بایگانی برچسب: ضرب المثل

ریشه و داستان ضرب المثل « اگر زاغی کنی، زیقی کنی می خورمت»

سایت بدون – می گویند یک روز مردی می خواست مرغی را بگیرد، بکشد و بخورد مرغ که بسیار زیرک بود، خواست ادای کلاغ را در بیاورد تا مرد فکر کند یک پرنده حرام گوشت است و از او بگذرد مرد وقتی این را دید گفت: ببین من می خواهم تو را بخورم، حتی اگر کلاغ هم باشی تو را …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«پرواز گنجشک تا لب بوم است»

سایت بدون – همه پرنده ها پرواز می کنند اما ارتفاع پریدن هر پرنده بسته به قدرت بال های او فرق می کند ، بعضی پرنده ها مثل عقاب می توانند بالا و بالاتر بپرند اما بعضی پرنده ها هم مثل گنجشک می مانند ، بال های کوچکی دارند و خیلی هم بالا نمی توانند بپرند و به قول معروف …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «شاخک هایش کار کرد…»

سایت بدون – شاخک وسیله ای بسیار مهم برای حشرات است ، شاخک عضو حسی این جانوران است و آنها با به‌حرکت درآوردن آن می‌توانند، حرکت و لرزش و بعضی انواع آنها حتا بو، رطوبت و حرارت را حس کنند.ضرب المثل شاخک هایش کار کرده است هم لابد برای زمانی مطرح شده که این حشرات شاخک دار مشاهده شده اندو …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « چاقو دسته خودش را نمی برد»

سایت بدون – چاقو در ذات خود بریدن دارد ، به هرچیزی که می خورد بدون شک آن را زخمی می کند اما یک چیز از بریدن چاقو در امان است ، دسته چاقو چون به تیغه چاقو نزدیکی دارد از دست او در امان است ، این ضرب المثل می خواهد بگوید حتی چاقو هم به دسته خود رحم …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « چار قاب بیار ، بازی را ببر»

سایت بدون -چارقاب بازیی بود که قدیم بسیار مرسوم بود، این بازی که معمولا با قمار همراه بود ،وسیله بازی استخوان پای گوسفند یا گاو بود و دو طرف این ها را مانند تاس بر روی زمین می ریختند ، هر تعداد که استخوان رو بالا قرار می گرفت به آن می گفتند «قاب آوردن » ، بهترین حالت این …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«طشت کسی از بام افتادن»

سایت بدون -جعفر شهری در کتاب «تهران قدیم» نقل کرده که در گذشته‌های نه چندان دور در تهران رسم بوده که در شب زفاف چنانچه داماد نوعروس را باکره نمی‌یافت، خود یا یکی از نزدیکانش بر بام خانه‌ی نوعروس شده و از سر شب تا نیمه‌شب با ملاقه‌ای بزرگ یا آبگردان بر پشت تشتی می‌کوفت و سپس تشت را از …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «گربه را دم حجله کشتن »

سایت بدون – این ضرب المثل معروف زمانی به کار می رود که کسی بخواهد جذبه و قدرت خود را از همان اول کار نشان دارد  وحکایتی که برای آن ذکر کرده اند این است که : در زمان قدیم دختری بود که اخلاق خوبی نداشت ، برای او خواستگار نمی آمد ، بالاخره مردی پیشقدم شد و با او …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «کمتر سبزی فلانی را پاک کن!»

سایت بدون -«کمتر سبزی فلانی را پاک کن!» یک مثل قدیمی است و جالب است بدانید که یک زبانزد اصیل «طهرانی» است و زمانی استفاده می‌شود که کسی زیادی تملق‌گویی می‌کند. رواج این زبانزد به دوره ناصری بازمی‌گردد و مراسم بانمک «آش‌پزان» شاه که با کلی مقدمات و موخرات انجام می‌شد. شاه بازیگوش و اهل شادی دوره قجری است دیگر. …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « جنگ زرگری راه انداختن»

سایت بدون – دعوای ساختگی و جدال الکی ساختن برای این که یک ماجرا را به حاشیه بردن ویا سود بردن را جنگ یا دعوای زرگری می گویند گویا ریشه آن به زمان های قدیم برمی گرددکه هرگاه مشتری پولداری نزد زرگری می‌رفت و خواستار زیور یا جواهر معینی می‌شد، زرگر بهای آن را چند برابر بهای واقعی می‌گفت و …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « از خر افتاده، خرما پیدا کرده است»

سایت بدون – آدمی را تصور کنید که در حال سواری از یک چهار پا از روی آن می افتد، بدنش درد می کند اما روی زمین خرما که در زمان های قدیم این قدر در دسترس نبود پیدا می کند و خوشحال می شود. این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند که درست است که …

توضیحات بیشتر »