پرسپولیس تیم خوبی است هنوز،هیچ چیز را از دست نداده هنوز،با صدر فاصلهای ندارد هنوز،یک نیم فصل فرصت جبران دارد هنوز و…
اما گاهی خیلی زودتر از آن که فکر کنی همه هنوزهای عالم تبدیل به دیروز میشود
چیزی در این تیم وجود دارد که آزارم میدهد،راستش آن کت و شلواری که تن پرسپولیس است به نظرم برای رستورانهای چهارستاره بالاشهری خوب است،خیلی شیک است،اینجا ،در این پارتی گاهی باید جین با زانوهای سوراخ پوشید تا فرصت جست و خیز داشت!
گاهی فکر می کنم این هم شیکی به چشمان پرسپولیس هم زده است،این خوب است،تاکتیکی است،قاعدهمند بازی می کند ،زیاد پاس میدهد اما گرگ نیست،گرسنه نیست
مثل کارگری است که از دیوار چیدن لذت میبرد فارغ از این که بداند این دیوارها اگر به خانهای منجر نشود به هیچ درد نمیخورند
مثل گلادیاتوری است که از شمشیر زدن لذت میبرد فارغ از این که بداند اگر تیغه شمشیر به جان مبارز مقابل نخورد به هیچ درد نمیخورد
اعتماد به نفس پرسپولیس به نوعی بیقیدی رسیده یا لااقل من حس میکنم رسیده،انگار برایش درونی شده میان این پاسهای ساده و مطمئن بالاخره خانهای ساخته میشود ،زخمی زده میشود…خب گاهی هم زهی خیال باطل!
پرسپولیس هر گاه گرگتر است،رهاتر،تیم مقابل انگیزه میدهد،کت و شلوارش را در میآورد،تیم بهتری است
کاش یحیی گل محمدی این کت و شلوار را میسوزاند و به چشمان تیمش گرسنگی هدیه میداد کاش
افشین خماند