بایگانی برچسب: اصطلاح

ریشه و داستان ضرب المثل «غلط انداز»

سایت بدون – غلط انداز یک اصطلاح میان شکار چیان است غلط انداز کسی است که تیرهایش به هدف نمی خورند ما هم ممکن است در ارزیابی دیگران تیرهایمان به هدف نخورد از این اصطلاح برای توصیف افراد و چیزهایی به کار می رود که ظاهر و باطنشان بسیار از هم متفاوت هستند و ظاهر خوبشان دیگران را به اشتباه …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «روی غلتک افتادن»

سایت بدون – قدیم ها که چرخ این قدر رایج نبود برای جابه جایی اجسام سنگین از غلتک استفاده می کردند غلتک چند چوب محکم بود که زیر جسم می گذاشتند تا جسم با غلت خوردن روی آن حرکت کند جسم که روی غلتک می افتد خودش حرکت می کرد و نیاز به زور زدن زیاد نداشت از این اصطلاح …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «دزد بازار»

سایت بدون – در بازارها چون شلوغی بسیار است و مردم هم چون برای خرید می روند، پول زیادی هم همراه دارند بنابراین در این بازارها دزد هم زیاد است و این ها می آیند تا مردم را سر کیسه می کنند اما در کنایه تنها دزدان این بازارها خود دزدان نیستند فروشندگان هم به نوعی با کلاه گذاشتن سر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «عید نیست عیب است»

سایت بدون – رسم است که در عید نوروز همه لباس های نو برتن کنند کسانی که لباس نو بر تن دارند مشخص هستند و همین باعث می شود، آن هایی که لباس نو ندارند هم مشخص شوند این ها فقیر هستند لباس فقط یک مشکل است رسم های دیگر مثل آجیل خریدن، شیرینی خریدن، مسافرت رفتن هم هست برای …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «پابند شدن»

سایت بدون – پابند مثل دستنبد است که برای یک زندانی به کار می رود تا فرار نکند از نامش هم مشخص است زنجیزی است که به پا بسته می شود از طرفی پابند، سحر و جادویی بود که رمال ها می فروختند که کسی را برای دیگری نگه دارند از این اصطلاح برای بیان اسیر شدن، گرفتار شدن،دل بسته …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «هر بز را با پای خودش آویزان می کنند»

سایت بدون – ضرب المثل که ریشه ای عربی دارد این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند هر کسی عقوبت کار خودش را می دهد و معادل هر کس در قبر خودش می خوابد ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «هلو برو تو گلو»

سایت بدون – دو نفر رفیق بودند یکی از یکی تنبل تر در مسیری داشتند می رفتند به یک درخت هلو رسیدند خرهایشان را به درخت بستند یکی به آن یکی گفت: برو بالا دو تا هلو بچین بیار پایین آن یکی گفت: حسش نیست بیا همین جا دراز می کشیم بالاخره دو تا هلوی آبدار از درخت پایین می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «به زبان بی زبانی»

سایت بدون – کلمات تنها راه انتقال منظور ما نیستند ما با حرکات و حالات خود می توانیم یک نظر را به دیگران انتقال دهیم تازه وقتی از کلمات هم استفاده می کنیم گاهی حرف را با استفاده از کنایه ها و تشبیه ها و ایهام ها به شکلی که صراحت ندارد به دیگران می رسانیم از این اصطلاح زمانی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «چاله میدان»

سایت بدون – زمانی که در زمان صفویه می خواستند حصار تهران را بکشند، خاک منطقه ای را کندند به شکلی که یک چاله بزرگ ساخته شد.به این چاله، چاله حصار می گفتنددر این چاله زباله های شهر تهران ریخته می شدو محلی شده بود برای خلافکاران شهر تهرانبعدها برای آن که به این منطقه سروسامانی بدهنددر آن منطقه خیابان …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « لال مونی»

سایت بدون – خیلی ترکیب ساده ای است یعنی مثل لال ها شدن آدم ها وقتی می ترسند سکوت می کنند و این اصطلاح در همان معنا به کار می رود ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »