ضرب المثل ها

ریشه و داستان ضرب المثل «کار چاق کن»

سایت بدون – چاق کردن مربوط به دخانیات قدیم مثل قلیان یا چپق است یعنی در ابتدای آن ، وقتی آتش به وسیله ذغال یا آتش زنه به تنباکو و توتون می رسد باید کمی گرمای مداوم به تنباکو برسد این خودش یک مهارت بود و در قهوه خانه ها کسانی که معمولا شاگرد قهوه خانه بودند ، قلیان را …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «گره بر باد زدن»

سایت بدون – شما هر کار کنید نمی توانید باد را مهار کنید تا مثل یک طناب یا نخ بر آن گره بزنید تا بتوانید آن را در جایی برای همیشه مستقر کنید به همین خاطر این ضرب المثل کنایه از کار غیر ممکن و نشدنی است مثل آب در هاون کوبیدن ضرب المثل های بیشتر را می توانید در …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «قبض روح شدن»

سایت بدون – قبض روح شدن یک اصطلاح مذهبی و دینی است برای مرگ و جان سپردن طبق باور اسلامی متکی بر روایات و قرآن قبض روح یا گرفتن روح توسط ملک الموت یا عزراییل صورت می گیرد طبق این روایات طریقه گرفتن جان برای مردم متفاوت فرق دارد برای آدم های گناهکار ترسناک و برای آدم های مومن شیرین …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «چپ می ره راست می آد»

سایت بدون – شما اگر به سمت چپ حرکت کنید برای برگشتن به نقطه اولیه باید به سمت راست حرکت کنید خب اگر شما بخواهید پشت سر هم به یک جا برسید باید متوالی به راست یا چپ بروید و سپس به چپ یا راست برگردید این ضرب المثل برای توصیف عملی که مدام تکرار می شود به کار می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «در شهر کورها یک چشمی پادشاه است»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند در جایی که هیچ کس هیچ استعدادی ندارد، آن هایی که از حداقل استعداد بهره مند هستند ارج و قرب می گیرند و به کار می آیند البته این روایت را باید در چارچوب های قدیمی و کهنه خود سنجید و به معنای آن پرداخت در …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خدا خر را شناخت بهش شاخ نداد»

سایت بدون – خر یکی از حیوان هایی است که آزار زیادی به صاحب خود می رساند گاهی آن را گار می گیرد گاهی به او جفتک می زند گاهی آن را از بالای خود به زمین می زند به همین دلیل می گویند شانس آوردیم که این حیوان مثل گاو دارای شاخ های بزرگ و محکم نیست وگرنه هیچ …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «دیگ ملا نصرالدین است»

سایت بدون – می گویند روزی ملانصرالدین از همسایه خود دیگی قرض گرفت چند روز بعد داخل آن دیگ، دیگ کوچک دیگری گذاشت و به همسایه پس داد همسایه که تعجب کرده پرسید : این دیگ چیست؟ ملا نصرالدین گفت: دیگ شما آبستن بود، در خانه ما وضع حمل کرد و این بچه دیگ شماست همسایه که از ساده لوحی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «دزد ناشی به کاهدان می زند»

سایت بدون – در قدیم برای این که غذای دام و احشام به ویژه در زمستان دچار مشکل نشود انبار کاهی را در کنار خانه و طویه می ساختند و در آن کاه را از بی ارزش ترین محصولات کشاورزی و در واقع اضافی محصول است را ذخیره می کنند دزد ها برای دزدی کردن اول خود خانه را انتخاب …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«مشکل دوتا شد»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند در راه حل ارائه شده، مشکل دیگر نهفته است به این شکل که برای انجام راه حلی که برای حل مشکل داده شده است، مشکل دیگری وجود دارد که ابتدا باید مشکل دوم را حل کرد تا بتوان مشکل اول را شاید حل کرد به عنوان …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «علیلش کردند، ذلیلش نکردند»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند به کسی ممکن ضربه جسمی وارد شده باشد اما هنوز غرور و افتخارش پا برجاست در واقع انسانی که از حق خودش دفاع می کند درست است که ممکن است از نظر جسمانی دچار آسیب و حتی آسیب جدی شود اما چون ساکت ننشته و از …

توضیحات بیشتر »