یادداشت گابریله مارکوتی درباره شکست بارسلونا مقابل بایرن مونیخ/ زوال یک امپراتوری


سایت بدون – زنده بمان تا یک روز دیگر بجنگی. این احتمالاً چیزی بود که در دقیقه ۶۰ بازی بارسلونا و بایرن مونیخ، در ذهن رونالد کومان می‌گذشت. تیم میزبان در خانه دو بر صفر عقب افتاده بود و کومان سرخیو بوسکتس و سرخی روبرتو را تعویض کرد. گاوی و یوسف دمیر به جای این دو وارد میدان شدند؛ مجموع سن آنها روی هم ۳۵ سال است و پیش از این روی هم تنها ۴۷ دقیقه برای تیم اصلی بارسلونا بازی کرده بودند. اگر آنها برای تحویل پیتزا به درب خانه طرفداران بارسلونا مراجعه کنند، بسیاری از آنها این دو نفر را نخواهند شناخت.
کومان کمتر از ۱۵ دقیقه بعدتر دست به کاری جسورانه‌تر زد و الخاندرو بالده را به جای جوردی آلبا به میدان آورد. بالده ۱۸ساله اولین بازی‌اش برای بارسا را انجام می‌داد.
پیش می‌آید که مربیان در اواخر یک دیدار، خون جوان را به تیمشان تزریق کنند اما تیمشان یا در آن بازی‌ها با فاصله زیادی پیش افتاده (و مربی می‌خواهد تیمش از پیروزی لذت ببرد) یا اینکه تیم شکست سنگینی را دارد متحمل می‌شود (چرا که طرفداران معمولاً بازیکنان جوان را هو نمی‌کنند) اما این بار شرایط عجیب بود. بله، بارسلونا در سطح بایرن نبود و حتی یک ضربه هم داخل چارچوب نزد اما اختلاف دو تیم تنها دو گل بود و یک گل بایرن هم روی شوت توماس مولر به ثمر رسید که در میانه راه، با برخورد به اریک گارسیا، مسیرش کاملاً تغییر کرد.
احتمال بازگشت برای بارسلونا کم بود اما صفر نبود ولی تاریخ چه می‌گفت؟ بارسلونا هرگز نشده بود در اولین بازی‌ خانگی‌اش در لیگ قهرمانان شکست بخورد. هرگز هم نشده که تیمی که در روز اول مسابقات شکست بخورد، در همان فصل فاتح لیگ قهرمانان شود اما در هر حال، کومان فردی خرافاتی نیست.
یا اگر هم خرافاتی باشد، می‌داند که داستان را چطور تعریف کند. تصادفی نبود که سه بازیکنی که تعویض شدند، همه کاتالان و از اسطوره‌های باشگاه بودند. آنها روی هم حدود ۱۳۰۰ بازی برای تیم اصلی بارسلونا انجام داده‌اند. آنها در آکادمی مشهور بارسلونا رشد کردند. سه نفری که جانشین آنها شدند هم در قرن بیست و یکم به دنیا آمده‌اند و کارشان این است که تاریخ پرافتخار باشگاه را زنده نگاه دارند.
شاید این کار او مبتذل به نظر برسد اما نقطه قوت بارسلونا در تاریخ این بوده که بازیکنانش را از لاماسیا بیاورد و آنها باید دوباره این کار را انجام دهند. آن شب هم هدف همین بود. در نهایت، بازیکنان جانشین تأثیر اندکی گذاشتند و روبرت لواندوفسکی سومین گل تیمش را زد و پیروزی مقتدرانه بایرن را تضمین کرد.
بله، اگر بدبینانه نگاه کنیم، می‌توانیم به این نتیجه برسیم که هدف کومان از این تعویض‌ها این بوده که بگوید: «می‌گویید دیگر چه کار کنم؟ چندین بازیکن من نیستند و هیچ‌کسی را هم روی نیمکت ندارم.»
در این صورت حق هم با او است. در میان بازیکنان جاافتاده روی نیمکت، یک بازیکن تازه از مصدومیت برگشته بود (سرجینیو دست)، یک بازیکن از فصل گذشته تاکنون بازی نکرده (ریکی پوچ)، یک بازیکن از سال ۲۰۲۰ تا این بازی به میدان نرفته بود (فیلیپه کوتینیو) و یک بازیکن هم کسی بود که بارسلونا در تابستان تلاش کرد او را بفروشد اما به خاطر دستمزدش، هیچ باشگاهی حاضر به خریدش نشد (ساموئل اومتیتی).
واقعیت بارسلونا همین است دیگر. بله، اگر آنسو فاتی به آمادگی کامل برگردد و در حد هیاهویی باشد که برایش به پا شده، کمی فرق می‌کند (ولی فراموش نکنیم که او ۱۰ ماه است بازی نکرده و تازه ۱۸ سال دارد؛ داشتن انتظارات غیرواقع‌گرایانه از چنین پسر کم‌سنی هم نامنصفانه است و هم احمقانه)؛ همچنین اگر عثمان دمبله برگردد و مصدوم هم نشود (او در طول دوران بازی‌اش هرگز در یک فصل بیش از ۲۲ بار در ترکیب ثابت قرار نگرفته است).
اما به جز این دو نفر، بعید است کسی فکر کند که بازیکنی از مصدومیت رهایی می‌یابد و بارسلونا را تبدیل به مدعی خواهد کرد. درباره چه کسی حرف می‌زنیم؟ سرخیو آگوئرو که ۳۳ ساله است و در هنگامی که به نظر می‌رسید بارسلونا لیونل مسی را نگه می‌دارد، جذب شد تا یار او در میدان باشد اما از ژوئن بازی نکرده، در بیشتر دیدارهای دو فصل اخیر غایب بوده و وقتی هم به میدان رفته، نتوانسته خوب باشد؟ مارتین برایت‌ویت؟ بازیکنی که رفتاری عالی دارد و بسیار زحمتکش است اما اگر پاسخ شما او باشد، سؤال را اشتباه پرسیده‌اید.
کومان این را می‌داند و پس از بازی درباره «تفاوت کیفیت دو تیم» صحبت کرد. او شش هفته سخت را پشت سر گذاشته؛ از وداع اشک‌بار مسی، تا زمزمه‌های انحلال باشگاه، تا درک این مسأله که بارسلونا در حال حاضر قدرت سوم لالیگا است، اگر قدرت چهارم نباشد. در چنین شبی، مقابل تیم بایرن – که هرچند دفاعش بازشدنی بود اما کیلومترها از بارسا جلو بود – واقعاً جایی برای نبرد نمی‌ماند.
بهتر است کومان این را بپذیرد، به این فکر کند که چطور بالاتر از دو تیم دیگر گروه – بنفیکا و دینامو‌کیف – قرار بگیرد و در لالیگا هم به دنبال کسب سهمیه لیگ قهرمانان باشد. این به معنای بازگشت به لیگ قهرمانان در سال آینده است و باعث می‌شود درآمد این مسابقات به باشگاه برسد.
طرفداران بارسا درک می‌کنند که اوضاع وخیم است و می‌دانند که این تنها راه جلوگیری از اضمحلال تیم است. شاید هم آنها ترجیح بدهند امثال گاوی، دمیر و بالده بازی کنند تا اینکه نمایش قهرمانان گذشته را در یک شکست خانگی تلخ ببینند.

گابریله مارکوتی
منبع: ESPN

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *