اختصاصی

ریشه و داستان ضرب المثل « از دهان شیر بیرون آوردن»

سایت بدون – اصل این ضرب المثل به داستان پادشاهی بهرام گور بر می گردد که نظامی گنجوی در هفت پیکر به طور مفصل شرح داده است ماجرا از این است که برای آن که لیاقت بهرام را برای پادشاهی بسنجند تاج پادشاهی را میان دو شیر درنده و خشمگین گذاشتند بهرام هر دو شیر را می کشد و تاج …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «هوا برش داشته است»

سایت بدون – در این جا هوا نقشی دوگانه ایفا می کند معنای اولیه آن این است که هوا به معنای نفس او را در بر گرفته است یعنی اسیر نفس خود شده است و منیت و من بودن او را اسیر کرده از طرفی دیگر هوا به معنای باد است باد اجسام سبک را از زمین بلند می کند …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «فلانی نرو است»

سایت بدون – نرو بودن یک ریشه بسیار عجیب دارد جوراب ها دو مدل دارند، جوراب های سفت و نرم جوراب های نرم به راحتی در پا بالا می روند اما جوراب های سفت بالا رفتن آن ها در پا سخت است به این جوراب ها می گفتند نرو این مثال به آدم ها تعمیم داده شد این ضرب المثل …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «پرده گردانی کردن»

سایت بدون – پرده گردانی یکی از هنرهای نمایشی مذهبی ایرانی ها محسوب می شد در این هنر یک نفر روی پرده ای تصویر کوچکی به صورت مرتبط با حادثه ای دیده می شد موضوع هر پرده فرق داشت و می توانست شامل موضوعاتی چون وقایع کربلا، خروج مختار، جنگ های صدرِ اسلام، یا روز قیامت و… باشد پرده گردان، …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « زیر و روی کسی را در آوردن»

سایت بدون – قدیم پارچه را به خیاط می دادند تا برای آن ها لباس بدوزد بعضی از خیاط ها که انصاف نداشتند در پارچه دزدی می کردند یعنی بخشی از پارچه که به عنوان رویی استفاده می شود و در چشم نبود را برای خود می بریدند و به جای آن پارچه ای از جنس نامرغوب تر استفاده می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خط قرمز»

سایت بدون – خط قرمز اصطلاحی است که درباره نقاط ممنوعه، حساس و بحث برانگیز به کار می رود در مورد این اصطلاح ریشه های متفاوتی ذکر کرده اند یک ریشه مربوط به رنگ خون است یعنی نقطه ای از قلمرو که باعث درگیری و خون ریزی می شود یک ریشه که ذکر می شود مربوط به خودکار قرمز و …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «مگر کوه کنده ای؟»

سایت بدون – در قدیم کوه را کندن به دو منظور انجام می شد یکی ساختن راه یا جاده ای برای عبور مردم و چهارپایان دوم کندن نقشی برجسته در ده کوه البته منظور سومی هم بود که از درون کوه سنگ هایی را برای خانه سازی به دست می آوردند این کوه کنی با ابزاری که محدود بود و …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «ندید بدید»

سایت بدون – اصل عبارت ندید بدید در واقع ندیده به دیده است دیده هم که همان چشم انسان است در نتیجه معنای تحت الفظی آن می شود کسی که چیزها را به چشم خود ندیده است و تازه دارد تجربه می کند از این اصطلاح برای توصیف انسان نوکیسه و تازه به دوران رسیده یا خسیس به کار می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « برقش پرید»

سایت بدون – هر گاه میزان باری که از یک مدار الکتریکی کشیده می شود از میزان توان آن بیشتر باشد این مدار از کار می افتد برای همین برای صدمه نخوردن به اجزای مدار در مدار یک فیوز الکترونیکی قرار می دهند تا بیشتر از یک حد وات وارد مدار نشود اکثر خانه های مسکونی این فیوز را دارند …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «استخوان پیش سگ انداختن»

سایت بدون – استخوان معمولا ته مانده غذای انسان است و به هیچ دردی نمی خورد اما همین استخوان بی ارزش برای سگ ها یک هدیه ویژه و گران بهاست سگ از این هدیه نهایت لذت را می برد این ضرب المثل زمانی به کار می رود که چیزی را به کسی بدهند و بخواهند شخص مقابل را تحقیر کنند …

توضیحات بیشتر »