بایگانی برچسب: اصطلاحات ایرانی

ریشه و داستان ضرب المثل «پای خود را سفت کردن»

سایت بدون – انسان وقتی که سوار اسب می شود اولین کاری که می کند پای خود را در رکاب سفت می کند یعنی مطمئن می شود که پایش در جای درست و مطمئن قرار گرفته پس از آن مطمئن می شود که می تواند مطمئن شود که بر اسب کاملا تسلط پیدا کرده است از این ضرب المثل زمانی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «برای هفت پشتم بس است»

سایت بدون – در زبان فارسی به طور کلی هفت عدد مهم و حتی مقدسی است برای همین میزان ارزیابی خیلی چیزها محسوب می شود به همین خاطر ما یک هفت جد داریم و یک هفت پشت هفت جد، هفت نسل قبل از یک نفر است و آبا و اجداد او هفت پشت نسل های پس از یک فرد است، …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «درخت هرچه بارش بیش سرش زیرتر»

سایت بدون – بار در اینجا به معنی میوه و ثمره درخت است طبق قوانین فیزیک هر درخت وقتی به میوه می رسد جاذبه باعث می شود که شاخه ها به سمت زمین کشیده شوند و حالتی تصور می شود که انگار درخت سربه زیر تر شده است از این اصطلاح در زمانی استفاده می شود که بخواهند به آدمی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خط کسی را خواندن»

سایت بدون – در قدیم دستور دادن چون به صورت مکتوب بود به خظ نوشتن معروف بود یعنی کسی که دارای مقامی بالاتر بود، برای کسی که مقامی کوچک است دستوراتی را صادر می کرد گاهی دریافت کننده دستور، آن را اجرا می کرد گاهی حتی آن را نمی خواند به همین دلیل کسی که خطش را می خواندند یعنی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «پلنگ و گربه، دایی و خواهر زاده اند»

سایت بدون – پلنگ و گربه از خانواده گربه سانان هستند برای همین است که پیدا کردن شباهت بین آن ها خیلی سخت نیست در این که این دو فامیل هستند شکی نیست حالا دایی و خواهر زاده در مثل آمده است از این ضرب المثل زمانی استفاده می شود که بخواهند بگویند کسانی فارغ از تفاوت های ظاهری از …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «قضا بلا»

سایت بدون – قضا به معنای تقدیر و سرنوشتی است که انسان از آن گریز ندارد بلا هم به معنای ناراحتی، درد، رنج و فاجعه یا مصیبت است این دو کلمه در مجموعه به معنای ناخوشی است که انسان در آن نقشی ندارد از این اصطلاح زمانی استفاده می شود که بخواهند به کسی بگویند که مصیبتی که رخ داده …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «چیز خور شدن»

سایت بدون – در قدیم که خرافه خیلی رواج داشت گروهی از رمالان و فال بین ها برای مردم داروهای جادویی تجویز می کردند بعضی از این داروها به نام داروی عشق، محبت و … به مشتریان غافل ارائه می شد اگر طرف مقابل نشانه هایی از محبت یا علاقه نشان می داد می گفتند چیز خور شده یا دارو …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«به هم نان قرض دادن»

سایت بدون – در قدیم قوت غالب مردم نان بود و مردم معمولا به اندازه مصرف خود نان می پختند اگر مهمانی می آمد مشکل ایجاد می شد برای همین از همسایه ها نان قرض می گرفتند تا وقتی نان پختند پس بدهند این نان قرض دادن باعث آبروداری افراد می شد از این اصطلاح زمانی استفاده می شود که …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « پر پر زدن»

سایت بدون – وقتی مرغ را سر می برند شروع می کند به دست و پا زدن یا به عبارتی دیگر بال زدن در واقع مرغ تلاش می کند با لرزاندن بدنش خود را از چنگال سلاخ نجات دهد از این اصطلاح برای بیان اضطراب و آشفتگی و سرآسیمگی استفاده می کنند ضرب المثل های بیشتر را می توانید در …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «در را از پاشنه در آورد»

سایت بدون – در قدیم لولا هنوز ساخته نشده بود و هر لتگه از در بر روی یک چوب بلندتر قرار می گرفت تا در یک محفظه کوچک بچرخد و در باز و بسته شوداگر خیلی در باز و بسته می شداین امکان داشت که اتصال میان در و پاشنه از بین برود و در از پاشنه بیرون در آیداز …

توضیحات بیشتر »