سایت بدون -در معرفی نمایش «رفتم سیگار بخرم…» نوشته شده است «پسر» دم دکه آمده تا برای پدرِ معلماش که پایش شکسته، سیگار بخرد. «دکهچی» سیگار به او نمیدهد، چون بچه است؛ هر چند پسر از پدرش دستنوشته هم آورده است. دکهچی علاوه بر چرخاندن دکهاش، توی روزنامههای محلی ستون نقد اجتماعی هم دارد. کابویها با اسبهایشان مقابل دکه میآیند …
توضیحات بیشتر »