ضرب المثل ها

ریشه و داستان ضرب المثل « از چراغی بسیار چراغ ها توان افروخت»

سایت بدون – در قدیم آتش و روشنایی چیز بسیار مهمی بوده ، کبریت تا این حد آسان در دسترس نبوده و معمولا روشنایی را حفظ می کردند ، به عنوان مثال در آتشکده ها آتش هایی وجود داشته که حتی تا صدها سال حفظ و نگه داری می شده تا خاموش نشوند اما یک راه گسترش آتش و روشنایی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «آهن ،آهن را از کوره کشید»

سایت بدون – آهن را در کوره آهن آب می کردند و با آن اشیای مورد نیاز خود مثل شمشیر و وسائل کشاورزی را  می ساختند ،آهن گداخته شده را با چوب بیرون کشید، وسیله ای که آهن را از درون کوره داغ بیرون می کشد نباید بسوزد و این چیزی جز خود آهن نیست این ضرب المثل را زمانی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «آب از بنه تیره است»

سایت بدون – در قدیم آب لوله کشی نبود،آب معدنی هم نبود ، مردم یا از آب روان چشمه ها آب می نوشیدند یا از آب چاه ها ، برای همین در اکثر موارد میزان سلامت آب خیلی چشمی بود و چشایی ، آبی را در کف دست می ریختند و میزان زلالی آن را تعیین می کردند ، گاهی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «عجله کار شیطان است»

سایت بدون -اگر در یک مسابقه دومیدانی عجله داشته باشید ، خیلی اتفاق خوبی است ، شما سرعت می گیرید، از بقیه عبور می کنید و تبدیل به قهرمان می شوید اما دنیا که مسابقه دومیدانی نیست و در همه کارها بیشتر از این که قرار باشد کار را تند و سریع انجام بدهیم ، باید آن کار را درست …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«سبزی آش همسایه ، گوشواره گوشاشه همسایه»

سایت بدون – می گویند در همسایگی زنی شلخته ، زنی باهوش و خانه دار زندگی می کرد، زن شلخته وقتی سبزی پاک می کرد، کلی از سبزی را پاک نکرده و بدون حوصله دور می ریخت و زن باهوش هربار این سبزی ها را دوباره پاک کرده و با آن ها آش می پخت ، با این کار دیگر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آن چه من با هزار یا حسین جمع کرده ام می خواهی با یک یا علی ببری؟»

سایت بدون – گفته می شود دزدی به خانه یک روضه خوان می رود، آرام آرام وسایل خانه را جمع می کند و درون پارچه ای می ریزد، وقتی کارش تمام می شود، می خواهد پارچه را که بسیار سنگین است از جای بلند کند ، برای همین می گوید:«یاعلی » این باعث می شود که صاحبخانه ازجای بلند شود …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «تو خیر باش، شب جمعه زیاد است»

سایت بدون – از قدیم شب جمعه یا پنج شنبه ،بنا رسمی به اموات و رفتگان اختصاص دارد ، در این روز هر کس به قدر توان برای شادی روح درگذشتگان خیرات می دهد ، اما گاهی بعضی ها پنج شنبه که تمام می شود ، افسوس می خورند که از این فرصت استفاده نکردند و چیزی خیرات نکردند ، …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «حرام خوری ،آن هم شغلم»

سایت بدون – یکی از راهی می گذشت ، چند نفر را دید که در درون مزرعه ای نشسته اند و دارند شغلم می خورند و بسیار هم با عجله می خورند ، گفت :«چرا دارید این قدر تند می خورید؟ » جواب شنید:«آخر مزرعه برای ما نیست و الان صاحبش می رسد ، باید یه کم بخوریم و یه …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «آب دریا از دهان سگ نجس نمی شود»

سایت بدون – در شرع اسلام ، آب دهان سگ نجس کننده است ، یعنی به هر چیزی که می خورد ، حکم شی نجس را پیدا می کند و باید آن را پاک کرد. این مساله زمانی مطرح شد که ار آب دریا وقتی سگی آب می خورد ، آیا باز هم حکم نجاست برقرار است یا خیر؟ جواب …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « ایوان پی شکسته مرمت نمی شود»

سایت بدون – پی معادل فارسی فوندانسیون است ، جایی در دل خاک که بار حاصل از ساختمان را به زمین منتقل می کند ، روی پی ساختمان ساخته می شود و دیگر دسترسی به آن ممکن نیست ، نقش ایوان را می توان درست کرد، اگر نمای ساختمان آسییب دید، اگر دیواری ترک خورد می توان همه آن ها …

توضیحات بیشتر »