قاتل معتاد در دادگاه: دوستم مستحق مرگ بود؛چون هم مواد من را برداشته بود،هم به من فحش داد

قاتل  معتاد در دادگاه: دوستم مستحق مرگ بود؛چون هم مواد من را برداشته بود،هم به من فحش داد

ایران نوشت:مردی که پس از قتل دوستش در دادگاه دو ادعای مختلف را برای این جنایت مطرح کرده بود پس از محاکمه با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد.

رسیدگی به این پرونده از سال گذشته با گزارش یک درگیری منجر به قتل آغاز شد. پس از حضور مأموران در صحنه مشخص شد که درگیری میان دو دوست صورت گرفته و در جریان آن نیما با یک ضربه چاقو به گردن خسرو او را به قتل رسانده است. در ادامه نیما بازداشت شد و در توضیح ماجرا گفت: من و خسرو سال‌های زیادی باهم دوست بودیم و اغلب مواقع هم به خاطر اینکه هر دو اعتیاد داشتیم باهم مواد مخدر مصرف می‌کردیم و حتی از هم مواد قرض می‌گرفتیم. آن روز وقتی برای مصرف مواد به سراغ جاسازم رفتم متوجه شدم که خسرو بدون اطلاع من موادم را برداشته و همین موضوع باعث شد تا با او درگیر شوم که منجر به مرگش شد. البته قصدم کشتن او نبود.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.در ابتدای جلسه رسیدگی اولیای‌دم که مادر و فرزند مقتول بودند درخواست قصاص کردند.پس ازآن نیما دردفاع از خودش ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت: درگیری ما به خاطر مواد نبود.من خسرو را به‌خاطر فحاشی کشتم. آن روز من و خسرو درحال مصرف مواد بودیم که سر موضوع بی‌اهمیتی باهم بحث کردیم و به یکباره او شروع به توهین و فحاشی کرد و من که توقع شنیدن چنین حرف‌هایی را از او که سال‌ها دوستم بود، نداشتم عصبانی شدم و چاقویی را از جیبم در آوردم تا او را بترسانم، ولی خسرو دست بردار نبود و به سمتم حمله کرد و من هم با چاقو ضربه‌ای به گردنش زدم. حالا هم قتل را قبول دارم و به هیچ وجه هم پشیمان نیستم چرا که خسرو آن روز حرف‌های خیلی بدی به من زد و فحاشی کردن به رفیق چندساله رسم مردانگی نبود. آن روز به خاطر رفتارش آنقدر عصبانی شدم که او را مستحق مرگ دانستم، اما از مادر و دخترش عذرخواهی می‌کنم.

پس از اظهارات متهم و وکیلش قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک و مستندات پرونده نیما را به قصاص محکوم کردند.

مطلب پیشنهادی

حتما باید دید/ تلقین؛ زندگی معلق بین واقعیت و رویا

سایت بدون – فیلم تلقین (Inception) یکی از برجسته‌ترین آثار سینمایی کریستوفر نولان است که …