انکار آدم ربایی مرد پیشکار در دادگاه

سایت بدون – مرد پیشکار که متهم است برای تصاحب پول‌های صاحبکارش با همدستی ۳ نفر او را ربوده و ۱۰۰میلیون تومان از حسابش سرقت کرده بود در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده از سال ۹۵ با شکایت مرد سالمندی که مدعی بود از سوی چند جوان ربوده شده آغاز شد. وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: سال‌هاست که در زمینه ساخت‌و‌ساز فعالیت می‌کنم. چند روز قبل به یکی از ساختمان‌هایی که می‌ساختم رفتم و پس از برگشت از آنجا دو جوان راهم را سد و با تهدید من را سوار خودرویشان کردند.
 پس از بستن چشمانم من را به یک کارگاه بردند و با زور از من درخواست چند میلیارد تومان پول کردند و وقتی به آنها گفتم که در حسابم آنقدر پول نیست و باید خودم آن را از بانک بگیرم کارت عابربانکم را گرفتند و من را نزدیک خانه‌ام پیاده کردند و متواری شدند و ساعاتی بعد هم متوجه شدم که از کارتم ۱۰۰میلیون تومان برداشت شده است.
شاکی در پاسخ به اینکه آیا به کسی مظنون هستی، گفت: به ساسان که سال‌هاست به‌عنوان پیشکار نزد من کار می‌کند، مشکوکم. او از تمام جزئیات حساب‌های من مطلع بوده و تنها کسی است که رمز کارت عابربانکم را داشته است.به این ترتیب ساسان بازداشت شد و در ابتدا با انکار اتهام مدعی شد که به اشتباه بازداشت شده است اما وقتی در مقابل مستندات قرار گرفت گفت: چند سالی با شاکی کار می‌کردم و می‌دانستم که ثروت زیادی دارد و وارثی هم ندارد. من که مشکلات زیادی داشتم فکر کردم که اگر ۱۰۰میلیون تومان از پول‌های او را بردارم اتفاقی نمی‌افتد.
بنابراین تصمیم گرفتم با ۲نفر از دوستانم این مبلغ را از او بگیریم. در ادامه ۲همدست ساسان و فردی که کارگاهش را دراختیار آدم‌رباها قرار داده بود، بازداشت شدند و به اتهامشان اعتراف کردند. پرونده نیز پس از تکمیل تحقیقات به شعبه ۱۰دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.در ابتدای جلسه رسیدگی، شاکی به جایگاه رفت و گفت: من حاضر به گذشت نیستم. وقتی من را دزدیدند از ترس داشتم سکته می‌کردم. من به ساسان مثل پسرم نگاه می‌کردم و با کاری که انجام داد هرگز او را نمی‌بخشم.
پس از شاکی، متهمان یک‌به‌یک در جایگاه قرار گرفتند. البته متهمان که در بازجویی‌های مقدماتی به آدم‌ربایی اعتراف کرده بودند در جلسه دادگاه اتهام‌شان را انکار کردند.
ساسان گفت: من طراح نقشه آدم‌ربایی نبودم و تنها دخالتی که در این موضوع داشتم دادن رمز عابربانک به دوستم بود.
بعد از ساسان، صاحب کارگاه به جایگاه رفت و گفت: من فقط کلید کارگاهم را دراختیار ساسان قرار دادم و اصلاً در ماجرای آدم‌ربایی نقشی نداشتم.۲متهم دیگر هم اتهام‌شان را انکار کردند.
با پایان اظهارات متهمان و وکلای آنها قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «کارکردن خر و خوردن یابو»

سایت بدون – ضرب‌المثل «کار کردن خر و خوردن یابو» به وضعیتی اشاره دارد که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *