سایت بدون – اگر میخواهید بدانید که چه دشمنیای میان منچستر یونایتد و لیدز یونایتد وجود دارد، میتوانید از پدی کرراند، بازیکن سابق منچستر یونایتد سؤال کنید.سؤال در این زمینه ما را به جانی گایلز، بازیکن کلیدی لیدز در آن دوران میرساند. کرراند میگوید: «از گایلز درباره تکلهایی که میزدند، پرسیدهاید؟ از او سؤال کردهاید که «دان روی» قبل از آن بازی چه گفت؟ آنها تیمی کثیف بودند. خیلی کثیف.»
منظور او از آن مسابقه، بازی نیمهنهایی جام حذفی در ۵۷ سال پیش است، دیداری که خصومت شدید بین دو تیم را آغاز کرد؛ دشمنیای که این هفته در اولین بازی دو تیم در الند رود با حضور تماشاگران در ۱۳ سال گذشته ادامه مییابد.
برخی میگویند که صنعت نساجی منچستر باعث ورشکسته شدن یورکشایر شد و این باعث دشمنی بین طرفداران دو تیم شد. اما در واقع، این دو تیم پیش از آن مسابقه دشمنی خاصی با هم نداشتند، تا اینکه روی، لیدز را به دسته اول رساند.سر مت بازبی در سال ۱۹۶۳ گایلز را از منچستریونایتد به لیدز واگذار کرد، چرا که آنها را رقیبی جدی نمیدانست. لیدز چند وقت پیش از آن در خطر سقوط به دسته سوم بود. گایلز میگوید: «وقتی که در کورس نیستید، رقابتی هم وجود ندارد.»تیم جوان روی در تابستان ۱۹۶۴ به دسته اول رسید و در خانه منچستریونایتد، تیم بازبی را با نتیجه یک بر صفر و با گل بابی کالینز شکست داد و به صدر جدول رفت. آنها تیمی جوان و فوقالعاده بیباک بودند و بازیکنانی مانند نورمال هانتر ۲۰ساله، پل مادلی ۲۱ساله و گایلز ۲۲ساله را داشتند.
گایلز میگوید: «پیروزی در اولدترافورد نشان داد که ما جدی هستیم.» آنها همچنین به این معروف شده بودند که تیمی خشن هستند که البته گایلز این را رد میکند. تا اینکه نوبت به دیدار نیمهنهایی سال ۱۹۶۵ در ورزشگاه شفیلد ونزدی رسید.
باید طرف را زخمی میکردید!
به گفته گایلز، بازی در شرایط خوبی برگزار نشد: «از هر جهت، روز افتضاحی بود. باد شدیدی میوزید و کرنرها را باید به سمت گوشه محوطه جریمه ارسال میکردید.» او یادش نیست که کدام خطا باعث به خشونت کشیده شدن بازی شد؛ البته دنیس لاو بدون توپ با جک چارلتون دعوا کرد و بیلی برمنر هم با کرراند درگیر شد.
گایلز میگوید: «آن روزها باید طرف را زخمی میکردید تا بلکه کارت زرد بگیرید. لاو بازیکنی بزرگ بود اما خشن بازی میکرد. استایلز و کرراند هم همینطور. لیدز تیم قلدر آن روز نبود.»
کرراند نظر دیگری دارد: «بله، آنها تیم خوبی بودند، اما اگر به هر کدامشان حتی نگاه میکردید هم طرف خودش را به زمین میانداخت. از همان لحظه اول تقلب را آغاز کرده بودند. این مشکل از لیدز یونایتد شروع شد، نه از ما. خصومت از سمت آنها بود. ما هیچ مشکلی با آنها نداشتیم.»
اما آمار چه میگوید؟ منچستریونایتد ۲۴ ضربه ایستگاهی زد اما لیدز ۱۰ ضربه ایستگاهی داشت. استایلز و لاو کارت زرد گرفتند. در یکی از عکسهای بازی، برمنر را با پیراهن پاره میبینیم. اریک استنجر، خبرنگار یورکشایر پست، چنین تشبیهی دارد: «انگار یک گله سگ بر سر یک تکه استخوان گلاویز شدهاند.»
گلی در آن بازی زده نشد و بازی تکرار شد. این بار در خانه ناتینگهام فارست در چهارشنبه هفته بعد. گایلز به خاطر میآورد: «هر دو تیم میدانستند که باید اوضاع را آرام کنند. شب خوبی برای فوتبال بود و این به سود بازی شد. روز بد دو تیم نبود.»
درگیری طرفداران
اما این بار طرفداران به جان هم افتادند. لیدز با گل بیلی برمنر ۲۲ساله روی ضربه ایستگاهی گایلز به پیروزی رسید. بعد از بازی، طرفداران منچستریونایتد به زمین ریختند و دور دیک ویندل، داور مسابقه حلقه زدند. آنها حس میکردند که او به نفع لیدز گرفته است. طرفداران لیدز هم برای اولین بار در تاریخ باشگاهشان دست به آشوب زدند. ویندل نیاز به درمان پیدا کرد.
در آن فصل لیگ، دو تیم همامتیاز شدند، اما گل آوراژ بهتر تیم بازبی، آنها را قهرمان کرد (در آن زمان، در هنگامی که دو تیم همامتیاز میشدند، گل آوراژ در نظر گرفته میشد که تعداد گلهای زده تقسیم بر تعداد گلهای خورده بود). اما گایلز میگوید که رقابت از آن فصل آغاز شد و در فصلهای بعد شدت یافت: «ما در لیگ بالا بودیم و آنها مرتباً به ردههای پایینتر میرفتند. این به دشمنی دو تیم افزود.»
لیدز در سال ۱۹۶۹ قهرمان شد؛ با ۲۶ امتیاز بیشتر و ۱۰ پله بالاتر از منچستر یونایتد. اما آنها همچنان حس میکردند که BBC طرفدار منچستریها است و اسمش را گذاشته بودند: Busby, Best, and Charlton. طرفداران منچستر شعار میدادند: «فقط یک یونایتد وجود دارد.»
البته رقابت دو تیم دیگر به اندازه میانه دهه ۱۹۶۰ جدی نشد. گوردون استراکان که در سال ۱۹۸۹ از منچستر یونایتد به لیدز یونایتد رفت، خبری از آن روزها نداشت: «من هرگز در الند رود بازی نکرده بودم و هیچ دیداری را در این ورزشگاه ندیده بودم. لیدز اصلاً رقیبی برای منچستر یونایتد به شمار نمیرفت. اما دو هفته طول کشید تا فهمیدم چه شده. مردم آنجا اصلاً منچستر یونایتد را دوست نداشتند.» استراکان حس میکند که سر الکس فرگوسن او را نادیده گرفت.
اما مانند گایلز که انتقامش را از بازبی گرفت، استراکان هم با لیدز به دسته اول رسید و قهرمان شد. استراکان میگوید: «منچستریونایتد بسیار مشتاق فتح لیگ بود و ما تیمی از بازیکنان جوان بودیم و در سر راهشان قرار گرفتیم. شعارهایی که طرفداران دو تیم درباره تاریخ باشگاهشان میدادند در ذهن من مانده است. من آنها را میشنیدم و میگفتم: این کارها درست نیست.»
اریک کانتونا
استراکان میگوید فروش اریک کانتونا در سال ۱۹۹۲ به منچستر یونایتد خصومت را افزایش داد. طرفداران لیدز بر این باور بودند که باشگاهشان او را راحت از دست داده و شادی کانتونا در سال ۱۹۹۶، پس از گلی که در پیروزی چهار بر صفر در الند رود به ثمر رساند، اوضاع را وخیمتر کرد.
از گوردون مککویین و جو جوردن (۱۹۷۸) تا ریو فردیناند (۲۰۰۲) و آلن اسمیت (۲۰۰۴)، همیشه این حس وجود داشته که بهترین بازیکنان لیدز به منچستر میروند. گایلز میگوید: «بازیکنانی مانند هانتر و برمنر هرگز رویای حضور در اولد ترافورد را نداشتند. اینکه بازیکنان دیگر به این تیم رفتند نشان میداد که آن دوران دیگر سپری شده است.»
فرگوسن
و البته، فرگوسن هم نقش خود را داشت. در سال ۱۹۹۲، لیدز قهرمان دسته اول انگلیس شد و فرگوسن گفت: «لیدز قهرمان نشد. منچستر یونایتد بود که قهرمانی را واگذار کرد.» این حرف او را طرفداران لیدز فراموش نمیکنند.
یک سال قبل، در مرحله نیمهنهایی جام اتحادیه، دو تیم با هم بازی کردند و لی شارپ گل پیروزیبخش منچستریها را زد. در آن بازی، یک طرفدار لیدز، اریک هریسون را با فرگوسن اشتباه گرفت و به او ضربه زد. فرگوسن در کتاب زندگینامهاش نوشته است: «طرف فکر کرد من را میزند. طرفداران هم به زمین ریختند. هیاهوی بزرگی شکل گرفت. اما آن فضای خصمانه ورزشگاه الند رود چیزی داشت که من دوستش داشتم.»
در تاریخ دو تیم، اتفاقات جالبی هم دیده میشود، مانند ازدواج نابی استایلز با کی، خواهر گایلز. کی به نابی گفته بود: «تو دیگر قرار نیست جان ما را بزنی!»
گایلز میگوید: «دیگر هیچ کس خودش را به زمین نمیانداخت. هیچکس تلاش نمیکرد خطا بگیرد. وقتی خطا میکردند، دوست نداشتید نشان دهید که روی شما خطا شده است. روزهای سختی بود. ولی واقعاً جذاب بود.»