نگاهی به سریال «بازی نقاب‌ها» که این شب ها از شبکه دوم سیما پخش می شود/یک عاشقانه بومی

Image result for ‫بازی نقاب‌ها‬‎
سایت بدون -سال‌هاست که بسیاری از کارشناسان رسانه‌ای و تلویزیونی از ضرورت ساخت سریال‌هایی با مضامین و موقعیت بومی و قومیتی حرف می‌زنند و بر پایتخت‌گریزی و آپارتمان‌زدایی از سریال‌های تلویزیونی تأکید می‌کنند؛ اما کمتر شاهد این بودیم که کارگردان‌های ما به سراغ قصه‌های بومی و محلی بروند و حکایت‌های آنجا را روایت کنند. برخی هم که به سراغ جغرافیایی غیر از تهران رفتند، بافت جغرافیایی بومی و منطقه‌ای را به‌عنوان لوکیشن قصه خود برگزیدند اما خود قصه و عناصر و مؤلفه‌های آن باز هم پیروی از همان الگوهای مألوف بود. اما این بار با سریالی به اسم «بازی نقاب‌ها» در شبکه دو مواجهیم که نه فقط لوکیشن و موقعیت سریال که ذات و ساختار قصه و بافت دراماتیک آن مبتنی بر موقعیت و مفاهیم قومی و بومی است. سریالی که تلاش کرده تا در پس قصه خود به بازنمایی فرهنگ و آداب و رسوم قومی هم بپردازد و آن را در بستری دراماتیک صورت‌بندی کند. جالب اینکه به سراغ قوم ترکمن رفته که کمتر درباره آنها گفته و روایت شده است. فارغ از کم وکیف سریال آنچه در همان نگاه نخست، ارزشمند به نظر می‌رسد رویکرد و پارادایمی است که بر این مجموعه حاکم بوده و از هویتمندی با قوامی برخوردار است. سریالی که کمک می‌کند بویژه مخاطبان جوان‌تر با اقوام ایرانی آشنا شده و ایران را در تهران و زندگی‌های کلانشهری خلاصه نکنند. بازی نقاب‌ها بنیان درام خود را بر پایه یک تضاد و کشمکش دراماتیک قرار داده تا بر اساس پارادوکس‌های برساخته این موقعیت هم تعلیق بیشتری به قصه خود ببخشد و هم کشش لازم را برای دنبال کردن یک سریال فراهم کند. اختلاف دو طایفه قلیچ و خالدقلی که منجربه ازدواج صحرا و یاشار به‌عنوان خون‌بس می‌شود، بنای محکمی از درام و فراز و نشیب‌های آن را خلق می‌کند تا در پس آن مخاطب با پیرنگ قصه و جلوه‌های بیرونی آن ارتباط برقرار کند. ماجرای عشق نافرجام یاشار و آلما همچنین مافیای گندم و جدال بین دولت‌خان و گوهرشاد به مثابه دو قطب این کشمکش دراماتیک موجب شده تا قصه هم از یک پتانسیل درونی و هم یک التهاب بیرونی برخوردار شده که در نسبت با کلیت قصه این قابلیت را پیدا کند تا مخاطب را به درون درام کشیده و با خود درگیر کند.
شاید در میان بازیگران این مجموعه بیش از همه آزیتا حاجیان نظر مخاطب را جلب کند نه لزوماً به‌دلیل سابقه بازیگری و شناختی که مخاطب از او دارد بلکه به‌دلیل شخصیت گوهرشاد که او نقشش را بازی می‌کند. زنی مستقل و محکم که علی‌رغم مصائب و مشکلاتی که دارد مقاومت و ایستادگی‌اش ستایش‌برانگیز است. او در عین اینکه به سنت‌های بومی و قومی خود پایبند است و لباس و پوشش ترکمنی او نماد این معناست اما به‌عنوان یک زن اجتماعی و امروزی هم فعالیت می‌کند و شخصیت کنشگری دارد نه کنش‌پذیر. کینه‌ای که دولت‌خان از طایفه قلیچ دارد، باعث شده تا مدام به فکر انتقام بیفتد که با ازدواج برادرزاده‌اش و صحرا نقشه‌هایش نقش بر آب شده و از این‌رو راهی بیمارستان می‌شود. گره‌افکنی‌های قصه در درون یک ساختار طایفه‌ای طراحی شده و درنهایت گره‌گشایی با ارجاع به تجربه‌های انسانی مثل عشق، هموار می‌شود.
سید رضا صائمی/منتقد سینما

مطلب پیشنهادی

حتما باید دید/ بابل؛لایه های زیرین ارتباطات انسانی

سایت بدون – فیلم بابل (Babel) محصول سال ۲۰۰۶، به کارگردانی الخاندرو گونزالس اینیاریتو، یکی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *