سایت بدون – هچل کلمه ای است که در فرهنگ عامه معنای در دردسر و مخمصه می دهد یعنی وضعیتی که در آن راه حل پیدا نکنی توی هچل افتادن معنای در دردسر افتادن و گرفتار شدن می دهد ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثلهای فارسی همراه …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: مثل
ریشه و داستان ضرب المثل «جلز و ولز کردن»
سایت بدون – سایت بدون – وقتی سیب زمینی یا قطعه ای گوشت یا هر چیز دیگری را در درون ظرف روغن داغ می اندازید پس از آن در درون ظرف صدایی بیرون می آید که نشان از برخورد ماده غذایی با روغن است در این حالت که ماده غذایی به سوی سوختن می رود ماده حالت بی قراری دارد …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «خورد گاو نادان ز پهلوی خویش»
سایت بدون – اصل این ضرب المثل از درون شاهنامه فردوسی است در میان نبرد رستم و سهراب ، داستانی فرعی وجود دارد در مورد گرد آفرید گَردآفرید یا گُردآفرین پهلوان زن ایرانی و دختر گژدهم است خلاصه اش این است که در مرز ایران و توران پدر گردآفرید حکمرانی می کرد جنگی میان دو گروه در می گیرد پهلوانی با سهراب در گیر می …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «روی پای خود ایستادن»
سایت بدون – روی پای خود ایستادن ضرب المثلی است که ریشه در تجربه ای دارد که همه ما آن را تجربه کرده ایم کودک انسان وقتی به دنیا می آید ، قادر به حرکت نیست او توسط دیگران به ویژه پدر و مادرش حرکت می کند در این دوران او کاملا متکی به دیگران و تمام مایحتاجش را آن …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « چانه اش گرم شده است»
سایت بدون – این اصطلاح از یک تصویر آشنا می آید موتور اتومبیل خود را در نظر بگیرید به ویژه در زمستان ، مدتی طول می کشد که به اوج کارآیی خود برسد قطعاتی که در سرما قدری خشک شده اند بازهم روان کار کند به این کار خودمان هم گرم کردن ماشین می گویند چانه ای که گرم شده …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «فرار را بر قرار ترجیح دادن»
سایت بدون – فرار رفتن با عجله و همراه با ترس است قرار ماندن در کمال آسایش و آرامش است این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند کسی برای اجتناب و دوری از خطر خیلی سریع مکان یا موقعیتی را ترک کرد ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «بی چشم و رو»
س سایت بدون – خجالت کشیدن، شرم داشتن و حیا کردن در صورت انسان مشخصات معلومی دارد کسی که سرش را پایین می اندازد، چشمانش مستقیم نگاه نمی کند و رویش سرخ شده معلوم است که خجالت کشیده است و کسی که هیچ وقت این کارها را انجام نمی دهد معلوم است که خجالت را نمی شناسد یعنی چشمی برای …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « غزل خداحافظی را خواندن»
سایت بدون – همه شاعران ، به ویژه شاعران غزلسرا ، شعری دارند که در آن مفهوم اصلی مرگ است یعنی شاعر حس می کند که رفتنی است و حس خود را در این باره بیان کنند وقتی کسی غزل خداحافظی خود را برای دیگران می خواند بقیه می فهمیدند که شاعر حس کرده وقتش تمام است و برای مردن …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «خون کسی را توی شیشه کردن»
سایت بدون – ریشه این ضرب المثل به دهه ۲۰ شمسی به ایران برمی گردد هنوز سازمان اهدای خون تاسیس نشده بود و فرهنگ هدیه کردن خون برای کمک به همنوع جا نیفتاده بود در آن زمان خون به عنوان یک کالای تجاری توسط دلالان خرید وفروش می شد چون هنوز هم مردم برای خون دادن داوطلب نمی شدند آدم …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « دست به خاکستربزند طلا شود»
سایت بدون – اصل این ضرب المثل به اساطیر یونانی برمی گردد در اساطیر یونانی پادشاهی وجود داشت به نام میداس ، میداس مردی طماع بود که طلا دوست داشت روزی خدمتی به دیونیسوس یکی از خدایان کوه المپ کرد دیونیسوس هم به او گفت یک آرزوی او را برآورده می کند میداس هم از او خواست که دست به …
توضیحات بیشتر »