سایت بدون – معرکه گیران هنرمندان خیابانی عصرهای گذشته بودند
تا همین چندی قبل در ایران قشری بودند که در خیابان معرکه می گرفتند
معرفه گیران دایره بزرگی از آدم ها را تشکیل می دادند یعنی از کارهای پهلوانی تا مارگیران ، از شعبده بازان تا آکروبات گویان، حتی معرکه گیرانی بودند که شاهنامه می خواندند یا مساله می گفتند یا معجزات حضرت محمد را بیان می کنند
وقتی یک معرکه گیر بساطش را پهن می کرد
مردم به او به اندازه دایره ای به قطر دو تا سه متر فرصت یا عرصه نمایش می داند
این عرصه توسط دستیاران و شاگردان معرکه گیر کنترل می شد
سپس مردم دور این دایره حلقه می زدند
از آن جایی که آن زمان سرگرمی دیگری نبود، اگر کار معرکه گیر می گرفت این حلقه ها شلوغ می شد
و کسانی که در دایره های پشتی می ایستند نمی توانستند نمایش را خوب تماشا کنند
برقراری نظم در این معرکه گیری ها هم سخت بود
یکی از راه های برقراری نظم سو استفاده از کلاه مردم بود
آن زمان همه مردم کلاه بر سر داشتند
برای کسی را از صف اول دور کنند، کلاهش را از سر بر می داشتند و به پشت جمعیت پرتاب می کردند
از آن جایی که کلاه قیمت داشت
صاحب کلاه فورا دنبال کلاه می رفت و صف اول را ترک می کرد و یکی از جمعیت جای او را می گرفت
این ضرب المثل برای کسانی به کار می دهد که از بقیه عقب مانده اند یا در کاری احتمال موفقیت آن ها بسیار کم است