سایت بدون -نشست «طبقه متوسط؛ فروپاشی یا بازسازی» دیروز با سخنرانی تقی آزاد ارمکی، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و به همت مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، در محل این مؤسسه برگزار شد. وی افزود: «طبقه اجتماعی» همواره در علوم اجتماعی مفهومی بحث برانگیز بوده است، این مفهوم تقریباً از اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم مطرح شد، اما با این حال تعریف مشخصی در خصوص آن وجود ندارد و اغلب تعاریفی هم که ارائه میشود، نسبی است.در میان طبقات اجتماعی «طبقه متوسط» بخاطر نقش اثرگذاری که در تغییرات اجتماعی و سیاسی دارد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. ارمکی با اشاره به وضعیت طبقه متوسط در جامعه ایرانی اظهار داشت:طبقه متوسط در ایران مسأله است و ما در دانش جامعه شناسی با دوگانه رادیکال مارکسی و پارسونزی مواجهیم؛ به تعبیری دیگر تقابل پرولتاریا و بوروکراتها است.
در این فضا است که جایی برای بحث در خصوص طبقه متوسط باقی نمیماند. وی تأکید کرد که نه مارکس و نه پارسونز هیچ کدام تعریفی از طبقه متوسط ارائه نمیکنند و این ساحت افراطی دانشی در علوم اجتماعی، باعث در حاشیه ماندن طبقه متوسط شده است. ارمکی در ادامه از سنت فکری دیگری در علوم اجتماعی ایران نیز یاد کرد که از قضا آن هم بحث در خصوص طبقه متوسط را از دستور کار خود خارج کرده است. به زعم او، سنت انتقادی دیگری در علوم اجتماعی ما حاکم است که مسألهاش «حوزه عمومی» است و اساساً دغدغه طبقات را ندارد و در این راستا، مطالعات فرهنگی، جنسیتی، قومیتی و… را برشمرد. بر این اساس، نتیجه گرفت که طبقه متوسط چالشیترین مسأله اجتماعی جامعه ایران است چون در دانش اجتماعی ما غایب است و این غیبت در سنت فکری باعث شده تا در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای توسعه هم جایگاهی نداشته باشد.
به باور ارمکی، برخلاف دیدگاههایی که حکم بر فروپاشی طبقه متوسط میدهند، طبقه متوسط در جامعه ایرانی حاضر است. او گفت ایران یک پدیده تاریخی است و به همین دلیل نیز در تاریخ معاصر مانده است.
به تعبیری ما پدیده تاریخی ای هستیم که استقرارمان، استقرار دینی، فرهنگی و اخلاقی است و بار این مسئولیت بر عهده طبقه متوسط بوده است.
ارمکی اظهار داشت در تاریخ اجتماعی ایران این دانشمندان، شاعران، نویسندگان، نقاشان و… بودند که مانع شکلگیری رادیکالیزم سیاسی شدند و تأکید کرد که طبقه متوسط بازیگر اصلی جامعه ایرانی در طول تاریخ بوده است. به زعم او، طبقات پائین در تاریخ اجتماعی ایران غیبت تاریخی و حضور لحظهای دارند چراکه همواره با دغدغه معاش مواجه بودهاند. طبقات بالا هم عموما در تغییرات اجتماعی غایب هستند یا حضوری ناتمام دارند و در این راستا به بازی ناتمام بورژواها در جریان انقلاب مشروطه گریز زد و گفت که طبقات بالا فرصتها را میگیرند ولی عمل اجتماعی ای را سامان نمیبخشند و عنوان کرد که ما با فقدان بورژوازی ملی در جامعه مواجهیم بورژوازی ملی در جامعه ما شکل نگرفته است تا جامعه را از شکنندگی اقتصادی نجات دهد. در این فضا، طبقه متوسط هم نمایندگی طبقات پایین جامعه را برای استقرار عدالت بر عهده دارد و هم نمایندگی طبقات بالا را برای ایجاد نظم و توسعه. از این رو، با پذیرش مسئولیتهای بسیار، به یک خستگی مفرط تاریخی مبتلا گشته است که گاهی به خودزنیهایی هم کشیده شده است. منظور ارمکی از خودزنی، عام شدن ارزشهای طبقه متوسط بود. ارزشهایی از قبیل داشتن همه آن چیزیهایی که یک زندگی مطلوب را محقق میکند.
به گفته ارمکی عام شدن ارزشهای طبقه متوسط از طرفی به حرکتهای اجتماعی در مسیر توسعه سرعت میبخشد اما از طرف دیگر چون مدیریت ارزشهایی را که تولید کرده دیگر در اختیار ندارد، با بحرانهای متعدد مواجه میشود. به باور او، به حاشیه رفتن طبقه متوسط باعث شده تا بخشهای پایینی طبقه متوسط به طبقات پایین وصل شوند و در این فضا تنها بخشهای بالایی طبقه متوسط هستند که نقش هویتی دارند و از اخلاق، قانون، جامعه مدنی و… حرف میزنند و خود را از رهگذر این مفاهیم بازسازی میکنند و در عین حال به نقد طبقات پایین در کنار طبقات بالا میپردازند. استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران معتقد است که بخش بالای طبقه متوسط اگر بتواند از طریق فضای فرهنگی که کانون آن اخلاق، فرهنگ و قانون است، خود را بازسازی کند، احتمالاً زایش فرهنگی دیگری را منجر خواهد شد که امکان بسامان کردن حیات اجتماعی را میسر میکند. وی در پایان عنوان کرد: طبقه متوسط در تاریخ اجتماعی ایران همواره بازیگری کرده است اما امروز بازیگری خود را از دست داده است و بیارتباط با طبقات بالا و پایین در خود فرو رفته است. بیشتر به طبقات پایین سقوط کرده و آن بخشی هم که مانده به دنبال هویتیابی است.