مانچینی برای این موفقیت مسیر تاریخی فوتبال ایتالیا را تغییر داد. او بااستعدادترین بازیکنان یورو را در اختیار نداشت، ولی با چینش تاکتیکی عالی، روانشناسی و کاریزما به موفقیت رسید. تیم ایتالیا با او ۳۴ بازی است که نباخته است
اندی هانتر
سایت بدون – روبرتو مانچینی زمانی که در بدترین شرایط، تیم ایتالیا را تحویل گرفت، وعده تغییر داد. در آن هنگام ایتالیا از صعود به جامجهانی ۲۰۱۸ باز مانده بود و حالا مانچینی به وعدهاش
عمل کرده.
تاریخ از او بهعنوان قهرمان یورو ۲۰۲۰ یاد میکند، اما دستاورد او بسیار فراتر از اینهاست. تیم ملی ایتالیا از معدود مواردی است که همه در ایتالیا به اتفاق آن را دوست دارند؛ در کنار خانواده و پاستا. مانچینی نگرش یک کشور نسبت به تیم ملی را تغییر داده. او تیمی سرگرمکننده و شجاع ساخت که توپ را میخواهد و بر سر آن ریسک میکند.
صرفنظر از اینکه در پنالتیهای بازی ومبلی چه شد، این دستاورد مانچینی بسیار بزرگ است. ضربات پنالتی یک رقابت کاملاً مجزا از فوتبال هستند و نیاز به توان فنی، جرأت، قدرت ذهنی و کمی هم دیوانگی دارند، به همین دلیل نباید مانچینی و البته گرت ساوتگیت را بر مبنای پیروزی در ضربات پنالتی قضاوت کرد.
اما وقتی تا فینال میرسید و جام را به خانه میبرید، اوضاع بسیار شیرینتر هم میشود، بهویژه اگر در خانه رقیب بازی کنید، در ابتدای بازی عقب بیفتید، تعداد تماشاگرانتان نسبت به رقیب یک به پنج باشد و یکی از بهترین بازیکنانتان را در اختیار نداشته باشید (درست است، لئوناردو اسپیناتزولا در ومبلی حاضر بود، اما در میدان نبود.)
به این فکر کنیم که چه بازیکنانی در وقت اضافه در تیم ایتالیا حضور داشتند؛ آندرهآ بلوتی از تورینو که نزدیک بود سقوط کند، دو بازیکن از ساسولو (مانوئل لوکاتلی و دومنیکو براردی)، مدافع چپ سوم چلسی (امرسون) و گزینه سوم پست بال یوونتوس (فدریکو برناردسکی). آنوقت در طرف مقابل، دو دقیقه مانده به پایان بازی، جیدون سانچو و مارکوس رشفورد در کنار زمین برای انگلیس حاضر شده بودند.
ضربات پنالتی مشخص کرد چه تیمی جام را به خانه میبرد، اما ۱۲۰ دقیقه بازی نشان داد کدام مربی برتر است و مانچینی در این بازی کاملاً برتری خود را نشان داد.
انگلیس محافظهکارانهتر از همیشه بازی میکرد. آنها یک مدافع کناری اضافی داشتند (کیهران تریپیر) و از سیستم ۱-۳-۲-۴ قبلی خود به ۱-۲-۴-۳ تغییر وضعیت داده بودند. گل زودهنگام انگلیس کار مانچینی را حتی سختتر هم کرد. حالا انگلیس میتوانست عقب بنشیند و با سرعت بالای رحیم استرلینگ، در ضدحملات ضربه بزند. همچنین سه مهاجم انگلیس میتوانستند روی سه هافبک ایتالیا فشار بیاورند. هری کین هم بود و این حس وجود داشت که انگلیس به گل دوم هم خواهد رسید، بهویژه که ایتالیا نمیتوانست فضای لازم را پیدا کند.
اما انگلیس نتوانست از برتری میزبانی خود استفاده کند. آنها بیشتر و بیشتر عقبنشینی کردند و امیدوار بودند شاید از هیچ، ضدحمله بسازند. سبک بازی مالکانه مانچینی نمیتوانست خط دفاعی عملاً هفتنفره (پنج مدافع و دو هافبک) انگلیس را باز کند، اما نمیگذاشت انگلیس دست به حمله بزند.
مانچینی گفت: «آن گل زودهنگام ضربه سختی به ما زد، اما در نهایت قدرت لازم را داشتیم تا به بازی برگردیم و به نظرم شایسته برد بودیم.»
در اواسط نیمه دوم بود که چیرو ایموبیله (که همیشه در نبردها ناموفق بود) و نیکولو بارلا بیرون آمدند و براردی و برایان کریستانته به زمین رفتند. اینسینیه به مرکز رفت (اگر دوست دارید میتوانید بگویید شماره ۹ کاذب، اما او بیشتر شبیه یک شماره ۱۰ واقعی بود) و کیهزا و براردی دو مهاجم ایتالیا شدند که از کنارهها حمله میکردند.
اینسینیه حالا فضا پیدا کرد. جوردن پیکفورد در مدتی کوتاه دو مهار سخت داشت. بعد هم ایتالیا به گل دست یافت. گل لئوناردو بونوچی در آشفتگی محوطه جریمه به ثمر رسید، اما در هر حال گل ایتالیا دیر یا زود زده میشد. کمی بعد هم براردی ضربهای زد که اگر گل میشد، میشد آن را بهترین گل تورنمنت دانست.
۹۰ دقیقه در شرایطی به پایان رسید که مشخص شد جورجیو کیهلینی با وجود لبخندها و ژست مثبتی که میگیرد، همچنان کمی بدجنسی دارد. او بوکایو ساکا را با دست متوقف کرد تا مانع ضدحمله انگلیس شود، اما کیهلینی در وقت اضافه فوقالعاده بود. او یک ضدحمله رحیم استرلینگ را خنثی کرد. حتی خود استرلینگ هم تکل کیهلینی را تمجید کرد. تنها امید انگلیس، استرلینگ بود که کیهلینی یکبار دیگر مانع گلزنی او شد.
بعد نوبت به ضربات پنالتی رسید. ضربه بلوتی مهار شد (انگلیس پیش افتاد)؛ سپس ضربه بد رشفورد به تیر برخورد کرد (مساوی)؛ جانلوییجی دوناروما ضربه جیدون سانچو را مهار کرد (ایتالیا پیش افتاد)؛ ضربه جورجینیو به تیر برخورد کرد و در دستان پیکفورد آرام گرفت (مساوی) و در نهایت دوناروما با هیکل تنومندش توانست پنالتی ساکا را بگیرد.
مردان مانچینی برخی از بهترین نمایشهای یورو را داشتند. بهجز بازی با اسپانیا، آنها بر همه رقیبان خود در این جام تسلط داشتند. آمار فینال کاملاً گویاست؛ ایتالیا ۶۲درصد مالکیت توپ داشت، ۲۰ ضربه به سمت دروازه حریف زد در حالی که این عدد برای انگلیس ۶ بود و تنها ضربه داخل چارچوب انگلیس هم گل لوک شاو بود.
مانچینی برای این موفقیت مسیر تاریخی فوتبال ایتالیا را تغییر داد. او بااستعدادترین بازیکنان یورو را در اختیار نداشت، ولی با چینش تاکتیکی عالی، روانشناسی و کاریزما به موفقیت رسید. تیم ایتالیا با او ۳۴ بازی است که نباخته است و یک بازی دیگر با رکورد اسپانیا
فاصله دارد.
لئوناردو بونوچی بعد از بازی گفت: «چه چیزی ما را خاص کرد؟ باور ما و رابطهای که با یکدیگر داشتیم. ما ۵۰ روز است که با هم هستیم و هنوز از دست هم خسته نشدهایم. حتی وقتی استراحت داشتیم و نزد خانوادههایمان میرفتیم، باز هم با هم معاشرت میکردیم. همسرم از من پرسید چرا حتی در زمانهای استراحت هم بازیکنان با خانوادههایشان کنار هم هستند؟ حوصله ما از دست دیگر بازیکنان سر نمیرفت. وقتی شما تا این مدت دور از خانه هستید، دوست دارید به خانه برگردید، اما ما چنین حسی نداشتیم و میخواستیم تا آخر با هم باشیم؛ یعنی تا همین حالا.»
حالا دیگر تمام شد و آنها میتوانند به خانه بروند و جام را هم با خود ببرند. از بونوچی سؤال شد که آیا واقعاً مقابل دوربین فریاد زده: It’s coming to Rome تا شعار It’s coming home طرفداران انگلیس را به استهزا بگیرد یا نه؟ او گفت: «قطعاً همینطور است! این را از چهارشنبهشب که آنها دانمارک را بردند میشنیدیم. ببخشید، اما جام به جای دیگری میرود. جام سوار بر هواپیمای بزرگی شده و به رم خواهد رفت. ما به این باور داشتیم.»
منبع: ESPN