سایت بدون – رابرت زمه کیس، نامی آشنا در گونه فانتزی ماجراجویانه است و قبل از این، چند فیلم با چنین مضامینی برای کودکان و نوجوانان ساخته است. بنابراین جای تعجب ندارد که تصمیم بگیرد داستان کتاب معروف و محبوب رولد دال «جادوگرها» را به فیلمی سینمایی تبدیل کند. اما این تنها او نیست که در سالهای قبل به دنبال عملی کردن آرزویش بوده است. رقیب او در گونه فانتزی گیرمو دل تورو هم مایل بود این داستان را بهصورت فیلم سینمایی کارگردانی و تهیه کند. البته او که با دنیای ترس و رمز و راز هم آشنایی خوبی دارد، میخواست این بخش از داستان کتاب پر خواننده دال را در فیلمش پررنگتر کند و تماشاگرانش را کمی بترساند. قصد دل تورو ساخت فیلمی استاپ موشن بود و نه یک کار زنده با بازیگرانی واقعی. اما به دلایلی که مشخص نیست، او از این کار منصرف شد و بازی و زمین را به حریف پرقدرت خود واگذار کرد. بااینحال، نباید فراموش کرد که دل تورو یکی از تهیهکنندگان نسخه جدید است.
داستان جادوگرها که ترکیبی از اکشن، فانتزی، ترس و دلهره، ماجراجویی، کمدی، رمزو راز و حال و هوای خانوادگی است، افسانه زندگی نوجوان (زهیر کدیم برونو) است که از او با عنوان بچه قهرمان یاد میشود. این پسربچه بازیگوش یتیم در اواخر دهه۶۰ میلادی راهی آلاباما میشود تا با مادربزرگش (اوکتویا اسپنسر) زندگی کند. مادربزرگ در کودکی باطلسم جادوگر اعظم (آن هاتاوی) برخورد داشته و توانسته از دست او فرار کند. اما جادوگر در بازگشت دوبارهاش، او را طلسم کرده و بهصورت یک موش درمیآورد. درحالیکه گروه جادوگرها به دعوت جادوگر اعظم خودشان را به هتلی مجلل رساندهاند تا توطئهای بزرگ را سازمان دهند، پسربچه با کمک مادربزرگ و دو دوست تازهاش که به موش تبدیلشدهاند به مقابله با آنها پرداخته و جادوگرها را از بین میبرند.
زمه کیس در شرایطی سال ۲۰۰۸ به فکر ساخت فیلمی از داستان کلاسیک دال افتاد که نیکلاس روگ قبل از آن و در سال ۱۹۹۰ نسخهای از این داستان را با بازی آنجلیکا هیوستن در نقش جادوگر شیطانی ساخته بود. خود نویسنده همان زمان در گفتوگویی نارضایتیاش را از این نسخه ابراز کرد. فیلم زمه کیس، دومین اقتباس سینمایی از اثر ادبی دال به شمار میآید و به گفته فیلمساز، براساس داستان کتاب ساختهشده و نه نسخه سینمایی قبلی. اما ۱۰ سال طول کشید تا پروژه زمه کیس هم رنگ واقعیت به خود بگیرد. سال۲۰۱۸ او کار نگارش فیلمنامه را شروع کرد. در این کار، او از همفکری دل تورو بهره زیادی برد. با آنکه داستان دال در انگلستان و نروژ دهه ۸۰ میلادی اتفاق میافتد، فیلمساز مکان رخدادها را به آلاباما منتقل کرد و زمان را هم دو دهه عقبتر برد. به باور زمه کیس، داستان دال در چنین زمان و مکانی بهتر جواب میداد. او حتی هویت فردی شخصیت محوری داستان را هم عوض کرد و حالا تماشاگران با یک آمریکایی آفریقاییتبار روبهرو هستند و نه یک انگلیسی نروژی تبار. این در حالی است که در اقتباس سینمایی روگ، همهچیز به همان صورتی در فیلم مورداستفاده قرار گرفت که در داستان دال بود. باوجوداین ، زمه کیس بر این عقیده است که اقتباس او در مقایسه با اقتباس روگ، نزدیکی و قرابت بیشتری با کتاب دارد و به آن وفادارتر است.
تاثیر کرونا بر اکران فیلم
مدیران کمپانی برادران وارنر هزینهای ۴۵ میلیون دلاری صرف ساخت آن کردند. بخش مهمی از این مبلغ، صرف کارهای دیجیتالی و کامپیوتری برای خلق جلوههای ویژه فیلم شد. نه تنها شخصیت محوری داستان برای مدت زمانی طولانی به شکل یک موش نشان داده میشود، بلکه گریم هاتاوی و بازیهای دیجیتالی با چهره و دستهای او، رقم هزینههای تولید را بالاتر برد. سازندگان این کمدی اکشن فانتزی، تاریخ اواخر اکتبر سال جاری را بهعنوان زمان اکران عمومی آن تعیین کرده بودند. اما سرنوشت این فیلم هم مثل بقیه فیلمهایی که درگیر بیماری کرونا شدند، تلخ بود. بعد از تغییر چندباره زمان نمایش عمومی فیلم، برادران وارنر آن را در اختیار شبکه اینترنتی اچ بی او مکس قرار دادند و فیلم ۲۲ اکتبر بهصورت اینترنتی و استریم پخش شد. به نوشته نشریه ورایتی، تا امروز جادوگرها پربینندهترین فیلم سینمایی سال جاری میلادی بوده که بهجای سالنهای نمایش فیلم، مستقیما سر از استریم درآورده است.
البته برادران وارنر جادوگرها را در چند کشور دنیا بهجز آمریکای شمالی، اکران عمومی کرد. فروش فیلم در این ۱۲ کشور، بیش از ۱۵ میلیون دلار شد. استقبال منتقدان از فیلم خوب بود و نقدهای مثبتی برایش نوشتند. در این بین، بازی آن هاتاوی بیش از هر چیز دیگری مورد توجه قرار گرفت و اکثر منتقدان به تحسین بازی او پرداختند. منتقدانی هم بودند که به ایرادهای فیلم اشاره کردند. برای مثال، ریچارد روپر، منتقد شیکاگو سانتایمز در کنار تحسین جلوههای ویژه فیلم و بازیهای خوب و روان بازیگرانش، داستان آن را دور از تصور ذهن تماشاچی کودک و نوجوان ارزیابی کرد و گفت، دستپخت زمهکیس بیشتر مناسب حال بیننده بزرگسال است تا بچهها. او داستان فیلم را برای بچهها مضر و نامناسب دانست.
۳۰ سال بعد از انتشار نسخه اصلی
آن هاتاوی زمان بازی در فیلم باردار بود و در مصاحبهای اذعان کرد بازی در آن را بهخاطر حس مادری قبول کرده و احساس میکند در آینده باید در تعداد بیشتری محصول کودک و نوجوان بازی کند. جالب اینکه او تا قبل از حضور در فیلم، داستان کتاب دال را نخوانده بود. دال، جادوگرها را سال ۱۹۸۳ منتشر کرد و در آن زمان، هاتاوی در سن و سالی بود که مطالعه کتابهای کودکانه باید جزو کارهای روزمرهاش باشد! بازیگر برای ارائه یک بازی بهتر در نقش جادوگری بدطینت و خبیث، از شخصیت قاضی دوم در فیلم زنده/ انیمیشن «چه کسی برای راجر رپیت پاپوش دوخت» الهام گرفت. زمهکیس، کارگردان این فیلم است. نکته جالبی که رسانهها به آن اشاره کردند این بود که نسخه سینمایی زمهکیس درست ۳۰ سال بعد از نمایش عمومی نسخه روگ به دیدار تماشاگران آمد. کریس راک کمدین معروف در جادوگرها نقشی بسیار کوتاه بازی کرد. در ابتدای فیلم که اتاق قهرمان داستان نشان داده میشود، برای لحظهای کوتاه عکسی سیاه و سفید از والدین او دیده میشود. پدر قهرمان قصه در این عکس، کریس راک است.
جادوشدههاپورتمن، ونسلت، تورمن و ترون نامزد ایفای نقش جادوگر بودند
جادوگرها را باید در زمره شخصیتهایی دانست که صنعت سینما علاقه مخصوصی به آنها دارد و هر چند وقت یکبار، فیلمی با محوریت حضور آنان تولید و روانه پرده سینماها میکند. از آنجا که جادوگرها دست به کارهایی خاص و محیرالعقول میزنند، پرده سینما مکان مناسبی برای نمایش شعبدهبازیها و ترفندهای ویژهای است که همگی با کمک جلوههای ویژه خلق میشوند. با آنکه این افراد در گروه شخصیتهای منفی قرار میگیرند، اما محبوبیت خاصی در بین تماشاگران و فیلمسازان دارند! حتی بازیگران بسیاری را میتوان نام برد که بهشدت علاقهمند بازی در نقش یک جادوگر در محصولات سینمایی هستند. برای مثال، برای همین فیلم جادوگرهای رابرت زمهکیس بازیگران معروفی چون ناتالی پورتمن، کیت وینسلت، کاترین زتا جونز، اوما تورمن و شارلیز ترون خودشان را نامزد بازی در نقشی کردهبودند که بالاخره به آن هاتاوی رسید.فیلمهای جادوگرانه معمولا داستانهایشان را به زبانی فانتزی تعریف میکنند و کمتر لحنی جدی دارند. انگار که یک جورهایی حیات این شخصیتهای نه چندان محبوب به گونه فانتزی وابسته است و به واسطه آن ادامه حیات میدهند. به صورت طبیعی، فیلمهای گونه جادوگران در کشورهایی بیشتر موردتوجه قرار میگیرد که فناوری پیشرفتهای داشته و هنرمندان آن بتوانند تصاویر زیبایی از اقدامات غیرقابل باور جادوگرها را در معرض دید تماشاگران مشتاق قرار دهند. به همین دلیل است که جادوگرها برو بیای چندانی در محصولات کشورهای در حال رشد ندارند. صنعت سینما در این کشورها از نظر تکنیکی آنچنان پیشرفته و مجهز نیست که بتواند کارها و اقدامات جادوگرانه این شخصیتها را روی پرده خلق و در معرض دید تماشاگرانش قرار دهد. با این حال، میتوان تک و توک فیلمهایی را هم پیدا کرد که در این وادی قدم میگذارند و جادوگران را به دنیای خود راه میدهند. فیلمهای جادوگرانه اغلب در دنیای کودکان و نوجوانان سیر میکنند و فیلمهای این گونه سینمایی، از آنها به عنوان شخصیتهای اول یا دوم خود استفاده میکنند. گونه کودک و نوجوان از گونههای فعال سینمایی در ایران است و تولیدات فانتزی زیادی در این چند دهه تولید کردهاست. یکی از این تولیدات فانتزی که جادوگر و جادوگری را در محور ماجراهایش دارد، سهگانه «پیشونی سفید» جواد هاشمی است. هاشمی سال ۹۰ «اختاپوس» را ساخت که جادوگری به نام اختاپوس در مرکز داستان و ماجراهای آن حضور داشت. این جادوگر که میخواهد همیشه جوان بماند، به دنبال محلولی است که این آرزو را برایش برآورده کند. این موضوع او را با شخصیت مثبت داستان پیشونیسفید آشنا میکند. دو قسمت بعدی فیلم که در سال های ۹۶ و ۹۷ ساخته شدند، این داستان را دنبال میکنند. وقتی از سه قسمتی شدن یک فیلم سینمایی صحبت میشود، معنایش این است که در جدول گیشه نمایش بازخورد بسیار خوبی داشته و توانسته بخش مهم و بزرگی از تماشاگران را جذب خود کند.