بایگانی برچسب: مثل فارسی

ریشه و داستان ضرب المثل «چنار در خونه‌شونو نمی‌بینه»

سایت بدون – می گویند دو دوست در مرو زندگی می کردند و خیلی با هم صمیمی بودند یکی از آن ها برای تحصیل از شهر می رود و دیگری می ماند و در شهر تجارت می کند و تبدیل به امین مردم می شود یک روز آن که رفته بود و عالم بزرگی شده بود به شهر بر می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل« جوان‌ها در قفسند، پیر‌ها در هوسند»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند جوانان درگیر مشکلات و مراقبت ها هستند در نتیجه باعث می شود که سرو گوش مسن ها برای هوسرانی بیشتر بجنبد ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «تف سربالا»

سایت بدون – تف کردن یا آب دهان انداختن یکی از راه های نشان دادن نفرت است اگر کسی به سمت کسی آب دهان پرتاب کند معنیش این است که ارزش تو به اندازه همین است آب دهان پرتاب کردن اما طبق قانون جاذبه باید به سمت پایین باشد اگرکسی آب دهانش را به سمت بالا پرتاب کند همان قانون …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « پشت تاپو بزرگ شده است»

سایت بدون – تاپو یک اصطلاح اصفهانی است تاپو در واقع یک ظرف گلی است که درآن آرد و دیگر غلات را در آن می ریزند گاهی در تاپو آرد هم می ریختند در قدیم وقتی می خواستند کسی را مخفی کنند و نگذارند دیگران آن را ببینند پشت تاپو می گذاشتند بچه ای که پشت تاپو را قایم شده …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «ببینیم و تعریف کنیم»

سایت بدون – می گویند چنگیز خان مغول عادت داشت قبل از کشتن شاهزاده ها و شاهان کمی با آن ها صحبت می کرد تا از فنون کشور داری بیاموزد روزی یک شاهزاده را نزد او می آورند چنگیز خان مغول رو به شاهزاده می کند و می گوید : یک توصیه به من بکن شاهزاده به او می گوید: …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «امان از دوغ لیلی ماستش کم بود آبش خیلی»

سایت بدون – این ضرب المثل در مورد چیزی به کار می رود که ظاهری یا ادعایی فریبنده دارد اما در عمل با کیفیت نیست و اغراق شده است علامه دهخدا در مقاله ای درباره این ضرب المثل نوشته شده است و درباره آن می نویسد:«وقتی آدم به این شعر نگاه می‌کند می‌بیند گذشته از اینکه نه وزن دارد و …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «آن‌قدر بارکن که بکِشد، نه آن‌قدر که بکُشد»

سایت بدون – هر حیوانی توانی برای بار کشیدن دارد و تا یه وزنی را می توانی تحمل کند بعد از آن کمر حیوان می شکند و دیگر برایش مشکل ایجاد می کند گاهی حتی حیوان ها زیر بار سنگین جان می دهند این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند باید از هرکسی به اندازه توانش …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «یا رب مبادا که گدا معتبر شود»

سایت بدون – اصل این ضرب المثل به دیوان خواجه حافظ برمی گردد و این بیت کهدر تنگنای حیرتم از نخوت رقیب/یا رب مباد آن که گدا معتبر شودمی گویند که این بیت و غزلی که این بیت در آن است به نقدی که حافظ بر امیر مبارزالدین برمی گرددکه جانشین ابواسحاق که محبوب حافظ بود شد. امیر مبارزالدین محمد …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «هر چه از دزد موند، رمال برد»

سایت بدون – در قدیم دوران برو بیای رمال ها بود رمال ها ادعای سحر و جادو داشتند و مدعی بودند که می توانند در مشکلات کمک حال دیگران باشند شما تصور کنید خانه کسی را دزد زده است و برای این که بداند دزد چه کسی است و اموالش کجاست مرتبط به رمال مراجعه می کنند هر بار به …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « وای به مرگی که مرده شو هم عزا بگیره »

سایت بدون – کسی که کارش مرده شوری است ، آن قدر با مرده و جنازه سر و کار دارد که کم پیش می آید از مرگ کسی ناراحت شود و عزای آن را بگیرد اما بعضی از مرگ ها آن قدر بزرگ است که با باقی مرگ فرق می کند و حتی مرده شور هم برای آن غصه می …

توضیحات بیشتر »