ضرب المثل ها

ریشه و داستان ضرب المثل «حقه بازی»

سایت بدون – اول بدانیم که «حقه » چیست؟حقه یک ظرف مدور و کوچک بوده که در آن داروهای گیاهی را نگه می داشتند ، کم کم در این ظرف وقت سفر جواهرات و اشیای قیمتی را مخفی می کردند. این ظرف در میان معتادان به مواد مخدر و تریاک بخشی از اسباب مصرف محسوب می شود. قدیم فروشندگان گیاهان …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «دل به د ل راه داره»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند که رابطه عاطفی و علاقه دو طرفه است و یک جانبه نیست ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون»

سایت بدون – این ضرب المثل از یکی از زیباترین غزل های سعدی می آید غزلی که با این دو بیت شروع می شود سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم/رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم/بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم رنگ رخساره یا رنگ صورت می تواند …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «هیچ بقالی نمیگه ماستم ترشه»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند هیچ کس در مورد خود یا چیزها یا کسانی که به او تعلق دارند بد نمی گوید و برای رسیدن به حقیقت باید بیشتر تحقیق کرد به عنوان مثال به جای این که از خود ماست فروش پرسیده شود که آیا ماستی که می فروشد، ترش …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « دوغ و دوشاب برایش یکی است»

سایت بدون – در میان دامداران دوغ همیشه در دسترس است، آن ها که از شیر ماست و کره می گیرند ، در حال انجام این کار مقدار زیادی دوغ نصیبشان می شود اما برای آن ها دوشاب یک ماده با ارزش است، دوشاب از جوشاندن انگور به دست می آمد و این ماده شیرین کمتر در دسترس دامداران است …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «نعل وارونه زدن»

سایت بدون – در زمان های قدیم وقتی یک کاروان را دزد می زد ماموران برای این که دزدان و راهزنان را پیدا کنند، رد نعل اسبان را دنبال می کردند دزدان برای این که این ماموران را سردر گم کنند نعل را به طور برعکس یا وروانه روی پای اسب خود می زدند تا مسیر رفت و برگشتشان مشخص …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «برگ سبزی است تحفه درویش»

سایت بدون – گروهی از درویش ها بودند که در کوچه و خیابان ها می گشتند آن ها ردایی بلند و زبر می پوشیدند و کاسه ای به کشکول روی دوش می انداختند و یک تبر زین هم داشتند آن ها از مردم پول جمع می کردند اما برای این که بگویند این پول را در مقابل هدیه ای می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «هیزم تر به کسی فروختن»

سایت بدون – در روزگار قدیم که هنوز نفت و گاز خیلی رواج نداشت آتش خانه ها از هیزم تامین می شد هیزم چوبی بود که پس از انداختن درختان حاصل می شد البته چوب درخت همان طور خرد شده مستقیم استفاده نمی شد چرا که چوب تازه که به آن هیزم تر می گفتند خوب نمی سوخت و دود …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «مو را از ماست کشیدن»

سایت بدون – شما تصور کنید یک ظرف ماست بسیار بزرگ دارید نه این کاسه های کوچک این روزها یک خیک بزرگ ماست که در قدیم از شیر می گرفتند دیدن یک مو در درون آن چقدر ریز بینی می خواهد این ضرب المثل در مورد دقت و ریزبینی بسیار زیاد به کار می رود و بیشتر زمانی به کار …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«دل به دریا زدن»

سایت بدون – در زمان های قدیم سفر دریایی بسیار خطر ناک بود کشتی ها و قایق ها امنیت امروز را نداشتند بسیار اتفاق می افتد سفر دریایی به غرق شدن منجر شود برای همین دریانوردان انسان های شجاعی بودند و ریسک این کار را پذیرفته بودند این ضرب المثل برای توصیف پذیرفتن خطر و ریسک پذیری به کار می …

توضیحات بیشتر »