خدیجه زودتر از بقیه زنان همسایه بیدار شده. جارویی که خودش از برگهای نخل خرما بافته را از گوشه حیاط برمیدارد و شروع میکند به جارو کردنِ جلوی درِ خانهاش. آهسته شنهای سفیدی که روی زمین نشسته و تک و توک زباله و نخالهای را که یا باد با خود آورده و یا گردشگر بیتوجهی روی زمین رها کرده، جمع …
توضیحات بیشتر »