مرد میانسال وقتی فهمید پسر باجناقش سر او کلاه گذاشته ، برای پسگرفتن پولهایش با همدستی پسرش ، مرد جوان را ربودند.
سایت بدون – دو روز پیش ماموران پلیس تهران هنگام گشتزنی در یکی از محله های شمالی تهران متوجه خودرویی شدند که خلاف جهت حرکت میکرد و یکی از سرنشینان آن با مشت به شیشه میکوبد. ماموران خودرو را تعقیب کرده و پس از متوقف کردن آن ، دو مرد جوان و میانسال را بازداشت کرده و جوان گروگان نجات یافت.
با تشکیل پرونده در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران ، متهمان همراه شاکی پرونده به اداره آگاهی تهران منتقل شد. متهمان که شوهرخاله و پسر خاله شاکی بودند در تحقیقات به این آدمربایی اعتراف کردند.
آدمربای میانسال در تحقیقات پلیسی گفت : من و پسرم در زمینه خرید و فروش نقره ،سنگهای قیمتی و عتیقه فعالیت داریم . یک هفته قبل خواهرزاده همسرم سراغمان آمد و مدعی شد تعدادی سنگ قیمتی و یاقوت برای فروش دارد . با اعتماد به حرفهایش تعدادی از سنگها را به قیمت ۴۰ میلیون تومان خریدیم و قرار شد روزهای بعد بقیه سنگها را برای فروش بیاورد . برای اطمینان بیشتر سنگها را نزد چند عتیقهفروش بردم که گفتند سنگها تزئینی است.
فروشنده هم دیگر تلفن همراهش را جواب نمیداد و سرمان کلاه گذاشته بود . بعداز چند روز او را یافته و با انداختنش در خودروی پژو ربودیم تا با زور و تهدید مجبورش کنیم ۴۰ میلیون تومان پولی که از ما گرفته را پس دهد که هنگام انتقال به مخفیگاهمان پلیس به ما شک کرد و او نجات یافت و ما بازداشت شدیم.
این در حالی بود که پسر متهم نیز گفتههای پدرش را تایید کرد و گفت هدفمان فقط پسگرفتن پولمان بود و نمیخواستیم به او آسیب بزنیم.
با توجه به گفتههای هر دو متهم پرونده، شاکی مورد تحقیق قرار گرفت و گفت : یک روز در خیابان دیدم مرد معتادی سنگهای زیادی دارد و مدعی است عتیقه و یاقوت است. او را سایه به سایه تعقیب کردم تا این که او سمت مخروبهای رفت و سنگها را در زیر خاک دفن کرد . بعد از رفتنش سنگها را از دل خاک بیرون آورده و فکر میکردم که سنگها عتیقه بوده و عقیق است . بخشی از آن را به شوهر خالهام و پسرش فروختم و فکر نمیکردم سنگها فقط جنبه تزئینی داشته باشد .با مشخصشدن این موضوع برای دو آدمربا قرار قانونی صادر شد .
مطلب پیشنهادی
حتما باید دید/ تلقین؛ زندگی معلق بین واقعیت و رویا
سایت بدون – فیلم تلقین (Inception) یکی از برجستهترین آثار سینمایی کریستوفر نولان است که …