بایگانی برچسب: گسترش ضرب المثل

ریشه و داستان ضرب المثل «بهر خران چه کاه برند چه زغفران»

سایت بدون – معنی این ضرب المثل کاملا مشخص است، زغفران گیاه گران قیمتی است و کاه گیاه ارزانی ولی چهارپایان فرق این دو تا نمی دانند و از خوردن این دو به یک اندازه لذت می برند این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند قدر کارها و خدماتی که برایش انجام داده اند را نمی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «برای شکار بچه ببر باید به مغاک ببر رفت»

سایت بدون – مغاک معنای گودال است ، مغاک ببر هم آن غاری است که معمولا ببر در آن زندگی می کند در قدیم بچه ببر مشتری فراوانی داشته و در دربار آن را گرفته و تربیت می کردند برای همین برای بچه ببر پول خوبی می دادند اما بزرگترین مشکل این بود که برای گرفتن بچه ببر باید به …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « اگر زاغی کنی، زیقی کنی می خورمت»

سایت بدون – می گویند یک روز مردی می خواست مرغی را بگیرد، بکشد و بخورد مرغ که بسیار زیرک بود، خواست ادای کلاغ را در بیاورد تا مرد فکر کند یک پرنده حرام گوشت است و از او بگذرد مرد وقتی این را دید گفت: ببین من می خواهم تو را بخورم، حتی اگر کلاغ هم باشی تو را …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « چاقو دسته خودش را نمی برد»

سایت بدون – چاقو در ذات خود بریدن دارد ، به هرچیزی که می خورد بدون شک آن را زخمی می کند اما یک چیز از بریدن چاقو در امان است ، دسته چاقو چون به تیغه چاقو نزدیکی دارد از دست او در امان است ، این ضرب المثل می خواهد بگوید حتی چاقو هم به دسته خود رحم …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « از خر افتاده، خرما پیدا کرده است»

سایت بدون – آدمی را تصور کنید که در حال سواری از یک چهار پا از روی آن می افتد، بدنش درد می کند اما روی زمین خرما که در زمان های قدیم این قدر در دسترس نبود پیدا می کند و خوشحال می شود. این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند که درست است که …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آدم گرسنه یاد پلوی شب عروسیش می افته»

سایت بدون – یک نفر گرسنه است و دلش غذا می خواهد ، در جمعی نشسته است و از او می خواهند درباره شب عروسی اش و جشن آن شب برایشان بگوید، او بلافاصله می گوید که آن شب چه پلویی خوردیم این ضرب المثل می خواهد بگوید که اگر به چیزی احتیاج داشته باشد ، همه ذهنش درگیر آن …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل« آفتابه خرج لحیم کردن »

سایت بدون – آفتابه را که می دانید چیست؟ در قدیم مردم برای طهارت و نظافت از آفتابه استفاده می کردند. آفتابه ها در قدیم فلزی بود، پولدارها آفتابه طلایی داشتند یا مسی و مردم فقیر از آفتابه حلبی استفاده می کردند آفتابه حلبی یک ایراد بسیار بزرگ داشت، به مرور زمان به دلیل زنگ زدگی یا ضربه خوردن سوراخ …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «برای کسی بمیر که برات تب کنه»

سایت بدون- این ضرب المثل می گوید که در یک رابطه برای کسی قدم های بزرگ بردار که حداقل برای تو قدم های کوچک بردارد. تب کردن بر اثر غم و غصه ریشه ای علمی دارد و دانشمندان کشف کرده اند که استرس رابطه ای مستقیم با نوعی تب دارد. استرس پایدار برای مدت زمانی طولانی می تواند سیستم ایمنی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «راست و ریست کردن»

سایت بدون – کلمه انگلیسی reset را حتما شنیده اید .به ویژه خوب می دانید که هرگاه کامپیوترشماهنگ کرد یکی از راه های برگرداندن به حالت درست ریست کردن آن است reset در انگلیسی به معنای (از نو) تنظیم کردن، بازنشانی، صفر کردن،تنظیم مجدد، سکون، ساکت، از ابتدا شروع کردن،بازنشاندن، راه اندازی مجد است در فرهنگ عامه فارسی این کلمه …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « مگر داروغه محلی»

سایت بدون – داروغه در اصل یک لغت مغولی است به صورت داراعه‌چی در زمانی که هنوز نیروی انتظامی منظم وجود نداشت ، داروغه منصبی بود مثل پلیس و حتی با اختیارهای بیشتر ، یعنی در بعضی جا ها داروغه حتی قدرت قضاوت داشت و جای قاضی در مورد اختلافات حکم هم می داد بنا به آن چه در کتاب …

توضیحات بیشتر »