رازگشایی از درگیری خونین در گرو شهادت جوان کر و لال

سایت بدون – سرنوشت سه برادر که متهم هستند دو پسرعموی خود را تا سرحد مرگ مورد ضرب و جرح قرار داده‌اند، در دستان برادر کر و لالشان است و قرار است او با کمک یک کارشناس در دادگاه کیفری استان تهران صحبت کند.

یک سال قبل درگیری خونینی به مأموران گزارش داده شد که دو قربانی آن به نام‌های فرید و فریدون دو برادر بودند و در حالت بیهوشی به بیمارستان منتقل شده بودند. هرچند پزشکان امیدی به زنده‌ماندن آنها نداشتند، اما در نهایت دو برادر به طرز معجزه‌آسایی جان به در بردند. آنها بعد از بهبودی نسبی علیه نوه‌های عمویشان اعلام شکایت کردند و مدعی شدند ضارب سه برادر به نام‌های ساسان، سامان و سهراب هستند و برادر کر و لالشان ستار هم در این درگیری حضور داشته است. با این شکایت، سه برادر بازداشت شدند و در بازجویی‌ها اعتراف کردند در درگیری حضور داشتند، اما قبول نکردند که ضارب هستند. بااین‌حال با توجه به مدارک به‌‌دست‌آمده، کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهمان در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند. در ابتدا دو برادر در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم مجازات برای نوه‌های عمویشان شدند. آنها گفتند: ما یک اختلاف قدیمی داشتیم، روز حادثه ستار را که کر و لال است در خیابان دیدیم و ستار داد و فریاد کرد. ما متوجه نشدیم چه می‌گوید، اما وقتی داد زد، فهمیدیم اعتراضی دارد. برای اینکه مسئله پایان پیدا کند تصمیم گرفتیم به خانه یک بزرگ‌تر برویم. می‌دانستیم برادرها در خانه دایی‌شان هستند. به آنجا رفتیم یکباره برادرها بر سر ما ریختند و تا حد مرگ ما را زدند. وقتی به بیمارستان رسیدیم، گفتند امیدی به زنده‌ماندن‌مان نیست. درخواست داریم به خاطر جراحت‌هایی که به ما وارد شده متهمان مجازات شوند. سپس سه برادر یک به یک در جایگاه قرار گرفتند. آنها ادعای دیگری را مطرح کردند و گفتند اصلا درگیری‌ای بین آنها و عموزاده‌هایشان اتفاق نیفتاده است. سه برادر گفتند ما در خانه دایی‌مان بودیم که دو شاکی به ما حمله کردند. آنها اسلحه داشتند. یکی از آنها گفت: من در خیابان بودم که دو نوه عمویم به من حمله کردند، شلیک کردند اما من فرار کردم بعد هم به خانه یورش آوردند و ما را زدند، آنها درباره برادرمان که کر و لال است دروغ می‌گویند. آنها در را شکستند و وارد خانه شدند. ما را زدند و فرار کردند. سپس متهم دیگر به دفاع پرداخت و گفت: من فوق‌لیسانس حقوق دارم و همه قوانین را به‌خوبی می‌دانم. باور کنید من در آن دعوا حضور نداشتم. حالا اگر دو برادر قسم بخورند من در دعوا حضور داشتم و آنها را زده‌ام، تسلیم حکم دادگاه می‌شوم. قضات تصمیم گرفتند از برادری که کر و لال است تحقیق کنند، اما ازآنجایی‌که او توانایی صحبت‌کردن ندارد و ممکن است نتواند دقیقا منظورش را به دادگاه بگوید، قضات تصمیم گرفتند از یکی از کارشناسان بهزیستی برای ترجمه صحبت‌های او برای دادگاه کمک بگیرند؛ چراکه او تنها کسی است که از ابتدا همه‌چیز را دیده و در جریان قرار دارد. به این ترتیب رسیدگی به پرونده برای دعوت از کارشناس بهزیستی به بعد موکول شد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «معما چو حل گشت آسان شود»

سایت بدون – وقتی مشکلی پیش می آید موضوع پیچیده است ، فکر همه درگیر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *