سایت بدون -آیا داستانی که در فیلم « مرد ایرلندی» ساخته مارتین اسکورسیزی روایت می شود، یک داستان واقعی است؟اگر این داستان واقعی نیست، آیا این فیلم ، روایت مهمی است؟ این سؤالاتی است که منتقدان پس از انتشار فیلم مارتین اسکورسیزی در ماه گذشته مطرح کردند
خود این فیلم هیچ گاه ادعا نمی کند که بازگو کننده روایت دقیقی از مرگ اسرارآمیز جیمی هوفا است و اسکورسیزی معتقد است که بینندگان درگیر “واقعیت” این پرونده چیزخاصی را از دست نمی دهند. او به ایندی وایر گفت: “ما نمی گوییم که واقعیت را می گوییم.ما داستان خود را می گوییم.”
این کتاب به طور مستقیم از کتاب «من شنیده ام که خانه ها را رنگ می زنی » اقتباس شده است ، کتابی که در سال ۲۰۰۴منتشر شد نویسنده آن ، کارآگاه سابق قتل چارلز براندت ، در برابر هر کلمه ای از اعترافات مرگبار فرانک شیران مورد اعتراض قرار دارد. صحت کتاب براندت بیش از یک دهه و مدتها قبل از ورود به صفحه نمایش توسط روزنامه نگاران و اعضای خانواده هوفا به چالش کشیده شده است و به طور طبیعی آن ها از موفقیت فیلم رنج می کشند
مهمترین نقطه های تردید در مورد اعتراف فرانک شیران چیست؟ در اینجا مختصر به شرح این مطلب می پردازیم که چرا منتقدین و مورخان نسبت به ادعاهای وی اینقدر شک دارند:
من شنیده ام که تو خانه ها را رنگ می زنی؟
همه چیز از عنوان کتاب چالز برانت شروع می شود ، جایی که حیمی هافا در اولین باری که فرانک شیران را می بیند به او می گوید:« من شنیده ام که تو خانه ها را رنگ می زنی» این اصطلاح یک رمزگشایی خاص خودش را دارد ، فرانک شیران می گوید ؛ مراد از این جمله خونی است که پس از شلیک گلوله روی دیوار خانه ها پاشیده می شود و روی زمین جاری ی شود
این جمله که نماد یک خشونت شاعرانه است از سوی ناشرکتاب به عنوان اسم کتاب برگزیده می شد عنوان پیشنهادی برانت « فکر می کرد اخراج شده » بود که عاقبت عقب نشینی کرد.در مورد جمله ای که مورد بحث است ، کارشناسان حوزه جرم وجنایت آن را زیر سئوال می برند.بیلی تونلی می گوید که خانه های نقاشی شده به هیچ وجه در ادبیات گانگستری و مافیایی آمریکایی اصطلاح مرسومی نبوده ، درست است که زبان عامیانه اوباش می تواند در مناطق خاص و باندهای خاص دارای اصطلاحات انحصاری باشد اما این که جمله ای را در طول یک قرن گذشته هیچ کس حتی خود برانت نشنیده باشد ، بسیار عجیب است
نامه جعلی هوفا
اولین چاپی که از این کتاب منتشر شد به خاطر جعل یک نامه از سوی فرانک شیران معدوم شد.خود برانت بود که برای معلوم شدن اصالت نامه آن را به آزمایشگاه فرستاد ، پاسخ این بود که :« این یک جعل خنده دار است » و گفته شده این نامه نه در سال ۱۹۷۴ که در سال ۱۹۹۴ نوشته شده است و امضای پای نامه هم از یکی نامه های دیگر جیمی هوفا برداشته شده است . این نامه جعلی هر چند محتوای خیلی مهمی نداشت اما صداقت فرانک شیران را به شدت مخدوش کرد.
شیران پس از انتشار کتاب در مورد خیلی از سووال ها سکوت می کرد و نمی توانست به آن ها پاسخ دهد و در جواب فقط می گفت که بگذارید که کتاب خودش حرف بزند ، برای همین برخی اعتقاد دارند که فرانک شیران در خیلی از موارد بزرگنمایی نکرده و به خاطر این که کتاب آن قدر جنجالی شود که به سود مالی خوبی برسد تا ارثیه ای مناسب برای دخترانش به همراه داشته باشد ، برای همین است که او نقش خودش را دربسیاری موارد بزرگ و بیشتر کرده است .
ترور جان اف کندی
یکی از ادعاهای عجیب و غریبی که فرانک شیران انجام داده و یکی از مواردی است که در فیلم مرد ایرلندی هم به نمایش گذاشته شده ، نقش او در ترور جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۹۶۳ است . او این نظریه را ارائه می دهد که شبکه های گانگستری و مافیایی به خاطر انتقام از موج سرکوب علیه جنایات سازمان یافته از سوی کندی و برادرش کندی را ترور کردند .
شیران در کتاب ادعا می کند که او قبل از ترور سه اسلحه را برای کشتن کندی در دالاس تحویل داده بود ، کاری که با دستور جیمی هافا و رئیس اوباش یعنی راسل بوفالینو انجام شد.
این روایت با روایت متداول که لی هاروی اسوالد اسلحه را خود با نام مستعار با سفارش پستی خریداری کرده است ، مغایرت دارد. اما با توجه به عتراف چاکی اوبراین پسرخوانده جیمی هافا بعید نیست که رئیس تیمسستر بخاطر تحقیقات جنایی که از او می شد، در قتل رئیس جمهور کندی نقش داشته باشد ، این به آن معنا نیست که قبلا در این باره تحقیق نشده باشد ، به او شک شده بود اما کمیته تحقیقات ۱۹۷۹ اعلام کرد:« جیمی هوفا که می دانست به خاطر تحقیقات دادگستری تا چه اندازه زیر ذره بین است ، بعید است دست به کار تا این اندازه خطرناک بزند » و او را مبرا دانست
اگر به این نکته توجه داشته باشید که شیران ادعا کرده که در جریان خلیج خوک ها برای سیا اسلحه و لباس حمل کرده ، بیشتر به واقعیت ماجرا شک می کنید.
کشتن جوی دیوانه
یکی از صحنه های تأثیرگذار فیلم ، قتل جو گالو یا جوی دیوانه Crazy Joe” توسط فرانک شیران است در خانه صدف اومبرتو در نیویورک اما وقتی داستان واقعی به میان می آید ، حرف های متناقض بسیاری وجود دارد.
شاهدان عینی قاتل را مردی کوتاه تر از شیران توصیف کرده اند که شباهت بسیاری به یکی از گانگسترهای معروف آن زمان یعین سانی پینتو معروف به دی بیاز داشت .سینا اساری بیوه جو گالو رسما قاتل را یک ایتالیایی کوتاه قد و کمی چاق معرفی می کند و پیت یونانی محافظ گالو که در حمله زخمی شد،رسما شهادت داد که قاتل دی بیاز است
او قبلاً دیگران را به قتل هوفا متهم کرده بود
در سال ۱۹۹۵ ، شیران به فیلادلفیا دیلی نیوز گفته بود: “من هوفا را نکشتم و هیچ ارتباطی با این قتل نداشتم.” شش سال بعد او به موزه موبی گفت که قاتل فیلم سالی باگز است که در فیلم در ماشینی حضور دارد که جیمی هافا را به قتل گاهش می رساند
مساله وقتی معما وار می شود که شیران در کتاب « شنیده ام خانه ها را رنگ می کنی؟» گفته است که از زاویه مناسب دوبار به جیمی هافا شلیک کرده ام اما در بستر مرگ وقتی از او می خواهند که به قتل جیمی هوفا اعتراف کند می گوید :«من فقط پشت کتاب ایستاده ام »
در سال ۲۰۰۵ ، از باقیمانده خون در کفپوش چوبی خانه ای که گفته شد هوفا در آن کشته آزمایشات دی ان ای گرفته که بی نتیجه بود تا رمز و راز ادامه داشته باشد
ترجمه :افشین خماند