سایت بدون – از حاتم پرسیدند: بخشندهتر از خود دیدهای؟ گفت:آری! مردی که داراییاش تنها دو گوسفند بود. یکی را شب برایم ذبح کرد. از طعم جگرش تعریف کردم. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشندهتری. گفت: نه! چون او هرچه داشت …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: داستان ضرب المثل
ریشه و داستان ضرب المثل « ماست به دهانش مایه کرده اند»
سایت بدون – ماست را از شیر درست می کنند به شیر مایه ای می زنند و روی آن را می پوشانند و سپس آن را ساکن و بدون حرکت در یک جا می گذارند تا ماست خودش را بگیرد می گویند در زمانی که مایه دارد کارش را انجام می دهد نباید ظرف ماست را تکان داد و گرنه …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « از این شاخه به آن شاخه پریدن»
سایت بدون – پرندگان را دیده اید مشتاق غذا هستند این گاهی از شاخه یک درخت به شاخه درخت دیگری می پرند و به میوه های آن نوکی می زنند و سپس به شاخه درخت دیگری می پرند و دوباره نوک می زنند یعنی در یک درخت نمی شینند وغذای خود را کامل بخورند نوک نوک از هر درخت و …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « دل شکسته را نمی شود بند زد»
سایت بدون – چینی بند زدن یکی از شغل های قدیمی بود که به یک هنر بیشتر شبیه بود چینی بندزن، چینی های شکسته را تحویل می گرفت و به مرور یک به یک با کمان و مته محل های مورد نظرش را سوراخ می کرد و تکه های شکسته را با چسب مخصوص چینی می چسباند و با بندهای کوچک فلزی (تسمه های …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « خروس بی محل»
سایت بدون – در زمان قدیم که ساعت نبود و مردم وقت خود را بر اساس محل خورشید در آسمان تعیین می کردند خروس ها نقش مهمی در زندگی مردم داشتند آن ها هنگام طلوع خورشید آواز سر می دادند و برای همین مردم می فهمیدند که زمان بیدار شدن است اما اگر خروسی به موقع و هنگامی که هوا …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «آسمان و ریسمان به هم بافتن»
سایت بدون – آسمان و ریسمان هم قافیه هستند شاعران زیادی وقتی می خواهند برای کلمه آسمان که کلمه متداولی است قافیه بیاورند وسوسه می شوند از ریسمان که معنی طناب می دهد استفاده کنند اما خب رابطه پیدا کردن مثل آسمان و ریسمان خیلی آسان نیست باید به اندازه فردوسی شاعر بزرگی باشی که بتوانی چنین شعر را بگویی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « با یه من عسل نمی توان خورد»
سایت بدون – در زمان قدیم و حتی در زمان حال وقتی دارو خیلی تلخ بود آن را با عسل می خوردند تا شاید شیرینی عسل باعث شود که بتوان داروی به آن تلخی را هضم کرد حالا اگر دارو خیلی تلخ بود، میزان عسل را اضافه می کردند این ضرب المثل در توصیف آدم های عبوس و ناراحت که …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل«روی دروغ گو، مثل ته دیگ سیاه است»
روی دروغ گو، مثل ته دیگ سیاه است سایت بدون – روی برنج می تواند سفید و درخشان باشد اما اگر حرارت زیاد باشد و برنج بسوزد، عاقبت به ته دیگ که برسیم سیاهی خودش را نشان می دهد این ضرب المثل می خواهد بگوید که هر دروغ و فریبی عاقبت کار برملا می شود و باعث رسوایی است ضرب …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «عروس نمیتونست برقصه، میگفت: اتاق کجه»
سایت بدون – رسم است که در مجلس عروسی عروس می رقصد عروسی را در نظر بگیرید که بلد نیست برقصد برای همین از شرایط اتاق ایراد می گیرد تا ذهن دیگران را به سوی به غیر از خودش معطوف کند این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی بخواهد ناتوانی فردی خود را به گردن عوامل خارجی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « نان ندارد، پیاز می خورد اشتهایش باز می شود»
۱۴ سایت بدون – از قدیم اعتقاد بر این بود که خوردن پیاز بر اشتهای افراد می افزاید شما تصور کنید فردی که غذا برای خوردن ندارد ولی یک پیاز بر می دارد تا اشتهایش بیشتر شود اشتهای بیشتر یعنی خواستن غذای بیشتر این ضرب المثل در زمانی به کار می رود که کسی به جای حل مشکلات خود ، …
توضیحات بیشتر »