بایگانی برچسب: اصطلاج

ریشه و داستان ضرب المثل «به زبان بی زبانی»

سایت بدون – کلمات تنها راه انتقال منظور ما نیستند ما با حرکات و حالات خود می توانیم یک نظر را به دیگران انتقال دهیم تازه وقتی از کلمات هم استفاده می کنیم گاهی حرف را با استفاده از کنایه ها و تشبیه ها و ایهام ها به شکلی که صراحت ندارد به دیگران می رسانیم از این اصطلاح زمانی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «قلفتی»

سایت بدون – هر دو املای کلمه یعنی غلفتی و قلفتی نقل شده است برخی می گویند که چون از ریشه غلاف عربی است املای درست آن غلفتی است اما قلفتی هم درست است حتی نام یک غذا هم هست ریشه این اصلاح از سلاخی گوسفند است پوست گوسفند وقتی ارزشمند است که دارای سوراخ نباشد و یک تکه باشد …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «هارت وپورت»

سایت بدون – اصطلاح هارت و پورت حالت کنایی دارد نشان از کسی دارد که دارد فریاد دارد و چون صدایش بلند است و روی کلام تسلط ندارد یعنی آن چه به گوش مخاطب می رسد مشتی کلمه بی معنا مثل هارت و پورت است این اصطلاح در مورد سر وصدای زیاد اما توخالی به کار می رود ضرب المثل …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «قال گذاشتن»

سایت بدون – در قدیم نقالان، پرده خوانان، تعزیه خوانان و قصه گو ها برای این که مخاطبان خود را در جلسه بعد هم داشته باشند یک جایی از قصه معرکه را تمام می کردند که مخاطب تشنه باشد یکی از بهترین جاها برای این کار جایی است که قهرمان قصه چیزی را دارد به کسی می گوید یعنی قصه …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «دوغی است»

سایت بدون – ماست بندی ها معمولا هر ماستی را تبدیل به دوغ نمی کنند ماست تازه را که می فروشند اما ماستی که مدتی مانده و در آستانه ترشیدن است را از آن دوغ درست می کنند برای همین ماستی که زیاد مرغوب نباشند می گویند؛ دوغی یعنی به درد دوغ شدن می خورد از این اصطلاح در زمانی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «مشمول ذمه»

سایت بدون – مشمول ذمه از غلط های رایج است درست این کلمه مشغول ذمه است تازه مشغول ذمه هم در عربی غلط است و باید گفت مشغول الذمه این اصطلاح در جایی به کار می رود که کسی که بدهی ای بر گردن دارد و مدیون او است ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «عنق شدن»

سایت بدون – عنق به معنای گردن است یعنی فاصله میان سر و بدن انسان ها و سایر حیوانات وقتی ناراحت می شوند در خود فرو می روند و این فاصله کم می شود در میان حیوانات خانگی این حالت را عنق شدن می نامیدند و راهی بود برای آن که صاحب آن ها بفهمد که حال حیوانشان خوب نیست …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « مگر ماست در دهان داری؟»

سایت بدون – کسی را در نظر بگیرید مقدار زیادی ماست در دهان دارد در همین حین کسی سئوالی از او می پرسد او اگر دهانش را باز کند و جواب بدهد ماست بیرون می ریزد و آبرویش می رود و اگر جواب منفی بدهد مجبور است توضیح بدهد چرا مخالف است برای همین با یک تکان دادن سر می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «چوبش را خوردیم»

سایت بدون – چوب خوردن یکی از تنبیه های مرسوم در زمان قاجاریه بود اگر کسی جرمی مرتکب می شد یا حتی کاری می کرد که به مذاق پادشاه، عوامل حکومتی، خان ها و… خوش نمی آمد او را با چوب می زدند به همین دلیل چوب خوردن معادل مجازات شدن یا توان دادن است و معمولا در مورد پاداش …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «شیشه عمرش دست من است»

سایت بدون – در افسانه های ایرانی، شیشه ای به نام شیشه ی عمر دارند و از آن به دقت نگه دار ی می کنند. هر گاه این شیشه به دست انسان بیفتند، مالک عمر و زندگی دیو می شود، زیرا با شکستن شیشه دیو نیز خواهد مرد.به عنوان مثال رستم در هفت خوان وقتی می خواهد به جنگ دیو …

توضیحات بیشتر »