درباره فیلم ی «آبادان یازده ۶۰» که این روزها بر پرده سینماهای کشور است/ مـــــوج زنـــــده!

سایت بدون – شاید با پیشرفت وسیع و گسترده اینترنت و فضای مجازی و هیاهوی ماهواره‌ها و قدرت تلویزیون و زرق و برق سینما، دیگر جمعیت کمتری سراغی از رادیو بگیرند، اما در سال‌های دور و در زمان‌های جنگ، این رسانه نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای در انتشار اخبار و تهییج جامعه برای رزم، مقابله و دفاع داشت و حتی کشورهای درگیر جنگ برای تضعیف قوای دشمن و نبرد رسانه‌ای هم از آن بهره می‌بردند. حالا با «آبادان یازده ۶۰»، نقش به‌سزای رادیو در ساحت تصویر و در قاب سینما به تصویر کشیده می‌شود و همه آن وجوه دراماتیک صوتی، جلوه‌ای بصری می‌یابد، آن هم در یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین برهه‌های جنگ تحمیلی که طی آن کارکنان رادیو نفت ملی آبادان در ابتدای جنگ و تجاوز رژیم بعثی عراق به خاک ایران، نقش مهمی برای روحیه دادن به مردم برای مقاومت از طریق صدا و رادیو داشتند. آبادان یازده ۶۰ به کارگردانی مهرداد خوشبخت، که دو هفته از اکران آن در سینماها می‌گذرد، تا اینجا به فروشی حدود ۴۰ میلیون تومان دست پیدا کرده‌است؛ البته از ابتدا معلوم بود که فیلم ظرفیت فروش بالایی ندارد، شیوع کرونا و بی‌رغبتی مردم برای رفتن به سالن‌های سینما در این ماه‌ها و روزها هم در این فروش پایین نقش دارد. آبادان یازده ۶۰ از آن دسته فیلم‌هایی است که در اکران آنلاین و پخش در سامانه‌های اینترنتی نمایش فیلم، بهتر دیده خواهد شد.

 یک واقعیت تاریخی
نقطه قوت آبادان یازده ۶۰ که جایزه ویژه سردار شهید قاسم سلیمانی را در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به‌دست آورد، توجه به یک واقعیت تاریخی در عرصه دفاع مقدس است. مهرداد خوشبخت به‌عنوان یکی از نویسنده‌های فیلمنامه (همراه حسین تراب‌نژاد) و کارگردان فیلم، راه خوبی را به فیلمسازان جنگ و علاقه‌مندان فعالیت در این زمینه نشان داد؛ این‌که هنوز کلی سوژه و موضوع مرتبط با جنگ تحمیلی باقی مانده و کسی سراغی از آنها نگرفته است و این‌که چطور می‌شود از ظرفیت و گنجینه عظیمی که در این مورد وجود دارد، بهره گرفت و چگونه می‌توان همچنان از زاویه‌های تازه‌ای با دفاع‌مقدس مواجه شد.
 قدرت رسانه
فیلم‌های درخشانی را در سینمای جهان به یاد داریم که به قدرت رسانه و مدیوم‌های مختلف رسانه‌ای پرداخته‌اند و بهره‌برداری دراماتیک از آنها کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین فیلم‌ها در این زمینه، «صبح بخیر ویتنام» ساخته بری لوینسون است که رابین ویلیامز در آن نقش یک درجه‌دار نیروی هوایی را بازی می‌کند که مجری یک برنامه مفرح رادیویی است تا به سربازان آمریکایی برای نبرد روحیه بدهد. برای نقش تاثیرگذار تلویزیون هم فیلم‌های مهمی ساخته شده که یکی از ماندگارترین آنها «شبکه» ساخته سیدنی لومت است.
آبادان یازده ۶۰ یکی از معدود فیلم‌های سینمای ایران است که به نقش مهم و پررنگ رسانه و تاثیرگذاری بالای آن در یک موقعیت بحرانی و جنگی می‌پردازد. اینجا گرچه با فیلمی نه‌چندان کامل روبه‌روییم، اما توجه به نقش و قدرت رسانه‌ای چون رادیو آن را واجد ارزش و اعتبار می‌کند. ضمن این‌که موقعیتی که این فیلم ترسیم می‌کند، به‌مراتب واقعی و حساس‌تر از نمونه‌های خارجی است که ذکر آن رفت، یعنی در ماجرای واقعی رادیو نفت ملی آبادان، با شرایطی مواجهیم که با جان آدم‌ها سروکار دارد و اگر وظیفه‌شناسی و فداکاری کارکنان این رادیو نبود، چه بسیار مردمی که در خطر نابودی قرار می‌گرفتند.
 با رنگ و بوی اقتباس
آبادان یازده ۶۰ از منظری دیگر هم واجد ارزش است؛ بهره‌مندی دراماتیک از یک کتاب، کاری که معمولا سینمای ایران به‌ویژه در زمینه انقلاب و دفاع مقدس انجام نمی‌دهد و از انبوه آثار خوب و تاثیرگذار در این زمینه به‌سادگی عبور می‌کند، اما سازندگان آبادان یازده ۶۰ برای بهره‌گیری بهتر از رخدادهای آن مقطع آبادان، سراغ کتاب فرکانس ۱۱۶۰ نوشته فضل‌ا… صابری رفتند که در دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری اصفهان تهیه و توسط انتشارات سوره مهر چاپ شده‌است. توجه به این اثر مکتوب در کنار مصاحبه‌های دیگر با افرادی که در ماجرای رادیو نفت ملی آبادان درگیر بودند، پشتوانه مستند محکم و موثقی برای خوشبخت و گروهش در آبادان یازده ۶۰ بود.
 لوکیشن و لهجه
یکی از امتیازات آبادان یازده ۶۰ توجه به لوکیشن و لهجه است؛ دو مقوله مهمی که سینمای ایران معمولا به آنها بی‌تفاوت است و بیشتر فیلم‌ها و قصه‌ها بی‌هویتند یا در تهران می‌گذرند. اما آبادان یازده ۶۰ مطابق ذات و ماهیت رویداد واقعی رخ داده در آبادان، از موهبت این تنوع لوکیشنی و لهجه‌ای بهره برد. هرچند باوجود این توجه و تنوع و تلاش سازندگان، ما دست بالا با فیلمی خوب و استاندارد مواجهیم، اما فیلم برای جذابیت بیشتر و ماندگاری و راهیابی به جمع فیلم‌های برتر سینمای جنگ و دفاع مقدس، انگار «آن»ِ لازم را ندارد. باوجود بازی‌های خوب و یکدست بازیگران، شاید اگر با چهره‌های شناخته شده‌تری در ترکیب بازیگران فیلم روبه‌رو بودیم، فیلم جذاب‌تر می‌شد و بیشتر به چشم می‌آمد. شاید هم نیاز بود ترکیب طراحی صحنه و لباس و جلوه‌های ویژه میدانی و بصری فیلم و حتی لهجه‌ها و موقعیت‌های طراحی شده برای دراماتیزه کردن فیلم، خروجی کمی بهتر و جذاب‌تر و پررنگ و لعاب‌تری می‌داشت تا آبادان یازده ۶۰ ایده اولیه خوب و همه نکته‌های ارزشمند اشاره شده را به سرانجامی درخشان برساند.
 مردم غیور آبادان…
آبادان یازده ۶۰ فیلمی به کارگردانی مهرداد خوشبخت و تهیه‌کنندگی حسن کلامی و محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است. این فیلم بعد از فیلم‌های سینمایی جای او دیگر خالی نیست، صدای پای من و عقاب صحرا، چهارمین فیلم سینمایی مهرداد خوشبخت است. مدیریت فیلمبرداری آبادان یازده ۶۰ را مهدی جعفری به‌عهده دارد که خودش در این دو سه سال اخیر، دو فیلم جنگی و دفاع مقدسی را کارگردانی کرده؛ ۲۳ نفر و یدو.
آهنگساز فیلم بهزاد عبدی است و تدوین فیلم را هم سهراب خسروی انجام داده است.محسن روزبهانی و محمد برادران هم به ترتیب برای جلوه‌های ویژه میدانی و جلوه‌های ویژه بصری فیلم نامزد دریافت سیمرغ در سی‌وهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر شدند.
علیرضا کمالی، ویدا جوان، نادر سلیمانی، شبنم گودرزی، حمیدرضا محمدی، یاسین مسعودی و حسن معجونی از بازیگران آبادان‌یازده ۶۰ هستند. وقتی فیلم در آستانه رونمایی در جشنواره فیلم فجر قرار داشت، از این جمله‌ها به‌جای خلاصه قصه فیلم استفاده کرده بودند که برگرفته از صدای واقعی منتشرشده از رادیو نفت ملی آبادان در روزهای آغازین جنگ است: «مردم غیور آبادان … شهر در آستانه سقوط قرار گرفته است!»

یک داستان واقعی

مهرداد خوشبخت/ کارگردان «آبادان یازده ۶۰»
سینمای جنگ و دفاع مقدس، موضوعات و سوژه‌های ناگفته بسیاری دارد و چه خوب است که فیلمسازان سراغ قصه‌های گفته‌نشده جبهه و جنگ بروند. چون خودم اهل آبادان هستم و طی تحقیقاتی به موضوع و قصه فیلم «آبادان یازده ۶۰» رسیدم و فیلم بعدی من هم درباره آبادان است، به سوژه ناگفته‌ای پرداختم که سال‌ها کسی به آن توجه نکرده بود. همان‌طور که در نقدهای فیلم هم مطرح شده، ما در «آبادان یازده ۶۰» با یک زاویه دید جدید سراغ جنگ رفتیم. به نظرم یکی از جذابیت‌های فیلم همین است که سوژه‌ای را انتخاب کردیم که مردم در مواجهه با آن شگفت‌زده شدند.
ما در «آبادان یازده ۶۰» به اتفاقاتی در ۴۰ روز اول جنگ اشاره می‌کنیم که تقریبا اسناد زیادی هم از آن موجود نیست. به قدری شروع جنگ تحمیلی ناگهانی بود که فرصت اطلاع‌رسانی پیش نیامد و همه مردم خرمشهر و آبادان درگیر مقاومت بودند. ۳۴ روز بعد از شروع جنگ، خرمشهر سقوط می‌کند، اما یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث شد آبادان، پشت خرمشهر سقوط نکند، همین پیام و فراخوان مردمی بود که از رادیو نفت ملی آبادان پخش شد. ما این اتفاق مهم را به شکلی جذاب به قصه‌ای سینمایی و ۹۰ دقیقه‌ای تبدیل کردیم.
یکی از چالش‌هایی که همواره در تولید آثار مبتنی بر واقعیت و تاریخ معاصر و به‌ویژه درباره جنگ با آن روبه‌رو هستیم، توقعات و انتظاراتی است که درباره وفاداری کامل به واقعیت وجود دارد. من با این مساله بیگانه نبودم و حتی پیش از «آبادان یازده ۶۰» هم «شهر دقیانوس» را برای تلویزیون ساختم که درباره ماجرای واقعی سرقت اشیای عتیقه در جیرفت بود. هروقت شما می‌خواهید اتفاقی واقعی به‌ویژه درباره تاریخ معاصر را تبدیل به فیلم کنید، بهتر است از کسانی که درگیر آن اتفاق بودند و در قید حیات هستند، کسب اطلاع کنید. ما برای همین «آبادان یازده ۶۰» با افراد درگیر با ماجرا مصاحبه کردیم، ضمن این‌که کتاب خوب «فرکانس یازده ۶۰» نوشته فضل‌ا… صابری هم خیلی در این زمینه به ما کمک کرد. خوشبختانه همه این افراد مصاحبه‌شونده وقتی فیلم را دیدند از نتیجه کار راضی بودند. نکته مهم و قابل اشاره دیگر این‌که ساخت کارهای سخت جنگی به همتی ویژه و تهیه‌کننده و گروهی همدل و همراه نیاز دارد که با وجود موسسه اوج و همکاران عزیزم در «آبادان یازده ۶۰» این اتفاق افتاد.
این خیلی برای ما مهم بود که دست به تحریف تاریخ نزنیم اما آن را دراماتیزه کنیم. مثلا شاید اتفاقی در رادیو نفت آبادان در روز چهل‌ودوم جنگ افتاده اما قصه فیلم ما تا روز چهلم است. اگر ما آن اتفاق را برای دراماتیزه‌کردن جابه‌جا کنیم و در آن ۴۰ روز بگنجانیم و خدشه‌ای به تاریخ وارد نکند، ایرادی ندارد. اما به‌عنوان‌مثال سقوط خرمشهر را نمی‌توانستیم به‌جای ۳۴ روز، در چهلمین روز درنظربگیریم که در آن‌صورت تحریف تاریخ اتفاق می‌افتاد یا مثلا ما در همین فیلم، کاراکتری به نام ادیک (با بازی حسن معجونی) داریم که تلفیقی از چند شخصیت است که در واقعیت وجود داشتند، یعنی خصوصیات و اتفاقات چند شخصیت را در یک شخصیت تجمیع کردیم.
مورد مهم درباره چنین روایت‌های مبتنی بر واقعیت این است که شما بتوانید حس و حال آن اتفاق را به تماشاگر منتقل کنید، اگر این کار با موفقیت انجام شود، مخاطب به جزییات ایراد نمی‌گیرد. قصد ما هم همین بود که رشادت‌های کارکنان رادیو نفت ملی آبادان را در روزهای اول جنگ به تصویر بکشیم و البته این تنها گوشه‌ای از مقاومت مردمی آبادان بود.
نکته دیگر این‌که مخاطب، نگاه غیرکلیشه‌ای را می‌پسندد. بخش مهمی از این مساله به خود ما فیلمسازان برمی‌گردد که به چنین موضوعاتی بپردازیم و این ریسک را انجام دهیم و سراغ زاویه‌های کمترپرداخته‌شده جنگ برویم. به نظرم مسؤولان هم به این نتیجه رسیده‌اند که نرمش و تعامل بیشتری به خرج دهند و اگر ببینند ما فیلمسازان حرف‌های تازه و نکات جذابی داریم، وارد گود می‌شوند.

علی رستگار/جام جم

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند»

سایت بدون – ضرب‌المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند» نمادی از وضعیت‌هایی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *