احتمالا در ماههای اخیر کلمه متاورس به گوشتان خورده یا جملاتی مثل «متاورس قرار است جایگزین اینترنت شود»، «همه ما قرار است در متاورس زندگی کنیم»، «فیسبوک (یا اپیک، روبلاکس یا دهها شرکت کوچکتر) سعی در تصاحب متاورس دارند» را خواندهاید. این زمزمهها بیشتر از آنجا آغاز شد که در مهر۱۴۰۰/اکتبر۲۰۲۱، مارک زاکربرگ، موسس فیسبوک، روی متاورس شرطبندی کرد و نام شرکت شبکهاجتماعی خود را به متا تغییر داد اما این فقط فیسبوک نیست که ایده متاورس را موردتوجه قرار داده است. گوگل سالهاست که روی فناوری مرتبط با متاورس کار کرده و اپل دستگاههای مرتبط خود را در دست ساخت دارد. مایکروسافت نیز در دی۱۴۰۰/ژانویه۲۰۲۲ اعلام کرد بازی ویدئویی «اکتیویژن بلیزارد» را به قیمت ۷۰میلیارد دلار خریداری خواهد کرد تا «بلوکهای سازنده متاورس» را فراهم کند. از نظر برخی کارشناسان اینها همه نشانه این است که ما در آستانه بزرگترین انقلاب فناوری از زمان معرفی اینترنت قرار داریم. متاورس نیز مانند هوشمصنوعی، کریسپر، اینترنت اشیا و سایر فناوریهای تحولآفرین آینده در راه است و البته مزایا و خطرات خاص خود را نیز به همراه خواهد داشت.
متاورس دقیقا چیست؟
برخلاف بسیاری از فناوریهای دیگر، توضیحدادن درباره متاورس دشوار است زیرا متاورس لزوما وجود ندارد! شاید بتوان گفت صحبت درمورد معنای متاورس شبیه صحبت درباره معنای اینترنت در دهه۱۹۷۰ است. وقتی اجزای سازنده شکل جدیدی از ارتباطات در حال ساخت بودند، هیچکس واقعا نمیتوانست بفهمد که واقعیت چگونه خواهد بود. با همه این پیچیدگیها اما باید گفت ایده متاورس چیز جدیدی نیست. نیل استفنسون سال۱۳۷۱/۱۹۹۲ در رمان خود با نام «سقوطبرف» اصطلاح متاورس را ابداع کرد. استفنسون در این رمان به یک دنیای مجازی سهبعدی اشاره داشت که ساکنان آن آواتارهای افراد واقعی بودند. بسیاری از داستانهای علمی-تخیلی دیگر نیز شامل سیستمهای متاورسمانند(برخی از آنها قبل از سقوط برف) بودهاند.
برای کمک به درک مفهوم مبهم و پیچیدهای مثل متاورس میتوانید هر کجا با عبارت «فضایمجازی» برخورد کردید آن را در ذهنتان با کلمه متاورس جایگزین کنید. در ۹۰درصد موارد، معنی اساسا تغییر نمیکند. دلیلش این است که کلمه متاورس واقعا به هیچ نوع خاصی از فناوری اشاره نمیکند بلکه به تغییر گستردهای در نحوه تعامل ما با فناوری اشاره دارد. درواقع متاورس، همگرایی دو ایده است که سالهاست وجود دارد: واقعیتمجازی و زندگی دوم دیجیتال. تعریفهایی که برای متاورس ارائه شدهاند، آشکارکننده برخی جنبههای این فناوری هستند. برای مثال آسوشیتدپرس در مقاله خود متاورس را ساخت واقعیتمجازی با هدف ادغام زندگیمجازی با زندگی واقعی تعریف میکند و آن را تولد نوعی اینترنت، دستکم بهصورت اینترنت سهبعدی میداند. زاکربرگ متاورس را یک «محیط مجازی» میداند که کاربران میتوانند بهجای تماشای صفحهنمایش به داخل آن بروند. به گفته او مردم میتوانند با استفاده از هدستهای واقعیت مجازی، عینکهای واقعیت افزوده و برنامههای گوشیهای هوشمند یکدیگر را در این فضا ببینند و در آن کار و بازی کنند. ویکتوریا پتروک، تحلیلگری که فناوریهای نوظهور را دنبال میکند نیز میگوید این فناوری جنبههای دیگر زندگی آنلاین مانند خرید و رسانههای اجتماعی را نیز دربرخواهد گرفت. متیو بال، سرمایهدار و نویسنده خطرپذیر که بهطور گسترده درمورد این موضوع نوشته، میگوید متاورس موجچهارم رایانهها پس از رایانههای مرکزی، رایانههای شخصی و رایانههای همراه است. به گفته او متاورس قرارگرفتن در رایانه است نه صرفا دسترسی داشتن به رایانه. اینکه همیشه آنلاین باشید مهمتر از این است که همیشه به دنیای آنلاین دسترسی داشته باشید.
متاورس چگونه ممکن است کار کند؟
بهطورکلی، فناوریهایی که متاورس را تشکیل میدهند میتوانند شامل ویآر(VR) یا همان واقعیتمجازی(جهانهای مجازی پایدار که حتی زمانی که در آنها حضور ندارید هم به وجود خود ادامه میدهند) و اِیآر(AR) یا همان واقعیت افزوده باشند که جنبههای دنیای دیجیتال و فیزیکی را با هم ترکیب میکند. با این حال نیازی نیست این فضاها منحصرا از طریق ویآر یا اِیآر قابل دسترسی باشند. به این معنا که یک دنیایمجازی متاورسی فضایی است که میتوان از طریق رایانههای شخصی، کنسولهای بازی و حتی تلفنها به آن دسترسی پیدا کرد. این تعاملپذیری است که متاورس را تعریف میکند.
شاید امروز بتوانیم در برخی از بازیها آیتمهایی را بخریم و در برخی دیگر از بازیها در رویدادهای آنلاین شرکت کنیم اما اینها تجربیات جداگانهای هستند. با اتصال همهچیز به یکدیگر، چیزی بهدست میآوریم که با اینترنتی که اکنون میشناسیم، متفاوت است. تصور اینکه همه اینها چگونه ممکن است در عمل اتفاق بیفتد دشوار است. حتی شرکت متا مجبور شده برای ترسیم یک تصویر از نحوه کار متاورس به جلوههای بصری نسبتا تخیلی سیجیآی(CGI) متوسل شود. یک ویدئوی تبلیغاتی مردی را نشان میدهد که پشت میز مینشیند، عینک به چشم میزند و ناگهان از جانب همکاران مجازیاش محاصره میشود اما در اصل ایده این است که متاورس میتواند جهان واقعی را پوشش دهد و شاید هم از آن قابلتشخیص نباشد. ممکن است یک هدست سهبعدی بپوشید و وارد جلسهای شوید که در آن شما و همکارانتان با آواتارهای مجازی نمایش داده میشوید. پس از آن ممکن است با استفاده از همان مجموعه فناوریها، به یک رویداد اجتماعی مانند کنسرت بروید. حتی میتوانید با استفاده از فناوری واقعیت مجازی در کلاسها شرکت کنید. این به معنای دسترسی به آموزش در مقیاسی است که با استفاده از ابزارهای سنتی غیرممکن بوده است. برای مثال، شما میتوانید فوراً از محیط یک کلاس مجازی به یک تور مجازی در یک محیط تاریخی بروید. واضح است که این تغییر و تحول برای نیروی کار بسیار تأثیرگذار خواهد بود. درواقع این فناوری انواع جدیدی از کار را ایجاد و برخی دیگر را منسوخ خواهد کرد.
چرا هر که از متاورس حرف میزند بعد درباره بازیها میگوید؟
اکنون تقریبا هر بحثی درمورد متاورس-و فناوریهای مرتبط با آن-بهشدت بر بازی متمرکز است. به هر حال، بازیهای ویدئویی در جهانهای مجازی اتفاق میافتد بنابراین جای تعجب نیست که این بازیها در نوک پیکان نوآوریهای مرتبط با متاورس قرار داشته باشند.
ساتیا نادلا، مدیر اجرایی مایکروسافت، با اعلام خرید «اکتیویژن بلیزارد» از سوی مایکروسافت این موضوع را به وضوح بیان کرد که «بازیها پویاترین و هیجانانگیزترین مقوله سرگرمی در تمام پلتفرمهای امروزی هستند و نقشی کلیدی در توسعه پلتفرمهای متاورس خواهند داشت.»
متاورس اکنون نیز تاحدودی در بازیهای آنلاین وجود دارد. پیشآهنگی متاورس را میتوان در بازی آنلاین «سکندلایف» یا زندگیدوم شاهد بود؛ این بازی آنلاین درواقع دنیاییمجازی است که در آن کاربران میتوانند یک شخصیت مجازی بسازند و زندگی مجازی را تجربه کنند. به عبارت دیگر افراد در این فضا برای معاشرت با دیگران، بازنماییهای دیجیتالی از خود ایجاد میکنند همچنین در این فضا، کاربران میتوانند برای غنیترکردن زندگیمجازی خود پول صرف کنند.
پول درآوردن در متاورس چطور ممکن است؟
نوع جدیدی از کار در خانه فقط بخشی از چیزی است که متاورس میتواند از طریق آن به افراد برای کسب درآمد کمک کند. کری تاتسو ۴۸ساله و کارآفرین متاورس است. او بیش از ۱۵سال از زندگی خود را صرف طراحی، بازاریابی و فروش آواتارها، حیواناتخانگی و لوازمجانبی برای شهروندان سکندلایف(فضایی شبیه متاورس) کرده است.
تاتسو بعد از نارضایتی از شغل بازاریابی خود به کار در متاورس روی آورد. او برای آواتارهای خود حیوان خانگی خرید و طولی نکشید که او و همسر سابقش فروشگاهی به نام «زوبی» راهاندازی و آنقدر درآمد کسب کردند که توانستند شغل فیزیکی خود را رها کنند و تماموقت روی ساخت حیوانات خانگی و لوازم جانبی متمرکز شوند. مسؤولان شرکت روبلاکس درباره کار در متاورس میگویند: «میتوانید آیندهای را تصور کنید که در آن به فروشگاه کلاه(مجازی) میروید و در تجربهای بینظیر کلاهتان را سفارشیسازی میکنید. حالا میتوانید آن کلاه را به افراد دیگری در متاورس بفروشید.»
مانوئل برونشتاین، مدیر تولید این شرکت نیز میگوید ما کسب درآمد از این نوع محصولات را برای مردم بسیار آسان کردهایم. این فرصتهای صرفا دیجیتالی برای امرار معاش، الهامبخش نسل جوان است تا باور کنند متاورس مکانی برای ثروتآفرینی خواهد بود.
مشکلات احتمالی متاورس چیست؟
با همه اینها آیا متاورس واقعی میتواند چیز بدی باشد؟ چه اشکالاتی را میتوان پیشبینی کرد؟ کارشناسان معتقدند ادغام متاورس در رسانههایاجتماعی به معنای محوشدن بیشتر خطوط بین واقعیت و جایگزینهای آن است. این از برخی جهات میتواند خوب باشد. افراد میتوانند دیدگاههای متفاوتی نسبت به خودشان پیداکرده و جنسیتهای متفاوت، تواناییهای فیزیکی و قدرتهایی فراتر از قدرت انسانی را تجربه کنند. اما اینکه تعداد فزایندهای از مردم بتوانند در واقعیتهای متفاوتی زندگی کنند میتواند کمی هم ترسناک باشد. بهراحتی میتوان انواع آسیبهای ناشی از ویآر، ایآر، رمزنگاری و همینطور چالشهایی را که متاورس برای امنیت و حریمخصوصی افراد ایجاد میکند و نیز ضرورت توسعه راهنماها برای راهنمایی والدین و دیگران در مورد نحوه استفاده ایمن از محصولات فعلی و آینده را تصور کرد. کارشناسان ایمنی درمورد تعقیب مخفیانه، زورگویی و رفتارهای غیرمدنی در دنیای واقعیتمجازی یا مختلط نگران هستند. متاورس میتواند فضایی برای افزایش اطلاعات نادرست و سوءاستفاده نیز فراهم کند.
متیو بال، نویسنده کتاب «متاورس: چگونه متاورس میتواند همه چیز را متحول کند» دراینباره میگوید: مهم است بدانیم که پنج مشکل واقعا مهم وجود دارد که هنوز آنها را در اینترنت سیار حل نکردهایم: حقوق داده، امنیت داده، افراطگرایی، اطلاعات غلط و قدرت پلتفرم. به گفته او اگر فرض بر این باشد که ما بخش زیادی از زمان، کار، اوقاتفراغت، ثروت و هستی خود را در دنیای مجازی صرف کنیم، هر یک از این پنجمشکل تشدید خواهد شد. حجم دادههای جمعآوریشده و اهمیت آن دادهها افزایش مییابد و خطرات ازدسترفتن دادهها تشدید میشود.
آیا واقعا به متاورس نیاز داریم؟
پاسخ به این پرسش منفی است. ما به متاورس نیازی نداریم اما همین پاسخ را میتوانستیم درمورد اینترنت، رایانهها، ماشین، چرخ و تقریبا هر نوع فناوری دیگری هم بدهیم. تعیین میزان مزایای ثمربخش متاورس دشوار است زیرا متغیرهای زیادی دراینباره وجود دارند. مثل این است که بخواهید تأثیر توییتر بر گزارشهای سیاسی «وست مینستر» را برای شخصی که سال۲۰۰۰ زندگی میکرد توضیح بدهید. در این صورت حتما با شما بهعنوان انسانی عجیب و غریب برخورد میشد. شما باید توضیح میدادید که توییتر چیست و تأثیرات این نوع خدمات بر مغز انسان و جامعه انسانی چقدر است؟ اما قبل از ورود این نوع فناوری این اثرات عمدتا ناشناخته بودند و ما هیچ آزمایشی برای کشف آنچه ممکن است رخ دهد انجام نداده بودیم. همین موضوع بهطور قطع درمورد متاورس هم صادق است. درنهایت اینترنت مدرن در جهتی تکامل یافت که فقط یک اقلیت آگاه واقعا آن را پیشبینی کرده بود. منطقی است که فرض کنیم پیشبینی مسیر آینده متاورس نیز به همین ترتیب دشوار باشد.
منابع: futurelean.com و fox۱۰phoenix.com و TIMEو connectsafely.org