سایت بدون – سوت پایان بازی که زده شد، برانکو ایوانکوویچ انگار خوشحال به نظر نمی رسید ،او مثل برنده ها نبود، شاد نبود ، با مربی تیم بازنده خیلی خوش و بش نکرد،زیر لب غرولند می کرد و می رفت تا دوربین تلویزیون از روی او برداشته شد ، برانکو از چه چیز شاکی بود؟کنفرانش مطبوعاتی می گوید که از داور !مگر داور چه کرده بود؟ آن چیزی که برانکو را عصبی کرده بود ، کارت زردی بود که به کمال کامیابی نیا داده شده بود….مگر مهم است ؟ کارت زرد است دیگر ، در همه مسابقه های دنیا ممکن داور کارت زرد بدهد یا ندهد ، چرا باید یک مربی که به آرامش مشهور است، برای این مساله این گونه به خروش برآید و آسمان و زمین را به هم بدوزد؟
شاید برای جواب به این سووال ها باید به عقب بازگشت و همه اتفاق هایی که از ابتدای فصل رخ داده را باهم مرور کرد ، از همان روزی که پنجره ها بسته شدند ، از همان روزی که هر بازی و هر چند بازی یکی از بازیکنانش را گرفت ، او در طول فصلی که خیلی بازیکن نداشت ، هر بازی هم چند بازیکن را به دلایل مصدومیت یا محرومیت در اختیار ندارد ، برای همین است که انگار برانکو شرطی شده است ، به هر کارت به عنوان یک شروع برای یک معمای تازه نگاه می کند و به هر تکل به عنوان کلیدی برای یک مصدومیت احتمالی ….این چیزها برانکو را عصبی می کند،البته شاید کلمه بهتر عصبی تر است ، او انرژی زیادی هم سر این جدال های بی فایده با کی روش می گذارد…
پرسپولیس برانکو دارد همه مشکلات را پشت سر می گذارد، او تراکم را پشت سر گذاشته ، او خستگی و بدون بازیکن بودن را پشت سر گذاشته و هنوز هم در کورس است ، شاید بهتر باشد برانکو هنوز هم عصبی نباشد ، یک خبر خوب وجود دارد که Winter is coming آقای برانکو زمستان می آید و همه این مشکلات حل می شود ، مگر این که عصبانیت استراتژی باشد برای این که از بازی ذوب آهن استفاده کرده باشی وپیام داده باشی که به داوری بازی با سپاهان همه را حساس کنی که بازهم این کار ….نمی دانم ولی هر چه هست ،این چهره عصبی به برانکو نمی آید ، او باید به زمستان فکر کند ، به پنجره ای که بالاخره باز خواهد شد….