شکایت ۳ دختر جوان از پسر «دیجی» و همدستش

سایت بدون : راز جنایت‌های سیاه پسر «دیجی» و همدستش که دختران جوان را با خوراندن آبمیوه حاوی هروئین بی‌هوش کرده و مورد آزار و اذیت و سرقت قرار می‌دادند با شکایت‌های سه دختر فاش شد.

آخرین روز هفته گذشته اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران شاهد حضور سه دختر جوان بود که از سوی دو مرد شرور مورد تعرض قرار گرفته و حالا به آنجا آمده بودند تا آنها را شناسایی کنند. وقتی در باز شد ۷ متهم با لباس‌های مشابه و دستبند به‌دست وارد شعبه شدند و مقابل این سه دختر ایستادند تا شاکی‌ها از میان آنها متهمان اصلی را شناسایی کنند. در همین موقع سه دختر جوان به محض مشاهده دو نفر از متهمان ناگهان رنگ از صورتشان پرید و دست و پاهایشان به لرزه افتاد انگار با دیدن این دو شرور صحنه‌های هولناک اتفاق شومی که برایشان رخ داده بود بار دیگر زنده شد. با کمک افسر پرونده و خروج دختران از اتاق وقتی کمی حالشان بهتر شد به بیان جزئیات حادثه پرداختند.
یکی از شاکی‌ها دختر جوان ۲۵ ساله‌ای بود که در یک کلینیک پوست و مو کار می‌کند. وقتی می‌خواست جزئیات روز حادثه را توضیح دهد چند بار حالش بد شد صدایش می‌لرزید او با کلماتی بریده بریده از حادثه‌ای که برایش رخ داده به خبرنگار «ایران» گفت: چند وقت قبل پسر جوانی به‌ نام امیر در اینستاگرام به من پیام داد. اوایل در خصوص مسائل کاری سؤال می‌پرسید اما بعد کم کم به من ابراز علاقه کرد. با وجود مخالفت من برای ملاقات با او بالاخره راضی شدم و به محل قرار رفتم. امیر مدعی بود قصدش ازدواج است. روز حادثه ساعت ۱۲ ظهر از خانه خارج شدم و در محل قرار سوار خودروی پژو ۲۰۶ امیر شدم. محل ملاقات ما غرب تهران بود.
او ادامه داد: پس از چند دقیقه‌ای امیر پیشنهاد نوشیدن آبمیوه داد و در کنار خیابان توقف کرد. با آنکه در آن اطراف آبمیوه فروشی نبود او از ماشین پیاده شد و بعد از دقایقی با دو آبمیوه برگشت. وقتی آبمیوه را خوردم احساس کردم مزه بدی دارد اما بعد از آن، ناگهان سرم گیج رفت و بی‌هوش شدم؛ بسختی سعی می‌کردم خودم را بیدار نگه دارم اما متوجه شدم امیر با مرد دیگری در حال آزار و اذیت من است. بعد هم از من رمز کارت عابر بانکم را پرسیدند.
در همین حالت گیجی بودم که امیر پس از سرقت پول‌ها، طلاهایم و کارت‌های عابر بانکم مرا در مقابل خانه‌مان رها کرد. تا سه روز گیج بودم و حال خوبی نداشتم. وقتی به هوش آمدم به اداره پلیس رفتم اما وقتی وارد تلفن همراهم شدم تا شماره و پیامک‌های امیر را نشان دهم  هیچ اثری از شماره تلفن و پیام ‌های او نبود، آنجا بود که فهمیدم او با اثر انگشتم وارد گوشی‌ام شده و تمام چت‌ها و اطلاعاتی را که از خودش در گوشی من بود پاک کرده است.
دو شکایت مشابه دیگر
بعد از شکایت دختر ۲۵ ساله، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری پژوسواران آغاز شد. همزمان مأموران با دو شکایت مشابه دیگر مواجه شدند. دو دختر جوان دیگر که یکی از آنها مدیر شرکتی در غرب تهران و دیگری آرایشگر بود، از قربانیان مرد پژوسوار بودند.
امیر با آنها نیز در اینستاگرام آشنا شده و به اصرار آنها را به محل قرار کشانده بود. در هر دو مورد دختران جوان را مسموم و نقشه‌اش را اجرا کرده بود. در این دو مورد نیز اطلاعات خودش را از گوشی قربانیان پاک کرده و پول و طلایشان را نیز به سرقت برده بود. با شروع تحقیقات کارآگاهان به محل‌هایی که دختران جوان سوار خودرو متهم شده بودند یا متهم خودرواش را متوقف کرده تا آبمیوه بخرد رفتند اما هیچ ردی از او به‌دست نیاوردند، چرا که متهم محل‌هایی را انتخاب کرده بود که هیچ دوربین مداربسته‌ای وجود نداشت تا هیچ ردی از خود به جا نگذارد. در ادامه مشخص شد که صفحه اینستاگرام او نیز حذف شده است.
در معاینات پزشکی قانونی نیز مشخص شد که دختران جوان با ماده‌ای که داخل آن هروئین بوده بی‌هوش شده‌اند و اگر مقدار بیشتری از این مواد داخل آبمیوه ریخته شده بود دختران جوان به‌ کام مرگ کشیده می‌شدند.
گرچه متهم اصلی پرونده تمام ردها و سرنخ‌ها را پاک کرده بود اما در ادامه کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی موفق به شناسایی امیر در غرب تهران شده و در عملیاتی ویژه او بازداشت شد.
در ادامه تحقیقات مشخص شد امیر با پسر جوان دیگری به‌ نام محمد که پس از بی‌هوش کردن دختران وارد ماجرا می‌شد دوست بوده و نقشه آدم‌ربایی و آزار و اذیت را اجرا می‌کردند.
سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت با اعلام این خبر گفت: هر ۳ شاکی امیر را شناسایی کردند اما فقط یکی از دختران همدست او را شناسایی کرده است. در بازرسی از مخفیگاه متهمان تعدادی سیم کارت و گوشی‌های تلفن همراه و کارت‌های عابر بانک کشف شد.‌ به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت، تحقیقات برای شناسایی سایر قربانیان احتمالی ادامه دارد.

گرچه امیر از سوی هر سه شاکی پرونده شناسایی شده اما او و همدستش منکر تمام جرایم هستند و ادعای دیگری را مطرح می‌کند. او در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما گفت:
من هیچ کدام از اتهام هایم را قبول ندارم.
پس چرا این سه دختر تو را شناسایی کردند؟
برای اینکه به درخواستشان عمل نکردم.
چه درخواستی؟
من کارم تشریفات مجالس است البته دانشجوی حقوق هستم و درس می‌خوانم. با شاکی اول در یک مجلس عروسی آشنا شدم. بعد از مدتی به من گفت اگر می‌خواهی با تو دوست شوم باید برایم رینگ لایت گوشی تلفن همراه بخری. او رینگ لایت را برای عکاسی می‌خواست تا عکس‌ها را در صفحه اینستاگرامش بگذارد. نفر دوم را که اصلاً نمی‌شناسم، با شاکی دیگر هم در اینستاگرام آشنا شدم. او هم گفت ۱۰ میلیون تومان چک دارد و می‌خواهد دستگاه لیزر بخرد. به من گفتند اگر می‌خواهی با تو به محل قرار بیایم باید برایمان این موارد را تهیه کنی در غیر این صورت از تو شکایت می‌کنیم و اتهام دروغ می‌زنیم.
سه دختر بدون آنکه همدیگر را بشناسند، شکایت مشابهی از تو مطرح کردند بعد تو می‌گویی انتقام گیری است؟
امیر سکوت می‌کند.
چرا آدرس صفحه اینستاگرامت را حذف کردی؟
 یک هفته قبل پاک کردم. من در مجالس و میهمانی‌ها دیجی بودم و می‌خواندم اما تصمیم گرفتم صفحه تبلیغاتی‌ام را پاک کنم.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «کارکردن خر و خوردن یابو»

سایت بدون – ضرب‌المثل «کار کردن خر و خوردن یابو» به وضعیتی اشاره دارد که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *