چگونه یک بازی فکری،زمینه‌سازفرار اسرای متفقین شد؟/ «اسب تروا» در زندان‌های مخوف هیتلر

سایت بدون – «مونوپولی» یک بازی فکری با محوریت مباحث اقتصادی است؛ یک بازی محبوب که در سال ۱۹۳۵ توسط شرکت برادران پارکر ساخته و بعدها، نمونه‌های کپی شده‌ای از آن در دنیا طراحی و عرضه شد. ما در ایران، نوعی از این بازی را با نام «روپولی» می‌شناسیم. احتمالاً بسیاری از خوانندگان این مطلب، تجربه بازی با روپولی را داشته‌اند، اما شاید هیچ‌کدام از آن ها حتی فکر هم نکرده‌اند که روزی روزگاری، این بازی فکری، اسباب و کمک دست اسرای متفقین برای فرار از اردوگاه‌های آلمان نازی بوده‌است!
روزهای خوب و بد هیتلر
هیتلر در سال‌های آغازین دهه ۱۹۴۰، مست قدرت و پیروزی بود. آلمان‌ها توانسته بودند در تمام جبهه‌ها پیشروی کنند؛ فرانسه، هلند، بلژیک، چک، اسلواکی، اتریش، نیمی از لهستان، دانمارک و نروژ، به اشغال نازی‌ها درآمده بود و حالا، هیتلر می‌خواست در راستای آرزوهای جنون‌آمیز و بلندپروازانه‌اش، مسکو و لندن را هم به زانو درآورد. طی این مدت، میلیون‌ها نفر از نیروهای متفقین، کشته شده بودند و میلیون‌ها نفر به اسارت آلمان‌ها درآمده و سر از اردوگاه‌های اسرای جنگی درآورده بودند. آلمان‌ها در برخورد با اسرای جنگی، رفتاری دوگانه از خود نشان می‌دادند؛ اسرای بریتانیایی و بعدها، آمریکایی و کانادایی، در اردوگاه‌هایی نگهداری می‌شدند که منطبق با کنوانسیون ژنو طراحی و اداره می‌شد؛ اما اسرای اروپای شرقی، به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده می‌شدند تا زیر فشار ناشی از کار سنگین روزانه و کمبود مواد غذایی، به تدریج کمر خم کنند و بمیرند. دلیل اصلی این وضع بغرنج، افزون بر سوءنیت آلمان‌ها، از هم پاشیدگی بنیان کشاورزی و تولید مواد غذایی به دلیل شیوع جنگ در سراسر دنیا بود. این مسئله باعث شد که سازمان صلیب‌سرخ، به عنوان تنها نهاد بین‌المللی باقی مانده و فعال از «جامعه ملل» سابق که هنوز می‌شد به کارایی آن امید داشت، وارد میدان شود تا دست کم در برخی مناطق، از شرایط سخت اسرای جنگی طرفین که آمارشان سر به فلک می‌زد، اندکی بکاهد. در همین زمینه بود که موضوع مبادله بسته‌های غذایی و … برای تأمین مایحتاج اسرای دو طرف، مطرح شد.
بسته‌های اسرارآمیز
هیتلر در ابتدای کار، موافق این مبادله نبود؛ به زعم او، آمار اسرای متفقین در اردوگاه‌های آلمان، بسیار بیشتر از اسرای آلمانی در اردوگاه‌های متفقین بود و این برنامه، فقط شرایط را برای دشمنان نازی‌ها سهل‌تر می‌کرد. اما وقتی پس از سال ۱۹۴۲، به تدریج وضعیت آلمانی‌ها رو به ضعف گذاشت و به ویژه در جبهه شرق، بر حجم آلمانی‌های به اسارت گرفته شده، افزوده شد، نظر پیشوای نازی‌ها تغییر کرد و به این مبادلات، رضایت داد. به این ترتیب، فضایی برای برقراری ارتباط طرفین با اسرایشان به وجود آمد؛ فضایی که البته، بیشتر به نفع متفقین شد تا نازی‌ها! واقعیت آن بود که متفقین توانسته‌بودند با اعمال نفوذ در سازمان صلیب سرخ جهانی، بسته‌هایی را برای اسرایشان تدارک ببینند که از هر نظر آن ها را برای فرار آماده می‌کرد؛ چطور؟ عرض می‌کنیم!
رودست بزرگ!
در بسته‌ای که توسط صلیب سرخ در اختیار آلمانی‌ها قرار می‌گرفت تا بین اسرای متفقین در اردوگاه‌ها توزیع شود، مقداری مواد غذایی و یک بسته حاوی کتاب‌های کنترل شده و بازی‌های سرگرم‌کننده بود تا اوقات اسارت را با آن ها سپری کنند. یکی از این لوازم سرگرم‌کننده، بازی مونوپولی یا همان روپولی خودمان بود! آلمانی‌ها، خودشان هم عاشق مونوپولی بودند و البته، اشکالی نمی‌دیدند که سربازان اسیر متفقین با آن مشغول باشند و کمتر دردسر درست کنند؛ غافل از این‌که این بازی، خود دردسر بود! متفقین با همکاری شرکت ودینگتون، یکی از سازندگان بازی در بریتانیا و در قالب یک طرح فوق سری، صفحات مونوپولی را تبدیل به نقشه فرار کرده بودند. خلبانان و افسران ارشد متفقین، توجیه شده بودند که باید محتویات بسته روپولی را به دقت وارسی کنند. در بازی مونوپولی، خانه‌ها، محل پارکینگ خودروهای بازیکنان بود و یک پارکینگ اصلی وجود داشت که اشغال آن توسط بازیکن، امتیاز اصلی را نصیبش می‌کرد. طبق آموزش‌هایی که به افسران و خلبانان متفقین داده شده بود، آن ها باید نقشه‌ای را که بین مقوای بازی جاسازی می‌شد، می‌یافتند و آن را به شکل مشخصی روی صفحه بازی قرار می‌دادند تا نقطه ریز و قرمز روی پارکینگ اصلی، نقطه فرار و عبور آن ها از مرز را مشخص کند. داخل بسته بازی، دستمالی ابریشمی گذاشته شده بود که ظاهراً هنگام بازی آن را زیر تجهیزات پهن می‌کردند؛ اما در واقع این دستمال، پس از شست و شو و طی فرایندی ساده، اما دور از ذهن، مبدل به نقشه‌ای دقیق از اروپا می‌شد که می‌توانست راه و چاه را به اسرای فراری نشان دهد. در تاس و تعدادی از مهره‌ها، قطعاتی برای ساخت قطب‌نما و دیگر تجهیزات مورد نیاز فرار تعبیه شده بود و افزون بر این، در همان لایه مقوایی، یکی دو اسکناس آلمانی و فرانسوی هم گذاشته بودند تا اسیر فراری بتواند از آن ها برای رفع نیازش، استفاده کند. جالب این‌جاست که آلمانی‌ها با تمام احتیاطی که به خرج می‌دادند، نتوانستند پی به کلک متفقین ببرند. آن ها تا پایان جنگ گمان می‌کردند که نیروهای مقاومت مردمی در اروپا، مسئولیت جابه‌جایی اسرای فراری را برعهده دارند و نقشه‌هایی که از اسیران بازداشت شده هم کشف می‌شود، متعلق به آن هاست. در حالی که بخش مهمی از فرارهای موفق اسرای متفقین، با استفاده از همین بسته اسرارآمیز، یعنی بسته بازی «مونوپولی»  ممکن و میسر می‌شد. راز بازی «مونوپولی» تا چند سال بعد از شکست قطعی آلمان فاش نشد؛ اما بعدها، شرکت تولید کننده آن، از این راز به عنوان یک اهرم مناسب برای تبلیغ کالاهایش استفاده کرد. به این ترتیب، «مونوپولی» به عنوان «اسب تروا»یی عمل کرد که به درون زندان‌های مخوف هیتلر فرستاده شد و تعداد زیادی از اسرای زندانی و در بند را نجات داد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «کارکردن خر و خوردن یابو»

سایت بدون – ضرب‌المثل «کار کردن خر و خوردن یابو» به وضعیتی اشاره دارد که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *