ویروس کرونا مردنی نیست، باید زندگی با آن را یاد بگیریم

این ویروس مردنی نیست، باید زندگی با آن را یاد بگیریم

به نظر می رسد که کووید۱۹ تا زمان ساخت واکسن یا دارو با ما هست و هرچقدر محدودیت ها را برداریم تماس‌ها بیشتر و احتیاطات مردم کمتر می‌شود، امکان افزایش موارد وجود دارد. به همین دلیل هر وقت احتیاطات کمتر شود و رعایت نکات بهداشتی نادیده گرفته شود و شرایط محیطی انتقال برای ویروس امکان پذیرتر شود باید انتظار شروع یک موج دیگر داشته باشیم. هنوز در خصوص تاثیر دما بر فعالیت این ویروس و چگونگی فعالیت ان در فصل گرما اطلاعات زیادی وجود ندارد.

نیو صدر: بیشتر از دو ماه از شیوع کروناویروس در ایران گذشته است و در این مدت آمار روزانه مبتلایان این بیماری بارها کم و زیاد شده است، این اتفاق سوالات زیادی درباره زمان حل این بحران در ایران به وجود آورده است.

چندی پیش بعد از مدت‌ها آمار مبتلایان کروناویروس در ایران سه رقمی شد و بسیاری را نسبت به پایان زمان شیوع ویروس در ایران خوش‌بین کرد. اما افزایش دوباره این آمار این اوضاع را باز هم تغییر داده است. با این حال قباد مرادی، دانشیار و اپیدمیولوژیست دانشگاه علوم پزشکی کردستان، معتقد است این آمارها چندان اطلاعات دقیقی از وضعیت کنونی پاندمی در ایران نمی‌دهند.

او در این رابطه به خبرآنلاین می‌گوید: افزایش موارد روزهای اخیر به دلیل انجام تعداد تست بیشتر است، بهتر است که در ارتباط با وضعیت کرونا بیشتر درباره تعداد بستری‌ها قضاوت کنیم، چراکه به نظر می رسد که افراد زیادی به شکل بدون علامت یا خفیف این بیماری مبتلا می‌شوند، اما جمعیت بستری شده، افرادی با اوضاع وخیم هستند.

به گفته مرادی، نگاهی به وضعیت بستری‌ها نشان می‌دهد که اوضاع در ایران بهتر شده است، اما تا زمان ساخت واکسن باید منتظر موج‌های بعدی باشیم. 

این اپیدمیولوژیست می‌گوید:  بنابراین به نظر می رسد که کووید تا زمان ساخت واکسن یا دارو با ما هست و هرچقدر محدودیت ها را برداریم تماس‌ها بیشتر و احتیاطات مردم کمتر می‌شود، امکان افزایش موارد وجود دارد. به همین دلیل هر وقت احتیاطات کمتر شود و رعایت نکات بهداشتی نادیده گرفته شود و شرایط محیطی انتقال برای ویروس امکان پذیرتر شود باید انتظار شروع یک موج دیگر داشته باشیم.

مشروح گفت‌وگو خبرآنلاین با قباد مرادی را اینجا بخوانید:

بیشتر از دو ماه، از ابتدای شیوع کروناویروس در ایران گذشته است. وضعیت این روزهایمان را چگونه تحلیل می‌کنید؟‌

کشور ما نزدیک به دو ماه و نیم است که درگیرکروناست، حدود صد هزار نفر مبتلا شده و متاسفانه حدود ۶۴۰۰ نفر از هموطنانمان فوت کرده اند، این یعنی بر اساس آمار موارد  رسمی گزارش شده  ۶.۳ درصد مبتلایان جان خود را از دست داده‌اند. نگاهی به پراکندگی موارد گزارش شده نشان می دهد که در همه استان ها و تقریبا در همه شهرستان‌ها این ویروس گردش داشته است. تحلیل های مختلفی می توان در خصوص این عدد و رقم و همچنین پراکندگی بیماری ارائه داد. اگر خوش بینانه بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، در حال حاضر می توانم به عنوان یک اپیدمیولوژیست از ارتقا آمادگی کشور و نظام سلامت برای نمونه گیری از موارد مشکوک، تشخیص موارد و مراقبت و درمان انها در همه نقاط کشور که می تواند نشانه وجود یک نظام تشخیص و پیگیری و درمان موارد باشد خوش بین باشم. 

در روزهای ابتدایی همانطور که انتظار می‌رفت آمار روز به روز افزایش پیدا کرد، اما بعد از ۱۵فروردین در حالی که میزان تردد در خیلی مناطق افزایش یافت، ما شاهد کاش آمار مبتلایان بودیم؛ علت این ماجرا چیست؟

از زمانی که به صورت رسمی اولین موارد در کشور اعلام شدند، مداخلاتی به ترتیب در کشور صورت گرفت. همه می توانیم مداخلات کشور را از اول اسفند به بعد مرور کنیم. اولین مداخله آگاه‌سازی جامعه بود. سپس تعداد و شدت مداخلات افزایش یافت. بعد از آن زمان همه جامعه نسبت به بیماری و روش های کنترل آن آگاه شدند و اقدامات پیشگیری و محافظتی شخصی به عمل آوردند. پروتکل های متعددی برای جلوگیری از انتشار بیماری تدوین و اجرایی شد. در یک دوره دو هفته ای تا یک ماه به تدریج مسابقات ورزشی و سینماها تعطیل شدند، مدارس و دانشگاه ها تعطیل شدند، تجمعات زیاد محدود شد. نماز جمعه‌ها متوقف شد. به تدریج محدودیت ها بیشتر شد، در دوره ای برای مسافرت های بیرون شهری و سپس درون شهری محدودیت های زیادی اعمال شد. دولت از طریق ستاد مقابله با کرونا در سطح کشوری تا سطوح دیگر روزانه تصمیماتی اتخاذ و اجرایی می کرد.

این‌ها بخشی از اقدامات انجام شده برای مقابله با بیماری بود.  بخش دیگری از مداخله و کنترل توسط مردم برای محافظت خودشان صورت گرفت. اغلب مردم سعی در رعایت فاصله گذاری اجتماعی داشتند، بسیاری از مردم در مواقع لزوم از ماسک استفاده کردند، و بسیاری از نکات بهداشتی دیگر را رعایت می کردند. مداخلاتی را که من ذکر کردم همه موارد نیستند، اما مجموع همه این ها تاثیر زیادی در کنترل بیماری داشتند. بعد از ۱۵ فروردین اگر چه ممکن است که با اتخاذ سیاست تدریجی بازگشایی برخی از محدودیت ها برداشته شده باشد، اما بسیاری از مداخلات و بویژه تغییر رفتاری که در بخش زیادی از مردم ایجاد شد تاثیر به سزایی در کنترل بیماری داشته است. به نظر من مداخلاتی که از اول اسفند تا ۱۵ فروردین در ایران ایجاد شد، می تواند روی بهبود شرایط تاثیرگذار باشد.

معتقدم موضوع فاصله گذاری اجتماعی، تاثیر خودش را داشته است و باعث شده که ما انتظار نداشته باشیم به شرایط اوایل تا اواخر اسفند بازگردیم. اگر چه هنوز بسیاری از محدودیت ها پا برجاست و می تواند دلیل عدم افزایش باشد، اما اکنون همه ما از نظر رعایت نکات بهداشتی آدم‌های قبل از کرونا نیستیم، مثلا شما اگر به مردم در مراودتشان نظاره کنید به ندرت می‌بینید مردم با همدیگر دست بدهند. این موضوع درست است این روزها افزایش ازدحام در برخی از جاها  می تواند نگران کننده باشد و باید احتیاطات لازم را همه به عمل بیاوریم، اما فکر می کنم مداخلات تاثیر خودش را گذاشته است، و این کاهش موارد با توجه به مداخلات انجام شده قابل توجیه است.

در چند روز اخیر روند افزایشی در آمار دیده‌ شد، چه قضاوتی از این روند می‌کنید؟

افزایش موارد روزهای اخیر به دلیل انجام تعداد تست بیشتر است، بهتر است که در ارتباط با وضعیت کرونا بیشتر درباره تعداد بستری‌ها قضاوت کنیم، چراکه به نظر می رسد که افراد زیادی به شکل بدون علامت یا خفیف این بیماری مبتلا می‌شوند، اما جمعیت بستری شده، افرادی با اوضاع وخیم هستند. مشاهدات نشان می‌دهد، با توجه به اینکه ظرفیت آزمایشگاهی کشور برای انجام تست بیشتر شده و از افراد زیادی آزمایش گرفه می‌شوند، اما تعداد بستری کاهش پیدا کرده است.

در اوایل شیوع این بیماری در ایران آزمایشگاه های بسیار محدودی وجود داشت، و در دوره‌ای بیشتر از موارد شدید نمونه گرفته می‌شد. اما الان حتی در بعضی از استان‌ها چندین آزمایشگاه برای انجام تست وجود دارند. بنابراین دسترسی بیشتری ایجاد شده و ما می‌توانیم موارد خفیف را نیز مورد آزمایش قرار دهیم. بنابراین بهتر است براساس تعداد بستری و موارد وخیم وضعیت اپیدمی را بررسی و قضاوت کنیم. حتی آنالیز نرخ مرگ‌ ومیر کلی بویژه مرگ های بالای ۵۰ سال در هر منطقه می‌تواند به عنوان یک شاخص نسبی و نه قطعی به ما کمک می‌کند.

به طور کلی، این بیماری کمتر از ۴ ماه پیش شناسایی شده است و هم اکنون شناخت بیشتری از آن داریم. الان تقریبا می توان اظهار کرد که این این بیماری قابل ریشه‌کن شدن نیست، هنوز هیچ درمان یا واکسنی برای این بیماری وجود ندارد. تنها راه کنونی پیشگیری برای عدم ابتلا است. بعد از ان برای موارد ابتلا، تنها راه بهبود ارتقا سیستم خدمات پزشکی برای بیماران است، قضاوت من بیشتر بر این اساس است.  به نظر من عملکرد بخش درمان و بیمارستانی کشور ما، در خصوص مراقبت بیمارستانی خوب بوده است. یکی از نکات مهم برای مدیریت بیماری، جلوگیری از افزایش موارد بیمارستانی و نیازمند بستری و خدمات ای سی یو است. تا انجا که من اطلاع دارم در هیچ جای کشور در دوره اپیدمی کسی پشت در بیمارستان نماند. این نکته خوبی می تواند برای مدیریت بیمارستانی بیماران در کشور باشد.

از اهمیت نرخ مرگ‌ومیر در تحلیل وضعیت گفتید، این عدد حدود ۶درصدی در ایران چه چیزی را نشان می‌دهد؟

همانطور که گفتم اطلاعات درباره این بیماری بسیار بسیار کم است، دامنه گزارش نرخ کشندگی بیماری طیف وسیعی دارد. به طوری که گزارشاتی از میزان مرگ و میر یک در هزار تا ۱۵درصد گزارش شده است. به نظر می‌رسد در کشورهایی که فقط موارد علامت‌دار گزارش می‌شوند، نرخ کشندگی بیشتر است. هرچقدر سیاست‌ها به سمت تست گرفتن از موارد شدید  بوده این میزان بالا و در مواردی که امکان تست گرفتن از همه موارد شدید و خفیف و حتی بدون علامت بوده این میزان کمتر بوده است.

در کشور ما در ابتدای اپیدمی سیاست نمونه گیری از موارد شدید بود، اکنون با افزایش دسترسی به تست گیری از موارد خفیف تعداد تست بیشتری گرفته می شود. بعضی از مطالعات و گزارشات به نسبت بالای افراد مبتلا و بی علامت و یا خفیف اشاره می کند. بنابراین عدد نرخ کشندگی به شدت به تعداد تست گرفته شده بستگی دارد. البته در بین موارد بستری کیفیت ارائه خدمات بستری هم بسیار مهم است. من فکر می کنم با پزشکان حاذق و خدمات بیمارستانی که ما در کشور داریم، انتظار کلی این است که اگر مقایسه ها در شرایط مطلوب و یکسانی باشد، میزان کشندگی بیماران بستری در ایران از میانگین جهانی کمتر باشد.

موارد بدون علامت بیماری احتمالا خیلی زیاد است. برخی مطالعات حتی میزان۷۰ تا ۹۰درصدی بیماران بدون علامت را گزارش کرده اند. اگر این  بدون علامت‌ها مشخض شوند این عدد مرگ و میر خیلی پایین تر می‌رود. البته هنوز در خصوص نسبت افراد بدون علامت در دنیا اجماعی وجود ندارد. اخیرا مطالعه‌ای در یکی از استان های شمالی ایران انجام شده که نتایج ان مبنی بر ابتلای قبلی بین ۲۰ تا ۳۰درصدی جمعیت عمومی ان استان است. در این مطالعه یک جمعیتی به شکل اتفاقی گزینش شده اند و به شکل تلفنی دعوت شده اند و با اندازه گیری آنتی‌بادی در نمونه خونشان رد ابتلای قبلی آن‌ها به کرونا گزارش شده است.

اکنون مشخص شده است که هرچه سن بالاتر می رود افراد در مقابل این بیماری آسیب پذیرتر می شوند. ایتالیا یکی از پیرترین کشورهای دنیا است و میانگین سنی بالایی دارد، بخاطر همین قربانیان زیادی دارد.  اما خوشبختانه میانگین سن کشور ما ۳۱ یا ۳۲ سال است. همچنین در ایران میانگین سنی کسانی که فوت کردند بالای ۶۵ سال و بستری‌شدگان بالای ۵۵ سال است.

البته موضوعی هم باعث کاهش نرخ مرگ‌ومیر در ایران شده، شیوه زندگی ایرانیان و زندگی فرزندان با والدین است. بر اساس گزارش های رسانه ای نصف از افراد از  خانه سالمندان هستند. اما خوشبختانه سبک زندگی ما در ایران باعث شده چنین اتفاق رخ ندهد. در همه جای دنیا این بیماری افراد با سن و سال بیشتری را به بیمارستان می کشد، اما در ایران شیوه زندگی خانواده‌ها باعث شده که در دوران اخیر محافظت بسیار بیشتری توسط خانواده ها از افراد مسن صورت بگیرد است و چنین بحرانی به وجود نیاید.

اما این مخفی بون بیماری آن را ترسناک‌تر نمی‌کند؟

ترسناک نه اما باید محتاط ‌ترباشیم، بخشی زیادی از این احتیاط با رعایت همان قواعد فاصله گذاری اجتماعی و رعایت نکات بهداشتی تامین می شود. وقتی توصیه می شود که صرف نظر از اطلاع از وضعیت همه افراد،  باید چند متر از انها فاصله داشت بخاطر همین قضیه است. چراکه ممکن است هر کدام از ما به شکل پنهان این بیماری مبتلا باشیم و دیگران را هم مریض کنیم.

آقای دکتر، این روزها بحث‌های زیادی هم درباره شروع موج دوم و سوم کروناویروس در ایران می‌شود، این پیشبینی‌ها چقدر حقیقت دارد؟

بخشی از این پیش بینی ها ممکن است صحیح باشد، بخشی به رعایت نکات بهداشتی و بخشی هم به رفتار ویروس که هنوز کاملا شناخته شده نیست، بستگی دارد. به همین دلیل است که برخی از پیش بینی ها ممکن است، صحیح باشد و برخی ممکن است درست نباشد. آنچه که مشخص شده این است که این یک  ویروس است که می توان با اعمال سیاست‌های محدودیت کننده شدید تا حدی آن را کم و حتی متوقف کرد. اما الان با احتمال زیادی می‌توان گفت که این ویروس مانند بیماری سرما خوردگی و آنفلوآنزا با بشر خواهد بود. اگر چشم انداز تهیه داروی قطعی و یا واکسن در کوتاه مدت قطعی باشد، ممکن است اعمال این سیاست ها برای کوتاه مدت جواب دهد، اما اگر نباشد باید راه زندگی کردن با کووید را با کاهش خط رآن راتا حد ممکن در جامعه به کار گرفت.  بنابراین به نظر می رسد که کووید تا زمان ساخت واکسن یا دارو با ما هست و هرچقدر محدودیت ها را برداریم تماس‌ها بیشتر و احتیاطات مردم کمتر می‌شود، امکان افزایش موارد وجود دارد. به همین دلیل هر وقت احتیاطات کمتر شود و رعایت نکات بهداشتی نادیده گرفته شود و شرایط محیطی انتقال برای ویروس امکان پذیرتر شود باید انتظار شروع یک موج دیگر داشته باشیم. هنوز در خصوص تاثیر دما بر فعالیت این ویروس و چگونگی فعالیت ان در فصل گرما اطلاعات زیادی وجود ندارد.

به همین دلیل برخی کشورها مثل سوئد از  روش دیگری برای مقابله با این ویروس استفاده می‌کنند؛ این که اجازه بدهند جمعیت به بیماری مبتلا تا سیستم ایمنی همه افزایش پیدا کند. شما چنین روش‌هایی را تایید می‌کنید؟

همه نظام‌های سلامت دنیا رسالت شان این است که امید به زندگی را افزایش دهند و سلامتی مردم را تامین کنند. اما اکنون برای این سوال که واکسن و یا دارو چه زمانی برای این بیماری تولید می شود جواب مشخص و چشم انداز روشنی وجود ندارد. وقتی جواب این سئوال وجود ندارد، می بینیم که کشورهای مختلف راهکارهای مختلفی را در پیش گرفته اند. ماجرای قرنطینه چین و گزارش های که از ان منتشر می شد در اوایل این طور نشان می داد که بیماری با چنین شیوه ای در کوتاه مدت قابل از بین بردن است. اما این تجربه تقریبا در هیچ جای دنیا تکرار نشد، و حتی کشورهای که محدودیت های را اعمال کرده اند به تدریج به سمت بازگشایی می روند. کشورهای مختلف دنیا سیاست های متفاوتی برای مبارزه اتخاذ کرده اند.

سوئد یکی از کشورهای دنیا است که بالاترین شاخص های رفاهی را دنیا دارد و  چنین راهکاری را پیش گرفته است، پس این کار هم از سوی کشوری به کار گرفته و تجربه شده است باید ببینیم نتیجه نهایی چه می شود. اما این راه حلی است که چون شناخت زیادی از ویروس هنوز وجود ندارد نمی‌ توان آن را به سادگی توصیه کرد. برای پاسخ دادن به چنین سئوالی با شناخت بیشتر ویروس باید همه چیز را با هم دید و ترکیبی از متخصصان سلامت، اقتصاد، جامعه شناسی، می توانند به این سوال پاسخ بدهند.

در خصوص این روش بعضی این گونه استدلال می کنند که نصف جمعیت کشور ما زیر ۳۱ سال است، نسبت مبتلایان در این جمعیت زیر ۲۰ درصد است و مرگ و میر هم در این گروه ناچیز است، اگر این که افراد کم خطر به این بیماری مبتلا شوند، درصد افراد ایمن البته اگر ایمنی بیماری دائمی یا طولانی باشد، بیشتر می شود و چرخش ویروس کم می شود. با کمتر شدن چرخش ویروس ممکن است آرام آرام زندگی اجتماعی به حالت عادی برگردد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *