چگونه خود ما می توانیم استعدادمان شویم؟

http://www.ion.ir/content/modulefile/file/313808.jpg?width=800&height=600&bgcolor=eee

سایت بدون -همیشه این امکان وجود دارد که عوامل مخرب در راه پرورش کار معنادار، مانع ایجاد کنند. آنها ابتدا ما را درباره استعدادها و توانمندی‌‌هایمان می‌‌ترسانند: «شاید هر کسی‌ استعدادهای‌ خاصی‌ دارد… به غیر از تو… شاید برای‌ همین است که هنوز پیدایشان نکرده‌ای‌.»
«درست است، تو آن کار را خوب انجام می‌‌دهی‌ اما این یک استعداد نیست. آنقدر بزرگ یا مهم نیست که یک استعداد به حساب بیاید.»
تردید به خود، کشف استعدادها و عرضه آنها را به دنیا تعطیل می‌‌کند، مثلا:
– «قرار است (باید) به کسب درآمد فکر کنی‌، نه معنای‌ زندگی»
– «وقتی‌ بزرگ شدی‌ باید یک… بشوی‌. همه روی‌ این موضوع حساب بازکرده‌اند.»
– «اگر شجاع باشی،‌ از تو انتظار می‌‌رود که شغلت را رها کنی‌ و… را دنبال کنی‌. نگران پول نباش!»
– «طبیعی‌ است که آدم از کارش بدش بیاید. باید هم این‌طور باشد. اصلا تعریف کار همین است.»
– «ببین آدم باید بین این دو تا یکی‌ را انتخاب کند؛ یا دنبال کار مورد علاقه‌اش برود یا کاری‌ کند که افراد مورد علاقه‌اش را تامین کند.»
برای‌ غلبه بر تردید به خود و بایدها و انتظاراتمان، باید به پیام‌های‌ درون خود گوش دهیم. چه چیز ما را می‌‌ترساند؟ در فهرست قرارها یا بایدهای‌ خود چه داریم؟ چه کسی‌ این بایدها را تعیین کرده است؟ چرا؟
عوامل مخرب مانند کودکان نوپا هستند. اگر آنها را نادیده بگیرید، بلندتر سروصدا می‌‌کنند. معمولا بهترین کار این است که پیام‌ها را تصدیق و آنها را یادداشت کنیم. می‌‌دانم این کار برخلاف شهود و درون‌بینی‌ است اما یادداشت و تصدیق پیام عوامل مخرب، آنها را نیرومندتر نمی‌‌‌کند، بلکه بر قدرت ما می‌‌افزاید و از این رهگذر است که می‌‌توانیم بگوییم: «فهمیدم، حالا می‌‌دانم که از چه می‌‌ترسم، اما هر طور شده می‌‌خواهم آن کار را انجام دهم.»
دکتر مهدی قاسمی
روان‌پزشک و روان‌درمانگر

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «کف دست مو نداره»

سایت بدون – این ضرب‌المثل به طور غیرمستقیم به شرایطی اشاره دارد که فرد هیچ‌چیز …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *