سایت بدون – این مثل تغییر یافته این بیت از فردوسی است : سگ کاردیده بدرد پلنگ /ز روبه رمد شیر نادیده جنگ این ضرب المثل می خواهد بگوید هر چه قدر هم که توانا و دارای زور و قدرت باشی برای آن که با مشکلات مواجه شوی نیازمند تجربه هستی و گرنه در مبارزه شکست می خوری .
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: داستان ضرب المثل
ریشه و داستان ضرب المثل« باد در آستین کسی کردن »
سایت بدون – این ضرب المثل خیلی راحت است و احتمالا نیاز به توضیح ندارد، اگر باد درون کسی رود ، او خیلی باد می کند و درشت تر و عضلانی تر به نظر می رسد ؛ معروفترین شکل این ضرب المثل هندوانه زیر بغل کسی کردن است ، در واقع این ضرب المثل می گوید که فلانی را بی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل«بله دیگ ، بله چغندر…»
سایت بدون – بلَه در زبان ترکی و آذری معنی این طور و آن طور می دهد ، می گویند در زمان های قدیم دونفر در غربت به هم رسیدند و شروع کردند به لاف زدن و از شهرهای خود تعریف کردند ، اولی گفت :« در شهر ما مسگران ، دیگ هایی می سازند که آن قدر بزرگ است …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل«تهی پای رفتن به از کفش تنگ»
سایت بدون – کفش پای ما را از خیلی چیزها محافظت می کند وقتی که پای برهنه باشد هر چیزی که در مسیر است می تواند تهدیدی برای پا محسوب شود، کفش پای انسان را از گرما و سرما هم محافظت می کند اما وقتی همین کفش تنگ باشد و اندازه پا نباشد ، آن چنان بلایی بر سر انسان …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « از تفنگ خالی دوتن ترسند»
سایت بدون – هر کس که تفنگی و اسلحه ای رو به روی او گرفته شود و تهدید شود ،بسیار می ترسد اما اگر اسلحه خالی باشد و گلوله ای نداشته باشد ، آن کسی که تفنگ را در دست گرفته و بلوف می زند هم به اندازه ای طرف مقابل در دلش دلهره وجود دارد که مبادا دستش رو …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «آتش چنار از چنار است »
سایت بدون – آتش سوزی های بزرگ از کجا می آیند، درست است که این روزها مواد آتش زا بیشتر از قبل است و مثل قدیم هیزم ماده مهمی برای ایجاد آتش و گرما نیست اما هنوز هم جنگل های بزرگ از آتش های کوچکی به وجود می آیند که از چوب های کوچک همان جنگل تهیه می شوند، برای …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «الخیر فی ماوقع»
سایت بدون – می گویند که نادرشاه افشار به میرزا مهدی خان استرآبادی منشی خود گفت که برایش یک متن آماده کند که روی مهر خود بگذارد و حک کند ، او که مردی دانشمند و ادیب بود یک نثر مسجع و سنگین آماده کرد، نادرشاه برآشفت و گفت این را که من می گویم روی مهر بکنید:الخیر ما وقع …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « از چراغی بسیار چراغ ها توان افروخت»
سایت بدون – در قدیم آتش و روشنایی چیز بسیار مهمی بوده ، کبریت تا این حد آسان در دسترس نبوده و معمولا روشنایی را حفظ می کردند ، به عنوان مثال در آتشکده ها آتش هایی وجود داشته که حتی تا صدها سال حفظ و نگه داری می شده تا خاموش نشوند اما یک راه گسترش آتش و روشنایی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «آهن ،آهن را از کوره کشید»
سایت بدون – آهن را در کوره آهن آب می کردند و با آن اشیای مورد نیاز خود مثل شمشیر و وسائل کشاورزی را می ساختند ،آهن گداخته شده را با چوب بیرون کشید، وسیله ای که آهن را از درون کوره داغ بیرون می کشد نباید بسوزد و این چیزی جز خود آهن نیست این ضرب المثل را زمانی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «آب از بنه تیره است»
سایت بدون – در قدیم آب لوله کشی نبود،آب معدنی هم نبود ، مردم یا از آب روان چشمه ها آب می نوشیدند یا از آب چاه ها ، برای همین در اکثر موارد میزان سلامت آب خیلی چشمی بود و چشایی ، آبی را در کف دست می ریختند و میزان زلالی آن را تعیین می کردند ، گاهی …
توضیحات بیشتر »