر می‌کند. حسن ادامه دادن با استراماچونی برخلاف وینفرد شفر این است که او اگر با استقلال به موفقیت‌های نسبی برسد، می‌تواند گزینه‌ای برای فردا باشد و حتی برای سال‌های متمادی سکان هدایت این تیم را در دست بگیرد. ویژگی که هرگز وینفرد شفر از آن بهره‌مند نبود. استرا برخلاف شفر یک مربی نوگرا و آینده‌دار است. انتخابی برای آتیه استقلال که اگر زیر چرخ‌دنده‌های این تیم به خوبی استخوان خرد کند، به گزینه‌ای طلایی برای تیم آبی بدل خواهد شد.
استراماچونی تا قبل از بازی با تراکتورسازی حتی با وجود بردهایی که مقابل سایپا و پارس جم به دست آورده بود و ایضاً بردهایی مقابل دیگر تیم‌ها، همچنان در دایره‌ای از بی‌اعتمادی سیر می‌کرد اما این برد از او چهره‌ دیگری ساخت و او را در قامت یک مربی کاربلد و عنصری مفید که می‌شود آینده را با او ساخت، تصویر کرد.
استراماچونی می‌دانست که پیروزی مقابل تراکتورسازی تا چه اندازه وجهه‌اش را در فوتبال ایران تغییر خواهد داد. او آگاه بود که مغلوب ساختن یکی از مدعیان آن هم در خانه و در شرایطی که ۸ سال از آخرین برد استقلال در تبریز می‌گذرد، چه محاسنی به همراه خواهد داشت.
استراماچونی به همین دلیل کوشید در نقش یک مربی بی‌نقص قد علم کند. او چه در مهره‌چینی ابتدای بازی و چه در بازیخوانی و چه در تعویض‌ها مرد اول این میدان بود. استراماچونی در شرایطی که عنصر مهمی همچون داریوش شجاعیان را در اختیار نداشت و متعاقباً چشمی و باقری را هم از دست داده بود، بی‌آنکه از غیبت این بازیکنان احساس یأس و ناامیدی کند به خوبی از دیگر بازیکنان خود بازی گرفت. او به جای شجاعیان از علی کریمی در آن پست حیاتی و مهم بهره گرفت که مزد انتخابش را هم گرفت. کریمی به واقع یکی از ستون‌های پیروزی بزرگ در تبریز بود.
انتخاب طلایی استراماچونی در این میدان اما بازی گرفتن دوباره از شیخ دیاباته و قرار دادن مهدی قائدی ریزجثه در کنارش بود؛ یک زوج‌سازی کاملاً حرفه‌ای؛ یک پلیتیک اساسی به همتایش مصطفی دنیزلی. شاید افندی تصور می‌کرد استراماچونی به مانند بازی‌های قبل از یک مهاجم بهره بگیرد اما استراماچونی این بار از ۲ بازیکن هجومی استفاده کرد تا موقعیت‌های بیشتری به دست آورد که آورد.
البته که بازی‌های نه چندان امیدبخش دیاباته در میدان‌های گذشته جایی برای اعتماد دوباره باز نمی‌کرد اما استراماچونی به درک والایی از حفره‌های ایجاد شده در قلب دفاع تراکتورسازی رسیده بود و به همین دلیل سرعت را به آن نقطه برد تا تیمش بیش از آنکه تصور می‌شد به موقعیت‌های گلزنی دست یابد.
استراماچونی علاوه بر گزینش صحیح ترکیب اولیه، در خواندن دست حریف نیز بسیار باتجربه عمل کرد؛ همچونی یک مربی کاردان. تعویض‌های او در نیمه دوم تأییدی است بر این ادعا اما به واقع اگر بخواهیم این حسن بزرگ استراماچونی را به اثبات برسانیم باید به وضعیت تاکتیکی استقلال در نیمه دوم اشاره کنیم. او تیمش را هرگز با هیبت تیمی محافظه‌کار به میدان راهی نکرد.
 استراماچونی به واقع برد می‌خواست که آنگونه از تیمش در نیمه دوم بازی گرفت. تیمی که هرگز میلی به دفاع کردن ندارد و پی‌درپی یورش می‌برد و یورش.
برای اینکه درک بهتری از سرمربی کنونی استقلال داشته باشیم باید گوشه چشمی بیندازیم به مصاحبه او بعد از این برد بزرگ. آندره‌آ استراماچونی بی‌آنکه مغرور شود با جملاتی متواضعانه مقابل خبرنگاران قرار گرفت تا در هفته‌هایی که برخی مربیان به سوی این و آن می‌تازند و بی‌رحمانه لب به رسواگری می‌گشایند به اول مرد اخلاق نیمکت‌ها بدل شود. آری، این است استراماچونی، مردی بازیخوان و فروتن.

مطلب پیشنهادی

حتما باید دید/ درباره الی؛ پایان تلخ یا تلخی بی پایان

سایت بدون – فیلم «درباره الی» (۲۰۰۹)، به کارگردانی و نویسندگی اصغر فرهادی، یکی از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *