سایت بدون – لرزونک یا لرزانک یک دسر ایرانی قدیمی است که بسیار شبیه شله زرد یا حتی ژله های امروزی است . این دسر که در آن نشاسته و هل و زعفران بود بسیار محبوب ایرانی ها بود و می گفتند باعث تقویت بدن می شود. می گویند یک روز به کریم خان زند لرزانک تعارف می کنند و …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: اصطلاح فارسی
ریشه و داستان ضرب المثل «یک گوشش در است و یک گوشش دروازه»
سایت بدون – فرق در و دروازه در چیست؟ در یک راه عبوری خیلی کوچک است که معمولا یک نفر می تواند از آن رد شود اما دروازه در بزرگی است که در قدیم در قلعه ها می ساختند و ده ها نفر می توانستند از آن عبور کنند. در نشان عبور و مرور سخت و دروازه نشانه عبور و …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل«آدم نمی داند به کدام سازش برقصد»
سایت بدون – قدیم در مراسم چند ساز کنار هم ارکستر گروه های جشن و سرور را تشکیل می دادند،دهل بود، سرنا بود، گاهی تار بود و … اگر این سازها با هم هماهنگ بودند که هیچ ، کسانی که در وسط مشغول رقصیدن بودند کار آسانی داشتند اما اگر کسانی که ساز می زدند با هم هماهنگ نبودند، دیگر …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « اگر این خر بیفتد هیچ دارم»
سایت بدون – این ضرب المثل از چند بیت شیخ عطار در اسرار نامه ریشه دارد. می گویند روزی فردی از محلی می گذشت ، یکی از محلی می گذشت ، خرش همراهش بود ازش پرسیدند که ای شیخ چه داری؟ گفت : یک دل پر از اضطراب و تشویش … در بار این خر بار آبگینه و شیشه دارم …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل« از گرگ شبانی نیاید»
سایت بدون – فرق سگ و گرگ در آن است که سگ بر خوی درنده خویی خود فائق آمده است و به همین خاطر انسان می تواند به او اعتماد کرد اما گرگ نه ، هر چقدر هم که تربیت ببیند و اگر چه در میان انسان پرورش یابد ،باز هم وقتی گوسفند می بیند نمی تواند خودش را کنترل …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «آب نمی بیند وگرنه شناگر قابلی است»
سایت بدون- شنا کردن ابزار خاص خودش را می خواهد ، اصلی ترین ابزار آن هم آب است . یعنی باید استخری ، رودی ، دریایی و حتی حوضی وجود داشته باشد تا کسی نشان دهد شنا بلد است یا نه ! برای انجام هر کار دیگری هم همین شرایط حاکم است ، یعنی باید شرایط و ابزار مهیا باشد …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «از موی سیاه و ابر سپید نترس»
سایت بدون – ابرهای سپید ابرهایی زیبایی هستند ، ابرهایی که معمولا در آسمان حضور دارند اما خب باران ندارند ، تجربه به آدم ها می گوید وقتی ابرهای سیاه در آسمان جمع شدند باید منتظر باران بود و از آن بدتر ممکن توفان شود ، آن وقت است که باید فکر کرد که چه باید کرد، چتر برداشت، روی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «باج به شغال دادن »
سایت بدون – اردستان منطقه ای است که در آن باغ های انگور پر بار و مرغوبی دارد. باغ داران این منطقه یک مشکل بزرگ دارند و آن حضور شغال هایی است که انگور دوست دارند و محصول را خراب می کنند. برای همین باغ داران این منطقه در زمان محصول در راه آب هایی که شغال از آن عبور …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « جا تر است و بچه نیست»
سایت بدون – این ضرب المثل زمانی که به کار می رود که بخواهند بگویند اتفاقی یا کسی که انتظارش می رفته ، در جایی یا موقعیتی که باید حضور ندارد و تنها مشکلات باقی مانده و به اصطلاح طرف رو دست خورده باشد. شاید ریشه این ضرب المثل این باشد که شما باید موقعیتی را تصور کنید که فردی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « …حالا من میو»
سایت بدون – روزی ملانصرالدین سفره غذایش را پهن کرده بود و غذا می خورد ، گربه ای از راه رسید و شروع کرد به میو کردن ، ملا نصرالدین دلش را سوخت و لقمه ای برای گربه انداخت، گربه آن را خورد و دوباره شروع کرد به میو کردن و باز ملا تکه ای دیگر انداخت و این داستان …
توضیحات بیشتر »