سایت بدون -مواجهه با یک بیماری صعبالعلاج، مخصوصا وقتی کودکی به آن مبتلا باشد، برای والدین سخت است. وقتی والدین خبر مربوط به بیماری صعبالعلاج فرزندشان را دریافت میکنند، اولین واکنش انکار مساله و عدم پذیرش بیماری است. بعد از مرحله انکار، والدین وارد مرحله چانهزنی با سرنوشت و پس از آن مرحله طولانی افسردگی و در نهایت مرحله پذیرش میشوند. زمان ماندن در این مراحل در هر فرد با توجه به مکانیسمهای دفاعی میتواند متفاوت باشد. معمولا والدین همزمان از این مراحل عبور نمیکنند. طبیعی است هر چقدر روابط عاطفی بین والدین قویتر باشد، راحتتر با این بحران روبرو میشوند، اما وقتی والدین این موضوع را پذیرفتند این سوال مطرح است که چطور باید این موضوع را با کودک در میان گذاشت؟
گفتن یا نگفتن موضوع ابتلای کودک به یک بیماری صعبالعلاج مانند سرطان به سن کودک و مرحله رشد تفکر او بستگی دارد و در یک تقسیمبندی کلی میتوان آن را به دو گروه تقسیم کرد: قبل از ۷ سالگی و پس از آن.
قبل از ۷ سالگی
در کودکان زیر ۷ سال با توجه به اینکه کودک درکی از بیماری صعبالعلاج و زندگی یا مرگ ندارد، بهتر است والدین خیلی وارد جزییات بیماری نشوند تا سطح اضطراب کودک بالا نرود. کودک در این سن نمیتواند بیماری را حتی بهعنوان اختلالی که میتواند برگشتپذیر باشد درک کند. وقتی دست یا پای کودکی زخم میشود، ممکن است حس کند پا و دستش را برای همیشه از دست میدهد. پس توضیح اضافی به کودک هیچ کمکی نمیکند و تنها اضطراب او را بالا میبرد. به کودک بیمار در این سن و سال کافی است بگویید باید این مرحله را طی کند و شاید لازم باشد آمپول بزند یا دارو مصرف کند. والدین باید به کودک امید دهند که هر چه سریعتر بهبود پیدا خواهد کرد.