سایت بدون -پیتر شیلتون پنجاه سال پس از اولین بازی ملیاش با پیراهن انگلیس و ۳۰ سال پس از آخرین بازیاش به عنوان یکی از بزرگترین دروازهبانان تاریخ جام جهانی در جام ۹۰ ایتالیا، به گذشتهاش پرداخته است. او بیش از هر بازیکن دیگری پیراهن تیم ملی انگلیس را پوشیده است و یک رکورد جهانی مهمتر هم دارد: او رکورد بیشترین بازی رسمی در فوتبال حرفهای را در اختیار دارد. او در سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۹۷، ۱۳۹۰ بازی رسمی انجام داده است. نزدیکترین رقیب او روجریو سنی از برزیل است که ۱۲۳۴ بازی رسمی داشته است. ژاوی، رهبر ارکستر خط میانی هم ۱۱۳۵ بازی رسمی داشته که بیشتر آنها برای بارسلونا و تیم ملی اسپانیا بوده است.
شیلتون در سه جام جهانی بازی کرده است. او رکورد کلینشیت در جام جهانی را هم دارد و در ۱۰ بازی، دروازهاش را به روی حریفان بسته نگه داشته است. شیلتون همچنین دو بار با ناتینگهام فارست فاتح جام باشگاههای اروپا شده است. پس از بازنشستگی شیلتون، کمتر کسی به هنر دروازهبانی او پرداخته است اما او حالا به بررسی نقاط ضعف دروازهبانان فعلی لیگ برتر پرداخته است.
شیلتون ۷۰ساله، در هتلی آرام در کولچستر، صحبتهایش را با پرداختن به گذشته آغاز میکند: «پس از ۳۰ سال حضور در میدان، چند چیز است که به آنها افتخار میکنم. سه چیزی که برایم بیش از همه اهمیت دارند اینها هستند: رکورد بیشترین بازی رسمی در فوتبال، چرا که نشان میدهد من تا چه حد استمرار داشتهام و برای مدتی طولانی بازی کردهام؛ رکورد ۱۲۵ بازی ملی برای انگلیس که در کنار رکورد قبلی قرار میگیرد و رکورد مشترک کمترین گل خورده در جام جهانی (بیشترین کلینشیت) با فابین بارتز اما این برایم رکورد اصلی میشد، اگر آقای مارادونا نبود.»
شیلتون افسوس میخورد که با وجود تمام دستاوردهایش، بیش از هر چیز به این دلیل در خاطرهها مانده که قربانی دیهگو مارادونا شده است. مارادونا در مرحله یکچهارم نهایی جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک، با دست دروازه شیلتون را باز کرد. او میگوید: «دلایل ماندگار شدن این ماجرا برای من خوشایند نیست. من هر کاری که میتوانستم انجام دادم و آن عکس مشهور نشان میدهد که فاصله من با توپ از فاصله سر او با توپ کمتر است. به همین دلیل بود که او با دست به توپ ضربه زد. همیشه مردم میگویند: او بالاتر از تو پرید اما اینطور نیست. او تقلب کرد.»
صدای او محو میشود. آیا یک عذرخواهی ساده میتوانست دردهای شیلتون را تسکین بخشد: «این کار باعث آرام شدن کل تیم انگلیس میشد، نه تنها من، کل تیم انگلیس زجر دید، چون او تقلب کرد. مردم این روزها درباره VAR غر میزنند اما اگر در آن هنگام VAR بود، فوقالعاده میشد. او تفسیری متفاوت از این ماجرا داشت و گفت که آن ضربه، دست خدا بود اما او عذرخواهی نکرد و نشان نداد که پشیمان است.»
مارادونا چند سال پیش از او خواست که در یک برنامه تلویزیونی در کنارش حضور یابد اما شیلتون آن را رد کرد: «من همیشه این موضع را داشتهام، چون به من یاد دادهاند که به فوتبال احترام بگذارم. من دیدهام که سایر بازیکنان تقلب میکنند، آن را میپذیرند و عذرخواهی میکنند اما رفتار او نشان میدهد که چرا خصومت برقرار است. چند بار به ما پیشنهاد شد که این کینه را فراموش کنیم اما او عذرخواهی نمیکند و من هم با او دست نخواهم داد و او را نمیپذیرم. من همیشه میگویم او بهترین بازیکن تاریخ است اما به عنوان یک ورزشکار احترامی برایش قائل نیستم و هرگز به او احترام نخواهم گذاشت. همانطور که تری بوچر هرگز این کار را نخواهد کرد.»
اما دومین گل مارادونا در آن مسابقه درست بود و باشکوه. او پنج بازیکن انگلیس را جا گذاشت و سپس شیلتون را هم رد کرد و گل زد. او پس از «گل دست خدا»، «گل قرن» را هم به ثمر رساند. شیلتون میگوید: «این گل کاملاً نشان میداد که او چه تواناییهایی دارد اما ما پس از اتفاقی که افتاده بود از نظر ذهنی شرایط خوبی نداشتیم. زمانی که میدانید یک نفر تقلب میکند، آن هم در چنان مسابقه بزرگی، دست و دلتان میلرزد. ما پس از آن گل در دفاعمان تمرکز لازم را نداشتیم اما باید بگویم که پیش از آنکه توپ به مارادونا برسد، روی گلن هادل خطا شد. با این حال شما نمیتوانید این گل را از مارادونا پس بگیرید. او کاری را انجام داد که در توانش بود.»
شیلتون هم کاری که میتوانست را انجام داد، هرچند به شیوهای کاملاً متفاوت. او پست دروازهبانی را متحول کرد. لیگ برتر چند سال پیش از آخرین بازی رسمی شیلتون که برای لیتون اورینت و در سال ۱۹۹۷ بود، راهاندازی شده بود و حیرتانگیز بود که او اولین بازیاش در دسته اول را در ماه مه ۱۹۶۶ انجام داد. شیلتون ۱۶ سال داشت و در حالی که گوردون بنکس داشت برای جام جهانی آماده میشد، او برای لستر سیتی مقابل اورتون به میدان رفت.
او میگوید: «اولین بازیام را مقابل ۳۰هزار نفر انجام دادم و در همان هنگام هم طرفداران لستر من را خوب میشناختند، چون اهل همان شهر هستم. آنها پشت سر من بودند، ولی من هیچ مشکلی از نظر اعصاب نداشتم. من و گوردون دوست هم بودیم و البته رقیب هم. من در طول آن سالها بازیهای گوردون را تماشا کردم و چیزهای بسیاری آموختم؛ همانطور که از تماشای بازیهای پیتر بونتی و لو یاشین درسهای زیادی فراگرفتم اما من همیشه به دنبال آن بودم که سبک بازی خودم را پرورش دهم. مهم نبود که در آن هنگام مربی دروازهبانها نداشتیم یا حتی دستکشهای دروازهبانی مناسبی هم نداشتم. من از دستکشهای پشمی استفاده میکردم. این دستکشها خیلی ابتدایی بودند و جلو دروازهها هم معمولاً گلآلود بود اما ذهنیت من و روحیه کاریام خیلی قوی بود. حتی در سنین پایین هم تمرین میکردم تا در کار با پا، نبردهای تک به تک و مشت کردن توپ قوی شوم.
من همیشه حس میکردم که چیزی فراتر از تمرین و جنبه فنی دروازهبانی وجود دارد. مسأله تنها شوت کردن و سانتر کردن نبود. من از نظر ذهنیت، تمرکز و فرماندهی به مدافعان نسخه مخصوص خودم را ساختم. مشخص است که مسأله تنها داد و فریاد زدن بر سر مدافعان نیست. مسأله این است که چطور به مدافعان اعتماد به نفس بدهید و البته آنها را هوشیار نگه دارید. دروازهبان میتواند همه چیز را ببیند.»
عجیب به نظر میرسد که تجربه دروازهبانی شیلتون را پس از بازنشستگیاش عملاً نادیده گرفتهاند. او میگوید: «گراهام تیلور پس از جام جهانی ۹۰ ایتالیا مربی انگلیس شد. او میخواست که من به کارم ادامه بدهم اما من میخواستم که از اوج فاصله بگیرم. او سپس از من خواست که مربی دروازهبانها شوم. پس در سپتامبر ۱۹۹۰، شروع به تمرین دادن کریس وودز و دیوید سیمن کردم و این کار را برای هفت ماه انجام دادم اما برایم مربی دروازهبانها شدن خیلی زود بود. من داشتم برای دربی کانتی، در لیگی بازی میکردم که حالا به آن لیگ برتر میگویند و حس میکردم که من دروازهبان شماره یک هستم. در اواخر دوران بازیام، نقش بازیکن-مربی را در پلیموث داشتم. من سه سال و نیم آنجا بودم و به نظرم کارم را خوب انجام دادم اما پلیموث فاصله زیادی با بقیه جاهای انگلیس دارد. اگر این کار را در مرکز کشور انجام میدادم، احتمالاً فرصتهای بهتری در مربیگری یا مدیریت نصیبم میشد. چند نفر درباره کار از من پرسوجو کردند. آنها گفتند: میتوانی رزومهات را بفرستی؟ من هم گفتم: من با شما حرف میزنم اما حتی یک ورق کاغذ هم برایتان نمیفرستم. من از این شغل دور شدم اما در این ده سال، دروازهبانیها را میبینم، ناامید میشوم.
به همین دلیل است که این فیلم به نام رازهای شیلتون را ساختم، چون هنر دروازهبانی چیزی است که روی آن وسواس دارم. تکنیکهای دروازهبانی و بیش از همه استمرار در آن، که پایه موفقیت در هر ورزشی است، بسیار مهم است. اگر شما تکنیک مناسب را داشته باشید نهتنها کارهای بزرگی انجام خواهید داد که از خیلی از کارهای بد هم اجتناب خواهید کرد. رازش همین است. دروازهبانها لزوماً بر مبنای واکنشهایشان قضاوت نمیشوند. قضاوت درباره دروازهبانها بر اساس اشتباهاتشان است.»
شیلتون امیدوار است که این فیلم ۴۳ دقیقهای اسپانسر خوبی پیدا کند: «در پنج سال گذشته به این فکر کردهام: من از نقطه نظر فنی، مطمئن نیستم که دروازهبان در آنجا چه میکند. به همین دلیل، شروع کردهام به مشاوره دادن. من نمیخواهم به صورت تماموقت به این کار بپردازم اما صحبت با دروازهبانها در زمینه حرکات بدنشان و کار با پایشان جذاب خواهد بود. مثلاً آرسنال؛ من اینکه ینس لمان، دروازهبان آلمانیشان، آنطور مسئولیتپذیر بود را دوست داشتم. او خودش را مخفی نمیکرد. آنها حالا دروازهبان آلمانی جدیدی دارند؛ برند لنو که خیلی خوب کار کرده است اما دو گلی که او پس از کریسمس مقابل چلسی دریافت کرد، نشان میدهد که دروازهبانی تکنیک خود را از دست داده است.
تمرینات امروزه به دنبال پرورش واکنشهای سریع است اما مربیان به دروازهبانهای جوان لیگ برتر نمیگویند که چطور تکنیکشان را پرورش دهند. گل اولی که لنو مقابل چلسی دریافت کرد به دلیل اشتباه محض او در تشخیص حرکت توپ بود. او نتوانست در وضعیت خوبی قرار بگیرد چون قدمهای بلندی برداشته بود. گل دوم هم از بین پاهای او وارد دروازه شد. این روزها، چند بار دیدهایم که دروازهبانها از بین پاهایشان گل میخورند؟ همه اینها به تکنیک بستگی دارد. من چند کار را آغاز کردهام اما مربیان دوران مدرن توصیههای من را نمیخواهند.
اما مسائل اساسی که عوض نمیشوند. اگر دروازهبانها بتوانند برخی کارهای پایه را درست انجام دهند، استمرار بهمراتب بیشتری خواهند داشت. برخی از آنها با تکنیکشان واکنشهای فوقالعادهای انجام میدهند اما زمانی که توپ از فاصله شوت میشود، دروازهبانها معمولاً تنها توپ را تماشا میکنند. تصمیم شما باید در کسری از ثانیه گرفته شود اما اولین حرکت شما باید این باشد که در سریعترین زمان ممکن، پاهای خود را در وضعیت درست قرار دهید. با داشتن پاهای سریع، میتوانید پیش از آنکه شیرجه بزنید، یک متر حرکت کنید. در این حالت در وضعیت بهتری برای شیرجه زدن هستید چون پاهای شما دیگر خیلی از هم دور نیستند. این روزها دروازهبانانی را میبینیم که به تمام بدنشان کش میدهند و شیرجه میزنند اما با این حال نزدیک توپ هم نمیشوند.»
شیلتون کدام دروازهبانهای مدرن را میپسندد؟ «من همیشه جیجی بوفون را دوست داشتهام. به نظرم آلیسون هم در لیورپول خیلی خوب است. در دوران من، نقطه ضعف برزیل دروازهبانهایش بود. حالا آلیسون و ادرسون دو دروازهبان برجسته در لیگ برتر هستند. آلیسون با وجود تنومند بودنش، خیلی سریع است. او همیشه به بدنش کش نمیدهد. ادرسون هم خوب است اما گلهایی میخورد که میتواند دریافت نکند. همانطور که در فیلم گفتهام، شما باید روی پاهایتان برقصید، نه اینکه بالا و پایین بپرید. اگر بسیاری از دروازهبانهای مدرن این تغییرات کوچک را داشته باشند، میتوانند عملکردشان را ۱۵ درصد بهتر کنند.»
اما نظر او درباره جوردن پیکفورد، دروازهبان شماره یک انگلیس چیست؟ «جوردن برای انگلیس عالی کار کرده است. او چندین واکنش حیاتی داشته و رفتارش واقعاً خوب است. او به خط دفاعیاش دستور میدهد و در زمینه زدن توپ با پا یکی از بهترینها است اما او کارهایی را هم انجام میدهد که میتواند در آنها بهتر باشد.»
شیلتون نمیخواهد درباره دفاع سرسختانهاش از برگزیت صحبت کند، یا اینکه به این بپردازد که چطور توانست به اعتیادش به قمار غلبه کند: «ماجرای قمار یک مصاحبه جداگانه میخواهد اما حالا، من میخواهم میراثی به جا بگذارم که مایه الهام نسل جدید دروازهبانها شود. حتی امروز هم اهمیت دروازهبانها را میبینیم. به لیورپول نگاه کنید. از زمانی که آلیسون و ویرجیل فندایک را آوردهاند، به سطح دیگری رسیدهاند.
یورگن کلوپ خیلی با برایان کلاف متفاوت نیست. زمانی که بازیهایتان را میبرید، تغییرات زیادی در ترکیب تیم نمیدهید. کلوپ بخشهای سخت کار را انجام داده و دروازهبانی مناسب و یک مدافع میانی واقعاً خوب را جذب کرده است. او هافبکهای خوبی دارد و مهاجمانش هم سریع و تیز هستند و گل میزنند. این تیم لیورپول من را یاد تیم فارست خودمان میاندازد. شما دروازهتان را بسته نگه دارید و این باعث میشود پسرانی که در جلو بازی میکنند کارشان را به خوبی انجام دهند. اگر شما گلهای احمقانهای دریافت کنید، تیم نابود میشود. آلیسون و فندایک دو غول هستند؛ آنها تنومند و با اعتماد به نفس هستند. آنها تأثیر فوقالعادهای گذاشتهاند و باعث شدهاند که سایر بازیکنان هم بهترین عملکرد خود را پیدا کنند. آنها ثابت کردهاند که فوتبال همچنان، در اصل همانی است که بود. همه چیز از عقب آغاز میشود. دروازهبان همچنان پایه و اساس موفقیت شما است.»
منبع: گاردین